Perdic | دستگاه قلبی- عروقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cardiovascular system U	دستگاه قلبی- عروقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cardiovascular U	قلبی- عروقی
	venation U	ترتیب قرار گرفتن دستگاه عروقی
	cardiorespiratory system U	دستگاه قلبی- تنفسی
	vascular U	عروقی
	vacular sensation U	حس عروقی
	aneurysm U	اتساع عروقی
	angioma U	غده عروقی
	vascularity U	حالت عروقی
	cerebrovascular U	مغزی- عروقی
	cerebral vascular accident U	سانحه عروقی مغزی
	cva U	سانحه عروقی- مغزی
	infelt U	قلبی
	hearty U	قلبی
	heartfelt U	قلبی
	heartiest U	قلبی
	cordials U	قلبی
	heartier U	قلبی
	cordial U	قلبی
	spuriousness U	قلبی
	heart felt U	قلبی
	cardiac U	قلبی
	diastole U	انبساط قلبی
	cardiopulmonary U	قلبی- ریوی
	cardiac output U	بازده قلبی
	built up frog U	قلبی ریل
	cardiac output U	برونده قلبی
	heart attack U	حملهی قلبی
	heart attacks U	حملهی قلبی
	cardiac impulse U	تکانه قلبی
	kind heartedness U	خوش قلبی
	cardiac cycle U	چرخه قلبی
	half-hearted U	غیر قلبی
	heart disease U	مرض قلبی
	systole U	انقباض قلبی
	genially U	با خوش قلبی
	heart failure U	سکته قلبی
	good f. U	خوش قلبی
	heartiness U	قلبی بودن
	haemacardiorrhagia U	سکته قلبی
	heart shaped U	قلبی شکل
	obcordate U	قلبی معکوس
	cordiform U	قلبی شکل
	cordate U	قلبی شکل
	defibrillator U	الکتروشوک [قلبی] [پزشکی]
	cardiac dyspnea U	تنگ نفسی قلبی
	sweetheart neckline U	یقه قلبی شکل
	cordiality U	مودت قلبی مهربانی
	To have ones heart in the right place . U	آدم خوش قلبی بودن
	She had a heart attack . U	قلبش گرفت ( حمله قلبی )
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	to express one's heartfelt U	قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	cordial understanding U	تفاهم قلبی و صمیمانه حسن تفاهم
	whole hearted U	خاطرجمع مطمئن صمیمانه قلبی صمیمانه
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	appurtenance U	دستگاه
	unit U	دستگاه
	nervous systems U	دستگاه پی
	nervous system U	دستگاه پی
	units U	یک دستگاه
	unit U	یک دستگاه
	utensils U	دستگاه
	units U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	plant U	دستگاه
	systems U	دستگاه
	teams U	یک دستگاه
	team U	یک دستگاه
	organ system U	دستگاه
	system U	دستگاه
	device U	دستگاه
	devices U	دستگاه
	apparatus U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	machined U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	sets U	دستگاه
	appliance U	دستگاه
	installations U	دستگاه
	installation U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	setting up U	دستگاه
	equipment U	دستگاه
	mechanism U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	set U	دستگاه
	mechanisms U	دستگاه
	quantized system U	دستگاه کوانتایی
	power plant U	دستگاه تولیدنیروی
	communication device U	دستگاه ارتباطی
	device independence U	استقلال دستگاه
	device name U	نام دستگاه
	device U	شعار دستگاه
	telephone equipment U	دستگاه تلفن
	dedicated device U	دستگاه اختصاصی
	retorts U	دستگاه تقطیر
	storage device U	دستگاه انباره
	device number U	شماره دستگاه
	puller U	دستگاه کشش
	device independence U	مستقل از دستگاه
	device flag U	پرچم دستگاه
	guns U	دستگاه تزریق
	peripheral device U	دستگاه جنبی
	receiving set U	دستگاه گیرنده
	folding machine U	دستگاه خم کاری
	apparatus U	الت دستگاه
	device status U	وضعیت دستگاه
	device cluster U	گروه دستگاه
	telephone set U	دستگاه تلفن
	rail cambering machine U	دستگاه ریل خم کن
	device dependent U	وابسته به دستگاه
	storage device U	دستگاه انبارش
	gun U	دستگاه تزریق
	device driver U	محرک دستگاه
	devices U	شعار دستگاه
	storage device U	دستگاه ذخیره
	radio set U	دستگاه رادیو
	subassembly U	مونتاژجزئی از یک دستگاه
	punching machine U	دستگاه پانچ
	leverage U	دستگاه اهرمی
	printer machine U	دستگاه چاپ
	system of forces U	دستگاه نیروها
	system of units U	دستگاه یکانها
	crystal system U	دستگاه بلور
	system of units U	دستگاه واحدها
	symbolic device U	دستگاه سمبلیک
	psychic apparatus U	دستگاه روانی
	table set U	دستگاه میزی
	giorgi system U	دستگاه جورجی
	synchronous device U	دستگاه همزمان
	welding set U	دستگاه جوش
	synchronous device U	دستگاه همگام
	cyclostat U	دستگاه چرخش
	cyclon U	دستگاه غبارگیر
	counter recoil U	دستگاه عاید
	automatic U	دستگاه خودکار
	coordinates U	دستگاه مختصات
	curler U	دستگاه فرزنی
	curlers U	دستگاه فرزنی
	appendage U	دستگاه فرعی
	appendages U	دستگاه فرعی
	robot U	دستگاه خودکار
	robots U	دستگاه خودکار
	prime movers U	دستگاه محرک
	prime mover U	دستگاه محرک
	automatics U	دستگاه خودکار
	tar spraying machine U	دستگاه قطرانپاش
	nervous system U	دستگاه عصبی
	nervous systems U	دستگاه عصبی
	fifth column U	دستگاه جاسوسی
	gasifying apparatus U	دستگاه تبخیر