Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pudding
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
puddings
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brassily
U
شبیه فلز برنج
porridge
U
فرنی
gruel
U
فرنی
custard
U
یکجور شیرینی یا فرنی
flummery
U
فرنی وحریره ومانند ان
salmagundi
U
سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
dibber
U
التی که با ان زمین را گود کرده وتخم می کارند
kedgeree
U
خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
cash crops
U
برنج
Br
U
برنج
rice
U
برنج
column rule
U
خط برنج
brass
U
برنج
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
brassiest
U
برنگ برنج
rice
U
دانههای برنج
brassiest
U
برنج مانند
brazier
U
برنج سازی
braziers
U
برنج سازی
brassy
U
برنج مانند
brassy
U
برنگ برنج
brass and bronze
U
برنج و برنز
brass founder
U
برنج ریز
triangular brass bead
U
مثلث برنج
rde brass
U
برنج سرخ
rice powder
U
ارد برنج
does rice suit you?
U
برنج بشمامیسازد
rice chaff
U
کاه برنج
free cutting brass
U
برنج اتومات
rice paper
U
کاغذ برنج
brassier
U
برنگ برنج
brass welding
U
جوش برنج
burnt food
U
ته دیگ
[برنج]
brassier
U
برنج مانند
brass ware
U
برنج الات
leaf brass
U
برنج ورقه
rice milk
U
شیر برنج
wild rice
U
برنج وحشی
brass
U
برنج الیاژ
rice pudding
U
شیر برنج
rice field
U
برنج کاری
leaf brass
U
تنکه برنج
brasier
U
برنج ساز
rice puddings
U
شیر برنج
contenting
U
محتوی
content
U
محتوی
hydrous
U
محتوی اب
criteria
U
محتوی
containers
U
محتوی
fillers
U
محتوی
container
U
محتوی
contents
U
محتوی
filler
U
محتوی
brass pressure casting
U
برنج ریختگی فشاری
alpha brass
U
برنج نوع الفا
hot working brass
U
برنج قابل اهنگری
brasier
U
برنج کار روی گر
consumptiveness
U
دچارشدگی برنج باریک
beta brass
U
برنج نوع بتا
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
basic crops
U
پنبه تنباکو و برنج
boiled rice
U
برنج کته شده
brass
U
برنج چند جوش
arrack
U
عرق نارگیل و برنج
riziform
U
مانند دانه برنج
platinous
U
محتوی پلاتین
contain
U
محتوی بودن
contained
U
محتوی بودن
bottle
U
محتوی یک بطری
bottles
U
محتوی یک بطری
sanguinolent
U
محتوی خون
aluminous
U
محتوی الومینیوم
gas content
U
محتوی گاز
copper bearing
U
محتوی مس حاوی مس
contains
U
محتوی بودن
rice
U
بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
lattin
U
ترکیبی مانند فلز برنج
latten
U
ترکیبی مانند فلز برنج
brass and bronze foundry
U
ریخته گری برنج و برنز
brass bands
U
ادوات انها از برنج باشد
Rice is a wholesome food .
U
برنج غذای کاملی است
brass band
U
ادوات انها از برنج باشد
contenting
U
خرسند کردن محتوی
content
U
خرسند کردن محتوی
pouncet box
U
قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine
U
قندی محتوی قند
their principal food is rice
U
خوراک عمده انها برنج است
clears
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
music box
U
جعبه محتوی ساز کوکی
dockets
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
docket
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
tea bags
U
پاکت محتوی چای فوری
quartzite
U
سنگ شنی محتوی کوارتز
tea bag
U
پاکت محتوی چای فوری
clear
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
poster color
U
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
camera magazine
U
جعبه محتوی فیلم عکاسی
compressed gas cylinder
U
سیلندر محتوی گاز متراکم
content addressable
U
نشانی پذیر از روی محتوی
bottled gas
U
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sausages
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
epos
U
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
urn
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
megasporangium
U
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
scandal sheet
U
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
myoglobin
U
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
seabag
U
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
rogatory letters
U
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
swizzle
U
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
sausage
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
dumpling
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma
U
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumplings
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
doorplate
U
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada
U
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
compressed air tunnel
U
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child
U
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
offertory
U
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
corn flour
U
ارد ذرت- ارد برنج
chars
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char
U
نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
more like;most like
U
شبیه تر
similes
U
شبیه
luteous
U
شبیه گل
anthoid
U
شبیه به گل
simile
U
شبیه
analogous
U
شبیه
papilionaceous
U
شبیه
quasi
U
شبیه
womanlike
U
شبیه زن
imitations
U
شبیه
imitation
U
شبیه
simulant
U
شبیه
similiar
U
شبیه
similar to that
U
شبیه به ان
nears
U
شبیه
nearing
U
شبیه
nearest
U
شبیه
nearer
U
شبیه
neared
U
شبیه
personator
U
شبیه
near-
U
شبیه
medal
U
شبیه
near
U
شبیه
feathery
U
شبیه به پر
pygidial
U
شبیه دم
wifelike
U
شبیه زن
related
<adj.>
U
شبیه
akin
<adj.>
U
شبیه
alike
<adj.>
U
شبیه
medals
U
شبیه
make
U
شبیه
makes
U
شبیه
like
<adj.>
U
شبیه
similar
<adj.>
U
شبیه
similar
U
شبیه
the drama
U
فن شبیه سازی
the d.
U
فن شبیه سازی
take after
U
شبیه بودن
tafia
U
مشروبی شبیه رم
berrylike
U
شبیه توت
taffia
U
مشروبی شبیه رم
stomatic
U
شبیه دهان
spheroid
U
شبیه کره
stubbly
U
شبیه کاهبن
styloid
U
شبیه نیزه
sulfurous
U
شبیه گوگرد
spatulate
U
شبیه مرهم کش
susurrous
U
شبیه نجوا
susurrus
U
شبیه نجوا
vestibular
U
شبیه رخت کن
dermoidal
U
شبیه پوست
sylphlike
U
شبیه جن هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com