English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pat U دست زدن اهسته قالب
pats U دست زدن اهسته قالب
patted U دست زدن اهسته قالب
patting U دست زدن اهسته قالب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
basic type single tier formwork U قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
importing U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize U قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
slowest U اهسته
silently U اهسته
slowly U اهسته
fabian U اهسته رو
largo a U اهسته
slowed U اهسته
lento a U اهسته
limper U اهسته رو
low low U اهسته اهسته
quietly U اهسته
languidly U اهسته
cattish U اهسته رو
catlike U اهسته رو
low U اهسته
gradual U اهسته
slowing U اهسته
slows U اهسته
slower U اهسته
slow U اهسته
at a slow pace U اهسته
lightly U اهسته
below ones breath U اهسته
lentamente U اهسته
plodder U اهسته رو
slow footed U اهسته
tardo U اهسته
indistinct U اهسته
ritardando U اهسته تر
slow down U اهسته
low U پایین اهسته
to burn down or low U اهسته ترسوختن
jogs U اهسته دویدن
andante U نسبتا اهسته
jogging U اهسته دویدن
to slack up U کم کم اهسته کردن
mealy mouthed U اهسته حرف زن
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
tap U اهسته زدن
trudge U قدم اهسته
trudged U قدم اهسته
trudges U قدم اهسته
trudging U قدم اهسته
susurration U سخن اهسته
lagging U اهسته کند
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
jogged U اهسته دویدن
dabbed U اهسته زدن
simmering U اهسته جوشیدن
simmers U اهسته جوشیدن
tipping U ضربت اهسته
tip U ضربت اهسته
jiggle U تکان اهسته
jiggled U تکان اهسته
jiggles U تکان اهسته
jiggling U تکان اهسته
simmered U اهسته جوشیدن
simmer U اهسته جوشیدن
to wear away U اهسته راندن
trickle charge U پر کردن اهسته
sluggish U بطی اهسته رو
slacken U اهسته کردن
slackened U اهسته کردن
slackening U اهسته کردن
slackens U اهسته کردن
dabs U اهسته زدن
languid U بی حال اهسته
soften U اهسته ترکردن
goose-steps U قدم اهسته
largo U اهسته و مفصل
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
slow ahead U اهسته به جلو
goose-stepping U قدم اهسته
goose-stepped U قدم اهسته
goose-step U قدم اهسته
dab U اهسته زدن
crawl U اهسته خزیدن
softens U اهسته ترکردن
softened U اهسته ترکردن
slow and steady U اهسته وپیوسته
rallenttando U بتدریج اهسته تر
lockstep U قدم اهسته
goose step U قدم اهسته
slow paced U اهسته گام
dogtrot U یورتمه اهسته
tapping U اهسته زدن
dink U ضربه اهسته
dead slow U خیلی اهسته
tapped U اهسته زدن
slow paced U اهسته خرام
pianissimo U بسیار اهسته
jog U اهسته دویدن
piaffer U یورتمه اهسته
crawled U اهسته خزیدن
crawls U اهسته خزیدن
percuss U اهسته زدن به
slid U اهسته رفتن
oozing U اهسته جریان یافتن
oozed U اهسته جریان یافتن
oozes U اهسته جریان یافتن
jiggled U اهسته تکان دادن
jiggling U اهسته تکان دادن
decanted U اهسته خالی کردن
jiggle U اهسته تکان دادن
decant U اهسته خالی کردن
decanting U اهسته خالی کردن
decants U اهسته خالی کردن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
coddled U اهسته جوشاندن یا پختن
coddles U اهسته جوشاندن یا پختن
joggers U کسیکه اهسته می دود
jogger U کسیکه اهسته می دود
slower U اهسته کردن یاشدن
gentler U اهسته ملایم کردن
tapping U ضربت اهسته شیر
slows U اهسته کردن یاشدن
tapped U ضربت اهسته شیر
slowest U اهسته کردن یاشدن
tap U ضربت اهسته شیر
slowed U اهسته کردن یاشدن
coddling U اهسته جوشاندن یا پختن
gentle U اهسته ملایم کردن
decelerating U کندکردن اهسته کردن
decelerates U کندکردن اهسته کردن
decelerated U کندکردن اهسته کردن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
gentlest U اهسته ملایم کردن
slow U اهسته کردن یاشدن
slowing U اهسته کردن یاشدن
drifting U مقصود جریان اهسته
ruffles U صدای طبل اهسته
fox trot U یورتمه اهسته اسب
ruffling U صدای طبل اهسته
creeper U گوی غلطان و اهسته
creepers U گوی غلطان و اهسته
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
doggo U اهسته ناپدید شونده
jiggles U اهسته تکان دادن
to tread light U اهسته لگد زدن
slow burning conductor U سیم اهسته سوز
slow motion picture U تصویر با حرکت اهسته
ooze U اهسته جریان یافتن
ruffle U صدای طبل اهسته
elutriate U اهسته خالی کردن
steady on U اهسته به سمت هدف
indistinct noise U صدای اهسته و نامعلوم
drift U مقصود جریان اهسته
drifted U مقصود جریان اهسته
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
drifts U مقصود جریان اهسته
feather U اهسته زدن گوی
whispery U اهسته صحبت کننده
to speak under one's breath U اهسته سخن گفتن
joggers U دونده با گامهای اهسته ومنظم
flicked U ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger U دونده با گامهای اهسته ومنظم
to pat upon something U اهسته دست بر چیزی زدن
blooper U پرتاب اهسته توپ به توپزن
flicking U ضربت اهسته و سبک با شلاق
spiller U موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
flick U ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks U ضربت اهسته و سبک با شلاق
fudging U فریفتن اهسته حرکت کردن
logged U اهسته وکند شده در حرکت
fudges U فریفتن اهسته حرکت کردن
retards U عقب انداختن اهسته کردن
fudge U فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged U فریفتن اهسته حرکت کردن
retarding U عقب انداختن اهسته کردن
cooed U اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing U اهسته بازمزمه ادا کردن
coo U اهسته بازمزمه ادا کردن
coos U اهسته بازمزمه ادا کردن
retard U عقب انداختن اهسته کردن
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
to p aperson on the back U اهسته دست به پشت کسی زدن
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
entrain U اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
pianos U ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
still hunting U روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com