Perdic | دستگاه نشاهدهنده مدرج | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dial indicator U	دستگاه نشاهدهنده مدرج

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	line gauge U	خط کش مدرج
	scaled U	مدرج
	measuring pipet U	پی پت مدرج
	graded U	مدرج
	scalar U	مدرج
	graduation line U	خط مدرج
	limbs U	دایره مدرج
	graded potential U	پتانسیل مدرج
	dial collar U	حلقه مدرج
	dialed U	صفحه مدرج
	limb U	دایره مدرج
	dial U	صفحه مدرج
	graduated cylinder U	استوانه مدرج
	graduate U	استوانه مدرج
	graduated dial U	صفحه مدرج
	graduates U	استوانه مدرج
	gauge=gage U	مدرج کردن
	calibrate U	مدرج کردن
	graduated rod U	میله مدرج
	calibrates U	مدرج کردن
	calibrating U	مدرج کردن
	gage=gauge U	مدرج کردن
	calibrated U	مدرج کردن
	dials U	صفحه مدرج
	graduating U	استوانه مدرج
	dialled U	صفحه مدرج
	gradients U	مدرج متحرک
	marked levelling staff U	میر مدرج
	gradient U	مدرج متحرک
	probes U	میله مدرج ستون
	buret U	لوله شیشه مدرج
	calibrate U	واسنجیدن مدرج کردن
	dial indicator micrometer U	میکرومتر با صفحه مدرج
	slide rule dial U	صفحه مدرج خط کش محاسبهای
	calibrates U	واسنجیدن مدرج کردن
	calibrating U	واسنجیدن مدرج کردن
	probed U	میله مدرج ستون
	dial cable U	کابل صفحه مدرج
	dial depth gage U	عمق سنج مدرج
	calibrated U	واسنجیدن مدرج کردن
	progressive matrices test U	ازمون ماتریسهای مدرج
	interlinear U	مدرج در میان سطور
	dial light U	لامپ صفحه مدرج
	probe U	میله مدرج ستون
	vernier dial U	صفحه مدرج ورنیهای
	colored progressive matrices test U	ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
	buretto U	لوله شیشه مدرج بورت
	hour circle U	نصف النهار حلقه مدرج
	standard progressive matrices test U	ازمون ماتریسهای مدرج معیار
	gaduate U	لوله مدرج درجه دار
	graduate U	مدرج یادرجه بندی کردن
	leveling rod U	میله مدرج سطح سنج
	raven's progressive matrices test U	ازمون ماتریسهای مدرج ریون
	graduating U	مدرج یادرجه بندی کردن
	graduates U	مدرج یادرجه بندی کردن
	rpmt U	ار پی ام تی ازمون ماتریسهای مدرج ریون
	advanced progressive matrices test U	ازمون ماتریسهای مدرج پیشرفته
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	graduated circle of an alidade U	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	digital read out U	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
	dialled U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	dial U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	dials U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	dialed U	صفحهء مدرج ساعت صفحهء عقربک دار
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	elevation indicator U	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	scalar U	توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	appurtenance U	دستگاه
	unit U	یک دستگاه
	device U	دستگاه
	systems U	دستگاه
	unit U	دستگاه
	organ system U	دستگاه
	devices U	دستگاه
	units U	دستگاه
	apparatus U	دستگاه
	system U	دستگاه
	units U	یک دستگاه
	installation U	دستگاه
	machined U	دستگاه
	mechanisms U	دستگاه
	set U	دستگاه
	sets U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	plant U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	installations U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	utensils U	دستگاه
	equipment U	دستگاه
	nervous system U	دستگاه پی
	mechanism U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	nervous systems U	دستگاه پی
	setting up U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	appliance U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	teams U	یک دستگاه
	team U	یک دستگاه
	puller U	دستگاه کشش
	separator U	دستگاه تجزیه
	power plants U	دستگاه تولیدنیروی
	punching machine U	دستگاه منگنه
	tape drives U	دستگاه نوارخوان
	tape drive U	دستگاه نوارخوان
	transmitters U	دستگاه فرستنده
	abrasive cutting machine U	دستگاه برش
	appendages U	دستگاه فرعی
	leverage U	دستگاه اهرمی
	printer machine U	دستگاه چاپ
	telegraph U	دستگاه تلگراف
	telegraphed U	دستگاه تلگراف
	telegraphing U	دستگاه تلگراف
	shock inducer U	دستگاه ضربه زن
	predictor U	دستگاه مدبر
	telegraphs U	دستگاه تلگراف
	psychic apparatus U	دستگاه روانی
	sequential device U	دستگاه ترتیبی
	abel closed tester U	دستگاه ابل
	punching machine U	دستگاه پانچ
	power plant U	دستگاه تولیدنیروی
	curler U	دستگاه فرزنی
	curlers U	دستگاه فرزنی
	appendage U	دستگاه فرعی
	double v machine U	دستگاه ورق خم کن
	robot U	دستگاه خودکار
	devices U	شعار دستگاه
	robots U	دستگاه خودکار
	recording instrument U	دستگاه ضبط
	device U	شعار دستگاه
	retorts U	دستگاه تقطیر
	retort U	دستگاه تقطیر
	respiratory system U	دستگاه تنفسی
	reference frame U	دستگاه مقایسهای
	recuperator U	دستگاه عاید
	receiving set U	دستگاه گیرنده
	gun U	دستگاه تزریق
	quantized system U	دستگاه کوانتایی
	automatic U	دستگاه خودکار
	automatics U	دستگاه خودکار
	nervous system U	دستگاه عصبی
	rhombohedral system U	دستگاه لوزوجهی
	nervous systems U	دستگاه عصبی
	fifth column U	دستگاه جاسوسی
	safety device U	دستگاه ضامن
	rolling mill U	دستگاه نورد
	prime mover U	دستگاه محرک
	prime movers U	دستگاه محرک
	rivet gun U	دستگاه پرچ
	apparatus U	الت دستگاه