Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
simple parry
U
دفاع ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simple design
U
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structuring
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure
U
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
defense
U
دفاع وزارت دفاع
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
blocked
U
دفاع
parrying
U
دفاع
pleading
U
دفاع
fencing
U
دفاع
defends
U
دفاع
defence
U
دفاع
advocacy
U
دفاع
defending
U
دفاع
vindication
U
دفاع
blocks
U
دفاع
apologias
U
دفاع
apologia
U
دفاع
block
U
دفاع
tae
U
دفاع با پا
defend
U
دفاع
defended
U
دفاع
parry
U
دفاع
one man block
U
تک دفاع
answering
U
دفاع
uncovered
U
بی دفاع
defense
U
دفاع
answers
U
دفاع
czech defence
U
دفاع چک
parried
U
دفاع
answered
U
دفاع
answer
U
دفاع
parries
U
دفاع
advocation
U
دفاع
defenses
U
دفاع
munition
U
دفاع
hasty defense
U
دفاع تعجیلی
deraign
U
دفاع کردن
damiano's defence
U
دفاع دامیانو
soto uke
U
دفاع از خارج
zone defence
U
دفاع منطقهای
defensible
U
دفاع پذیر
defensible
U
دفاع کردنی
special plea
U
دفاع خاص
parry of debate
U
دفاع درمنافره
indefensibility
U
دفاع ناپذیری
asserts
U
دفاع کردن از
asserting
U
دفاع کردن از
vindicative
U
دفاع کننده
department of defense
U
وزارت دفاع
deliberate defense
U
دفاع بافرصت
defensive board
U
دفاع سبد
war department
U
وزارت دفاع
pleaded
U
دفاع کردن
ward off
U
دفاع کردن
pleads
U
دفاع کردن
plead
U
دفاع کردن
defensible
U
قابل دفاع
implead
U
دفاع کردن
defense in depth
U
دفاع در عمق
self-defence
U
دفاع از خود
in self defence
U
برای دفاع
defense in place
U
دفاع در محل
fend
U
دفاع کردن
pirc defence
U
دفاع پیرک
yogoslav defence
U
دفاع یوگوسلاو
perceptual defense
U
دفاع ادراکی
asserted
U
دفاع کردن از
open
U
خط بازبی دفاع
untenable
U
غیرقابل دفاع
tenability
U
دفاع پذیری
summetrical defence
U
دفاع متقارن
alekhine's defence
U
دفاع الخین
advocate
U
دفاع کردن
defends
U
دفاع کردن
defends
U
دفاع کردن از
defending
U
دفاع کردن
defending
U
دفاع کردن از
uchi uke
U
دفاع از داخل
three man block
U
دفاع سه نفره
opened
U
خط بازبی دفاع
opened
U
بی دفاع واریز نش
two knights' defence
U
دفاع دو اسب
two man block
U
دفاع دونفره
opens
U
خط بازبی دفاع
opens
U
بی دفاع واریز نش
stand
U
دفاع مداوم
coverage
U
دفاع پوششی
to make a d.
U
دفاع کردن
defended
U
دفاع کردن
defended
U
دفاع کردن از
fencible
U
قابل دفاع
extended defense
U
دفاع گسترده
pillsbury defence
U
دفاع پیلزبری
fullback
U
دفاع پوششی
ego defence
U
دفاع خود
dutch attack
U
دفاع برد
double guard
U
دفاع با دو دست
philidor's defence
U
دفاع فیلیدور
dory defence
U
دفاع دوری
pierce the block
U
شکافتن دفاع
advocating
U
دفاع کردن
defend
U
دفاع کردن
defend
U
دفاع کردن از
advocated
U
دفاع کردن
daylight
U
نفوذ در دفاع
penetrates
U
نفوذ در دفاع
penetrated
U
نفوذ در دفاع
to stick up for
U
دفاع کردن از
penetrate
U
نفوذ در دفاع
advocates
U
دفاع کردن
assert
U
دفاع کردن از
the right of self-defence
U
حق دفاع از خود
secretary of state for defence
U
وزیر دفاع
secretary of defense
U
وزیر دفاع
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
indefensible
U
غیرقابل دفاع
national defense
U
دفاع ملی
secretary of defence
U
وزیر دفاع
legitimate defence
U
دفاع مشروع
backfield
U
دفاع نفوذی
kake uke
U
دفاع قلابی
defendant
U
دفاع کننده
defendants
U
دفاع کننده
ball hawking
U
دفاع خوب
self defence
U
دفاع مشروع
say a good word for
U
دفاع کردن
scandinavian defence
U
دفاع اسکاندیناویایی
kwon
U
دفاع با دست
national defence
U
دفاع ملی
defensive
U
منطقه دفاع
makki
U
دفاع کردن
mikazuki uke ushiro geri
U
دفاع هلالی
morote uke
U
دفاع با دست
morote uke
U
دفاع دوتایی
active defense
U
دفاع عامل
sham plea
U
دفاع ناموجه
answers
U
دفاع کردن
answering
U
دفاع کردن
answered
U
دفاع کردن
answer
U
دفاع کردن
meran defence
U
دفاع مران
achi komi
U
دفاع فشاری
sham plea
U
دفاع پوچ
nagashi uke
U
دفاع پرسی
self protection
U
دفاع از نفس
open
U
بی دفاع واریز نش
yogoslav defence
U
دفاع پیرک
semi circular parry
U
دفاع نیمدایره
age ake
U
دفاع بالارونده
to defend
[from]
U
دفاع کردن
[از]
buckler
U
دفاع کردن
propugn
U
دفاع کردن از
catenaccio
U
دفاع بتونی
polish defence
U
دفاع لهستانی
janisch defence
U
دفاع شلیمان
d. armour
U
اسلحه دفاع
classical variation
U
دفاع ارتدوکس
closed variation
U
دفاع تاراش
composite defense
U
دفاع مرکب
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
internal defense
U
دفاع داخلی
position defense
U
دفاع موضعی
plea of accused
U
دفاع متهم
dogs
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
dog
U
دفاع بسته
replication
U
رونوشت دفاع
right of self defence
U
حق دفاع مشروع
juji uke
U
دفاع ضربدری
benoni defence
U
دفاع بنونی
russian defence
U
دفاع روسی
opening
U
شکافتن دفاع
openings
U
شکافتن دفاع
janisch defence
U
دفاع یانیش
offensive block
U
دفاع تهاجمی
zone
U
دفاع منطقهای
zones
U
دفاع منطقهای
right of self preservation
U
حق دفاع از خود
robatsch defence
U
دفاع روباتش
clodhopper
U
ساده
simple minded
U
ساده دل
daff
U
ساده دل
clodhoppers
U
ساده
simple hearted
U
ساده دل
unassuming
U
ساده
baldly
U
ساده
baldest
U
ساده
semplice
U
ساده
bald
U
ساده
sheepishly
U
ساده دل
sheepish
U
ساده دل
balder
U
ساده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com