English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
. She dropped her demands (claim). U دست از تقاضاهای خود برداشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
market demand schedule U صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
presentation layer U کدها و تقاضاهای شروع و خاتمه اتصال توافق می :ند
devices U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
acceptances U برداشت
removal U برداشت
draw off U برداشت
impression U برداشت
offtake U برداشت
land surveying U برداشت
acceptance U برداشت
impressions U برداشت
takings U برداشت
first impression U برداشت نخستین
make a copy of U سواد برداشت
dual impression U برداشت دوگانه
metal removal U برداشت براده
special drawing right U حق برداشت مخصوص
withdrawal warrant U مجوز برداشت
impressionist U برداشت گرای
take off divisor U مقسم برداشت اب
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
impressionists U برداشت گرای
removal of phosphorus U برداشت فسفر
removal of cinder U برداشت تفاله
removal of chips U برداشت براده
impressionistic U برداشت گذار
removal of slag U برداشت سرباره
under ground survey U برداشت زیرزمینی
draw off U بده برداشت
withdraw U برداشت از حساب
remove U برداشت کردن
stripping U برداشت لایه رو
removing U برداشت کردن
impressionistic U برداشت گرایانه
approaches U برداشت روش
approached U برداشت روش
overdrafts U اضافه برداشت
approach U برداشت روش
withdraws U برداشت از حساب
removes U برداشت کردن
overdraft U اضافه برداشت
handpick U برداشت محصول با دست
net U برداشت خالص کردن
the timber warped U تیر تاب برداشت
targetted U نقطه برداشت یا قرائت
take off distributor U اب پخشکن مقسم برداشت اب
nets U برداشت خالص کردن
nett U برداشت خالص کردن
targets U نقطه برداشت یا قرائت
safe yield U بده قابل برداشت
target U نقطه برداشت یا قرائت
targeted U نقطه برداشت یا قرائت
targeting U نقطه برداشت یا قرائت
targetting U نقطه برداشت یا قرائت
overdraw U اضافه برداشت کردن
cropper U برداشت کننده محصول
overdrafts U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
paper gold U منظور حق برداشت مخصوص است
forbore U دست برداشت امتناع کرد
overdraft U برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey U برداشت نقشه تکهای از زمین
overdrafts U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
overdraft U دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters. <proverb> U با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
agronomy U علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
harvester-thresher [rare] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
overdrawn account U حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com