Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
circular parry
U
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter parry
U
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rotational motion
U
حرکت چرخشی
swirls
U
حرکت چرخشی
swirled
U
حرکت چرخشی
swirl
U
حرکت چرخشی
concentric running
U
حرکت چرخشی
swirling
U
حرکت چرخشی
concentricity
U
حرکت چرخشی
backbones
U
شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbone
U
شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
compound parry
U
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
opposition
U
حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
counter disengagement
U
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
rotational isomers
U
همپارهای چرخشی ایزومرهای چرخشی
to act in self-defence
U
دفاع از خود اقدام
[حرکت]
کردن
covered
U
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
samisch variation
U
واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence
U
دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence
U
دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
rotary
U
چرخشی
gyrations
U
چرخشی
rotating
U
چرخشی
rotatory
U
چرخشی
peristrephic
U
چرخشی
gyration
U
چرخشی
swirly
U
چرخشی
revolutionaries
U
چرخشی
revolutionary
U
چرخشی
spiral stability
U
پایداری چرخشی
rotary switch
U
گزینه چرخشی
rotating memory
U
حافظه چرخشی
spiral instability
U
ناپایداری چرخشی
circular reference
U
ارجاع چرخشی
american twist
U
سرویس چرخشی
rotation flow
U
شارش چرخشی
rotational spectrum
U
طیف چرخشی
rotational level
U
تراز چرخشی
rotational delay
U
تاخیر چرخشی
irrotational
U
غیر چرخشی
circular reaction
U
واکنش چرخشی
off spinner
U
توپ چرخشی
rotation moment
U
گشتاور چرخشی
rotational symmetry
U
تقارن چرخشی
rotational
U
چرخشی دورانی
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
radial davit
U
جرثقیل چرخشی قایق
angular momentum
U
مقدار جنبش چرخشی
radial davit
U
قایق بالابر چرخشی
axial rotation symmerty
U
تقارن چرخشی محوری
rotational spectroscopy
U
طیف بینی چرخشی
moments
U
لحظه گشتاور چرخشی
rotation viscosimeter
U
گرانروی سنج چرخشی
specific rotatory power
U
توان چرخشی ویژه
moment
U
لحظه گشتاور چرخشی
double three
U
دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
extrinsic eye muscles
U
عضلات برون چرخشی چشم
defense
U
دفاع وزارت دفاع
one on one
U
دفاع یارگری دفاع تک به تک
take up reel
U
چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
self defense
U
دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
swords
U
شمشیر
bilboa
U
شمشیر
spit
U
شمشیر
sword
U
شمشیر
bilbo
U
شمشیر
bolo
U
شمشیر
blade
U
شمشیر
spurtle
U
شمشیر
swordsman
U
شمشیر زن
spits
U
شمشیر
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
swordsmanship
U
شمشیر بازی
steels
U
شمشیر پولادی
swordsman
U
شمشیر باز
swordlike
U
شمشیر مانند
sabre cut
U
زخم شمشیر
swordfish
U
شمشیر ماهی.
rapier
U
شمشیر دودم
rapiers
U
شمشیر دودم
sword knot
U
شرابه شمشیر
hilt
U
دسته شمشیر
With a stork of the sword.
U
با ضرب شمشیر
steeling
U
شمشیر پولادی
handles
U
قبضه شمشیر
blade
U
تیغه شمشیر
tucker
U
شمشیر ساز
handle
U
قبضه شمشیر
claymore
U
شمشیر دودمه
baldric
U
بند شمشیر
hilts
U
دسته شمشیر
at the point of the sword
U
بدم شمشیر
daito
U
شمشیر بزرگ
steel
U
شمشیر پولادی
steeled
U
شمشیر پولادی
to carry sword
U
شمشیر جستن
pommels
U
قبه شمشیر
sword fish
U
شمشیر ماهی
swordplay
U
فن شمشیر بازی
fencer
U
شمشیر باز
sword cut
U
زخم شمشیر
sword cutter
U
شمشیر ساز
pommel
U
قبه شمشیر
swordfishes
U
شمشیر ماهی.
scabbards
U
غلاف شمشیر
fence
U
شمشیر بازی
foibles
U
تیغه شمشیر
scabbard
U
غلاف شمشیر
foilsman
U
شمشیر باز
foible
U
تیغه شمشیر
gladiate
U
شمشیر مانند
fences
U
شمشیر بازی
sword dance
U
رقص شمشیر
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
in line
U
شمشیر در وضع حمله
action on the blade
U
تماس با شمشیر حریف
sword play
U
مهارت در بکارگیری شمشیر
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
point d'arret
U
نوک چنگالی شمشیر
toledo
U
شمشیر ابدارمصنوع تولدو
curtal ax
U
شمشیر کوتاه وسنگین
curtle ax
U
شمشیر کوتاه وسنگین
fence
U
شمشیر بازی کردن
stoccado
U
پرتاب با ضربه شمشیر
scimitar
U
شمشیر هلالی شکل
fences
U
شمشیر بازی کردن
backsword
U
شمشیر یک لبهء برنده
falchion
U
شمشیر کوتاه و پهن
stoccata
U
پرتاب با ضربه شمشیر
engagement
U
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagements
U
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
sabre cut
U
زخم شوشکه ضربه شمشیر
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
partizan
U
شمشیر پهن ودسته بلند
The pen is mightier than the sword.
<proverb>
U
قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
partisans
U
شمشیر پهن ودسته بلند
partisan
U
شمشیر پهن ودسته بلند
foible
U
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
foin
U
فرو بردن شمشیر یا نیزه
weaknesses
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weakest
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaker
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weak
U
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
sword dance
U
اجرای رقص در اطراف شمشیر
foibles
U
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
electric foil
U
شمشیر فویل با نوک برقدار
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
sabre
U
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
saber
U
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabers
U
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
croise
U
عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
sabres
U
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
manipulators
U
گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
To behead ( decapitate ) someone .
U
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
acinaces
U
شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
bind
U
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
binds
U
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
guard
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
line of engagement
U
ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
guarding
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guards
U
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
handles
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
director
U
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
directors
U
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
handle
U
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
fortes
U
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
change of engagement
U
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
forte
U
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
scimitar
U
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
touch
U
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
touches
U
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com