Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
appendage
U
دستگاه فرعی
appendages
U
دستگاه فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subassembly
U
قسمت فرعی دستگاه
telephone extension set
U
دستگاه تلفن فرعی
Other Matches
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
succursal
U
فرعی
derivatives
U
فرعی
subalterns
U
فرعی
subaltern
U
فرعی
derivative
U
فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
minor
U
فرعی
ancillary
U
فرعی
sub dam
U
سد فرعی
incidents
U
فرعی
incident
U
فرعی
lateral
U
فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
min
U
فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
adjuncts
U
فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
adjunct
U
فرعی
by-effect
U
اثر فرعی
petty
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
subsidiary
U
فرعی
tributaries
U
فرعی
inferiors
U
فرعی
by
U
فرعی
inferior
U
فرعی
accessory
U
فرعی
second class
U
فرعی
extrinsic
U
فرعی
branch lines
U
خط فرعی
secondary
U
فرعی
tributary
U
فرعی
accessorial
U
فرعی
subsidiaries
U
فرعی
branch line
U
خط فرعی
side issues
U
مسئله فرعی
accessory nerve
U
عصب فرعی
intercardinal headings
U
جهات فرعی
an off street
U
کوچه فرعی
side issues
U
موضوع فرعی
side issue
U
مسئله فرعی
subcommittee
U
کمیسیون فرعی
subcommittees
U
کمیته فرعی
subcommittees
U
کمیسیون فرعی
inset
U
نقشه فرعی
secondary stairs
U
پلکان فرعی
side issue
U
موضوع فرعی
insets
U
نقشه فرعی
intercardinal points
U
جهات فرعی
lay shaft
U
میله فرعی
secondary markets
U
بازارهای فرعی
secondary port
U
بندر فرعی
episode
U
داستان فرعی
side dish
U
غذاهای فرعی
alternate position
U
موضع فرعی
secondary stress
U
خستگی فرعی
secondary position
U
موضع فرعی
accessory substances
U
مواد فرعی
affluent
U
رود فرعی
sideshow
U
نمایش فرعی
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
episodes
U
داستان فرعی
sideshows
U
نمایش فرعی
radicle
U
فرعی نازک
link road
U
راه فرعی
side effects
U
اثرات فرعی
subcommittee
U
کمیته فرعی
sidetrack
U
جاده فرعی
subcontracting
U
قرارداد فرعی
subcontracted
U
قرارداد فرعی
subcontract
U
قرارداد فرعی
subdivision
U
بخش فرعی
subdivisions
U
بخش فرعی
second fiddle
U
شخص فرعی
annex
U
شعبه فرعی
annexes
U
شعبه فرعی
annexing
U
شعبه فرعی
subsidiaries
U
متمم فرعی
subsidiary
U
متمم فرعی
extraneous
U
تصادفی فرعی
overtone
U
صدای فرعی
subcontracts
U
قرارداد فرعی
annexe
U
ساختمان فرعی
minor arts
U
هنرهای فرعی
minor constituent
U
عنصر فرعی
minor elements
U
عناصر فرعی
sidetracked
U
جاده فرعی
minor league
U
لیگ فرعی
nervus accessorius
U
عصب فرعی
overtones
U
صدای فرعی
rootlet
U
ریشه فرعی
lay-shaft
U
میله فرعی
jamb-shaft
U
ستون فرعی
accessory
U
دعوای فرعی
accessory
U
لوازم فرعی
side effect
U
اثر فرعی
side-effect
U
اثر فرعی
by-product
U
محصول فرعی
subcultures
U
کشت فرعی
subcultures
U
فرهنگ فرعی
by-products
U
محصول فرعی
subculture
U
فرهنگ فرعی
extension
U
تلفن فرعی
extensions
U
تلفن فرعی
adjuncts
U
صفت فرعی
side-effects
U
اثر فرعی
bypass
U
مسیر فرعی
bypassed
U
مسیر فرعی
bypasses
U
مسیر فرعی
bypassing
U
مسیر فرعی
retort tar
U
قطران فرعی
corollaries
U
نتیجه فرعی
corollary
U
نتیجه فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
subsections
U
قسمت فرعی
adjunct
U
صفت فرعی
municipal road
U
راه فرعی
consequent pole
U
قطب فرعی
sub contractor
U
پیمانکار فرعی
coproduct
U
محصول فرعی
sub network
U
شبکه فرعی
underplot
U
داستان فرعی
pseudocarp
U
میوه فرعی
probative
U
حقایق فرعی
cotype
U
نوعی فرعی
sub sector
U
بخش فرعی
sub station
U
پست فرعی
subagency
U
نمایندگی فرعی
token money
U
پول فرعی
stop street
U
خیابان فرعی
colonnette
U
ستون فرعی
byway
U
راه فرعی
by path
U
جاده فرعی
spur track
U
جاده فرعی
by product
U
فراورده فرعی
by product
U
محصول فرعی
by product
U
نتیجه فرعی
by product material
U
فراورده فرعی
by way
U
راه فرعی
by work
U
کار فرعی
byname
U
اسم فرعی
byroad
U
جاده فرعی
byways
U
راه فرعی
tine
U
شاخ فرعی
floor jack
U
اهرم فرعی
diverticulum
U
جاده فرعی
dixings
U
ارایشهای فرعی
dog leg
U
شاخه فرعی
subinterval
U
فاصله فرعی
subspace
U
فضای فرعی
submenu
U
منوی فرعی
suborder
U
راسته فرعی
extension
U
شماره فرعی
sugroup
U
دسته فرعی
substrate
U
شکل فرعی
subharmonic
U
هماهنگ فرعی
subgenus
U
تیره فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com