English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
duty roster U دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
tricked U نوبت نگهبانی
tricking U نوبت نگهبانی
trick U نوبت نگهبانی
first dogwatch U نوبت نگهبانی عصر
set the watch U تنظیم نگهبانی
air register U تنظیم نوبت پرواز
journalize U در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
sentinel U دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinels U دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
intermit U نوبت داشتن نوبت شدن
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
awakens U بیدار کردن
wakens U بیدار کردن
wakened U بیدار کردن
arousing U بیدار کردن
wakening U بیدار کردن
arouses U بیدار کردن
daw U بیدار کردن
take to U بیدار کردن
aroused U بیدار کردن
arouse U بیدار کردن
awaken U بیدار کردن
waken U بیدار کردن
to stand sentinel U نگهبانی کردن
chaperone U نگهبانی کردن
chaperones U نگهبانی کردن
chaperon U نگهبانی کردن
escort U نگهبانی کردن
escorted U نگهبانی کردن
escorting U نگهبانی کردن
sentinel U نگهبانی کردن
escorts U نگهبانی کردن
sentinels U نگهبانی کردن
chaperons U نگهبانی کردن
wake U از خواب بیدار کردن رد پا
wakes U از خواب بیدار کردن رد پا
rewake U دوباره بیدار کردن
rouse out U بیدار کردن افراد
waked U از خواب بیدار کردن رد پا
look out U نگهبانی کردن موافب بودن
roundest U نوبت گرد کردن
round U نوبت گرد کردن
blotter U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
engineering office U دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
blotters U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
guard U محافظت کردن نگهبانی کردن
guarding U محافظت کردن نگهبانی کردن
guards U محافظت کردن نگهبانی کردن
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
write-off U از دفتر خارج کردن
write-offs U از دفتر خارج کردن
write off U از دفتر خارج کردن
natarize U دفتر اسناد رسمی را اداره کردن
to marry at a registry office U در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
accession به ترتیب خرید وارد دفتر و ثبت کردن
matriculating U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
concurrent U اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
correct U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
corrects U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
correcting U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
stet processus U گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
compensates U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
compensated U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
set out U شرح دادن تنظیم کردن تعیین کردن
compensate U تنظیم کردن میزان کردن تاوان دادن
awakes U بیدار
awaking U بیدار
awakened U بیدار
awake U بیدار
open eyed U بیدار
woke U بیدار شد
awoke U بیدار
wakeful U بیدار
wakeing U بیدار
regularising U تنظیم کردن
calibrate U تنظیم کردن
formulated U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم کردن
set up U تنظیم کردن
regiment U تنظیم کردن
regiments U تنظیم کردن
formulating U تنظیم کردن
formulates U تنظیم کردن
formulate U تنظیم کردن
regularize U تنظیم کردن
frame U تنظیم کردن
to draw up U تنظیم کردن
to draw out U تنظیم کردن
to put in to shape U تنظیم کردن
attend U تنظیم کردن
attends U تنظیم کردن
tunes U تنظیم کردن
lineup U تنظیم کردن
regularised U تنظیم کردن
regularized U تنظیم کردن
regularizes U تنظیم کردن
regularizing U تنظیم کردن
tune U تنظیم کردن
make out U تنظیم کردن
attending U تنظیم کردن
regulate U تنظیم کردن
regulated U تنظیم کردن
classifying U تنظیم کردن
calibrated U تنظیم کردن
adjust U تنظیم کردن
lay down U تنظیم کردن
to make out U تنظیم کردن
to set out U تنظیم کردن
calibrates U تنظیم کردن
redact U تنظیم کردن
classify U تنظیم کردن
classifies U تنظیم کردن
regularises U تنظیم کردن
adjusting U تنظیم کردن
adjustment U تنظیم کردن
regulates U تنظیم کردن
regulating U تنظیم کردن
adjusts U تنظیم کردن
calibrating U تنظیم کردن
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
wardenship U نگهبانی
watching U نگهبانی
watch U نگهبانی
trick U نگهبانی
watches U نگهبانی
tricking U نگهبانی
protectorship U نگهبانی
tricked U نگهبانی
out post U نگهبانی
watched U نگهبانی
adjusting U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusts U مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
waken U بیدار شدن
wakens U بیدار شدن
awake U بیدار ماندن
awakens U بیدار شدن
awakes U بیدار شدن
broad a wake U کاملا بیدار
waker U بیدار کننده
awakener U بیدار کننده
awaken U بیدار شدن
wide awake U کاملا بیدار
awaking U بیدار ماندن
awaking U بیدار شدن
awakes U بیدار ماندن
to stay up U بیدار ماندن
awake U بیدار شدن
wanener U بیدار کننده
sit up U بیدار ماندن
to be up U بیدار بودن
awakening U بیدار کننده
hypnopompic U خواب و بیدار
wide-awake U کاملا بیدار
sit up <idiom> U بیدار نشستن
wakening U بیدار شدن
to wake U بیدار شدن
to wake up U بیدار شدن
wakened U بیدار شدن
night bird U مرغ شب بیدار
reconstituted U تنظیم مقیاس کردن
pre-setting U از پیش تنظیم کردن
reconstituting U تنظیم مقیاس کردن
set the clock U ساعت را تنظیم کردن
adjustments U تنظیم و میزان کردن
pre-set U از پیش تنظیم کردن
pre-sets U از پیش تنظیم کردن
draw up U کارها را تنظیم کردن
spots U تنظیم تیر کردن
spot U تنظیم تیر کردن
ranging U تنظیم کردن اسلحه
preset U از پیش تنظیم کردن
tune up U موتور را تنظیم کردن
ranging U تنظیم تیر کردن
reconstitutes U تنظیم مقیاس کردن
reconstitute U تنظیم مقیاس کردن
guarding U نگهبانی دادن
first watch U نگهبانی شامگاه
sentries U قراول نگهبانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com