English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
laryngoscope U دستگاه مخصوص معاینه حنجره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rhinoscopy U معاینه بینی و حنجره
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
flame cultivator U دستگاه مخصوص سوزاندن علف
public address system U دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
acrometer U دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
public address systems U دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
rougher U دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
aerocartograph U دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
jars U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
larynxes U حنجره
larynx U حنجره
laryngoscopy U حنجره بینی
laryngology U حنجره شناسی
larynges U حنجره حنجر
rhinolaryngology U بینی و حنجره شناسی
glottal U وابسته بدهانه حنجره
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
access mechanism U دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
laryngitis U اماس خشک نای التهاب حنجره
glottis U دهانه حنجره فاصله بین تارهای صوتی
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
inspect U معاینه
inspection U معاینه
observations U معاینه
observation U معاینه
inspected U معاینه
observantion U معاینه
examination U معاینه
inspecting U معاینه
inspects U معاینه
examinations U معاینه
palpate U معاینه بساوشی
palpation U معاینه با دست
palp U معاینه بساوشی
mental examination U معاینه روانی
otoscopy U معاینه گوش
seach U معاینه کردن
to see eye to eye U معاینه دیدن
inspection U بازدید معاینه
psychiatric examination U معاینه روانپزشکی
observing U معاینه کردن
examinations U رسیدگی معاینه
examinations U معاینه کردن
examinations U بازرسی معاینه
examination U معاینه کردن
examination U بازرسی معاینه
radiographic inspection U معاینه رونتگن
postmortem U معاینه پس از مرگ
observes U معاینه کردن
examination U رسیدگی معاینه
visits U مسافرت معاینه
visited U مسافرت معاینه
visit U مسافرت معاینه
site inspection U معاینه محل
observe U معاینه کردن
observed U معاینه کردن
retinoscopy U معاینه شبکیه
gastroscopy U معاینه معده
auscultate U معاینه کردن
checkup U معاینه عمومی
check up U معاینه کردن
look over U معاینه کردن
tested U معاینه کردن
tests U معاینه کردن
abdominoscopy U معاینه شکم
test U معاینه کردن
observation U معاینه وبررسی کردن
introspectively U بطریق معاینه نفس
observations U معاینه وبررسی کردن
ophthalmoscopy U معاینه چشم و شبکیه
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
super visum corporis U گزارش معاینه جسد
Adam's apples U جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
Adam's apple U جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
proctoscope U الت معاینه روده راست
stethoscopy U معاینه بوسیله گوشی طبی
hepatoscopy U معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
Never look a gift horse in the mouth. <proverb> U دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
speculum U اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
ophthalmoscope U اسباب معاینه ته چشم ته چشم بین
radiographic inspection U معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
examine U بازرسی کردن معاینه کردن
to see into U تحقیق کردن معاینه کردن
go over <idiom> U تست کردن ،معاینه کردن
examining U بازرسی کردن معاینه کردن
examines U بازرسی کردن معاینه کردن
examined U بازرسی کردن معاینه کردن
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
postmortem U پس از مرگ معاینه پس از مرگ
franchises U حق مخصوص
particular U مخصوص
specific U مخصوص
franc U حق مخصوص
particulars U مخصوص
franchise U حق مخصوص
especial U مخصوص
francs U حق مخصوص
favourites U مخصوص
favourite U مخصوص
extra special U مخصوص
specifics U مخصوص
favorites U مخصوص
vest pocket U مخصوص
special U مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
marque U مدل مخصوص
marque U علامت مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
density U جرم مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
densities U جرم مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
special session U جلسه مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com