Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pelorus
U
دستگاه سمت یاب چشمی نسبت به اجرام سماوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
celestrial bodies
U
اجرام سماوی
uranometry
U
نقشه اجرام سماوی
astrophysics
U
مبحث اجرام سماوی
uranological
U
وابسته به هیئت و اجرام سماوی
uranometry
U
اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
uranology
U
مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
celestial equator system of coordinates
U
دستگاه مختصات استوای سماوی
celestrial bodies
U
اجرام اسمانی
heavenly bodies
U
اجرام اسمانی
quasistellar objects
U
اجرام شبه ستارهای
schematism
U
تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
planetoid
U
اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
planetesimal
U
اجرام کوچک وبی شمار اسمانی
contaminates
U
انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
contaminated
U
انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
contaminating
U
انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
contaminate
U
انتقال اجرام یا ارگانیسمهای زمینی به فضاپیمای استریل شده
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
heavenly
U
سماوی
celestial
U
سماوی
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
aerolite
U
شهاب سماوی
celestial sphere
U
کره سماوی
celestial machine
U
مکانیک سماوی
act of God
U
افات سماوی
acts of God
U
افات سماوی
spherical coordinates
U
مختصات سماوی
ethereal
U
اثیری سماوی
celestial equator
U
استوای سماوی
celestial body
U
جسم سماوی
celestrial body
U
جرم سماوی
celectial equator
U
استوای سماوی
heavenly body
U
جرم سماوی
celestial horizon
U
افق سماوی
falling star
U
حجر سماوی
falling stars
U
حجر سماوی
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
celestial meridian
U
دایره نیمروز سماوی
great circle
U
دایره عظیمه سماوی
celestial meridian
U
نصف النهار سماوی
small circle
U
دایره صغیره سماوی
celestrial body
U
جسم سماوی جرم اسمانی
heavenly body
U
جرم اسمانی جسم سماوی
meteoroid
U
شهاب ثاقب احجار سماوی
great circle route
U
مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
bodies
U
اطاق ماشین جرم سماوی
body
U
اطاق ماشین جرم سماوی
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
meteoritics
U
مبحث سنگهای سماوی شهاب شناسی
declination
U
فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
sail
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
U
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
rivaling
U
هم چشمی
ophtalmic
U
چشمی
ocular
U
چشمی
rivaled
U
هم چشمی
eye
U
چشمی
competitions
U
هم چشمی
eyes
U
چشمی
monocular
U
یک چشمی
eyeing
U
چشمی
rival
U
هم چشمی
rivalship
U
هم چشمی
eyepieces
U
چشمی
uniocular
U
یک چشمی
rivals
U
هم چشمی
rivalling
U
هم چشمی
becket
U
چشمی
eyepiece
U
چشمی
eying
U
چشمی
rivalled
U
هم چشمی
emulation
U
هم چشمی
competition
U
هم چشمی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
eyeing
U
چشمی طناب
rivalled
U
هم چشمی کننده
rivalling
U
هم چشمی کننده
hawse pipe
U
چشمی لنگر
thimble
U
چشمی فلزی
eye
U
چشمی طناب
eying
U
چشمی طناب
rivaling
U
هم چشمی کننده
sight check
U
مقابله چشمی
rivals
U
هم چشمی کننده
half-glasses
عینک یک چشمی
bollard eye
U
چشمی موت
eyes
U
چشمی طناب
penuriousness
U
تنگ چشمی
binocular deprivation
U
محرومیت دو چشمی
rivaled
U
هم چشمی کننده
eyepiece
U
عدسی چشمی
thoroughfoot
U
اتصال چشمی
bullring
U
چشمی سینه
bridling
U
بند چشمی
bridles
U
بند چشمی
thimble eye
U
چشمی فلزی
bridled
U
بند چشمی
eyepieces
U
عدسی چشمی
monocular vision
U
بینایی یک چشمی
bullrings
U
چشمی سینه
emolously
U
از روی هم چشمی
monocles
U
عینک یک چشمی
emulous
U
هم چشمی کننده
three eyed union plate
U
صفحه سه چشمی
emulously
U
ازروی هم چشمی
emulative
U
هم چشمی کننده
metascope
U
دوربین تک چشمی
emulates
U
هم چشمی کردن با
emulating
U
هم چشمی کردن با
vier
U
هم چشمی کننده
ocular lens
U
عدسی چشمی
emulate
U
هم چشمی کردن با
monocular deprivation
U
محرومیت یک چشمی
entoptic
U
درون چشمی
soft eye
U
چشمی ساده
optic
U
چشمی بصری
rival
U
هم چشمی کننده
monocle
U
عینک یک چشمی
emulated
U
هم چشمی کردن با
all eyes
U
چهار چشمی
bridle
U
بند چشمی
eyes of the ship
U
چشمی ناو
vie
U
هم چشمی کردن
eye splice
U
پیوند چشمی
thimbles
U
چشمی فلزی
vied
U
هم چشمی کردن
vies
U
هم چشمی کردن
flemish eye
U
چشمی بافته
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
eyeplate
U
صفحه چشمی دار
suborbital
U
زیر کاسه چشمی
reduced eye
U
چشمی باریک شده
outrival
U
در هم چشمی پیش افتادن از
peep
U
نگاه زیر چشمی
runner
U
طناب چشمی دار
loup
U
ذره بین چشمی
swivel
U
چشمی خود گرد
swivelled
U
چشمی خود گرد
swivels
U
چشمی خود گرد
runners
U
طناب چشمی دار
keep up with the Joneses
<idiom>
U
چشم وهم چشمی
peeps
U
نگاه زیر چشمی
chock
U
چشمی فلزی روی پل
peeping
U
نگاه زیر چشمی
eyes in the back of one's head
<idiom>
U
چهار چشمی پاییدن
competition
U
هم چشمی سبقت جویی
competitions
U
هم چشمی سبقت جویی
union plate
U
صفحه چند چشمی
running bow line
U
چشمی زدن به طناب
eyebolt
U
پیچ چشمی دار
eye bolt
U
مهره چشمی دار
bull nose
U
چشمی سینه ناو
british antilewisite
U
نوعی پماد چشمی
foul house
U
چشمی گرفته لنگر
peeped
U
نگاه زیر چشمی
binocular fusion
U
در هم امیزی دید دو چشمی
binocular disparity
U
ناهمخوانی دید دو چشمی
parsimoniously
U
بزفتی باتنگ چشمی
ophthalmic
U
چشمی وابسته به چشم
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
external rectus
U
عضله مستقیم برون چشمی
roller clock
U
چشمی بسته قرقره دار
slink
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
slinking
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
optical
U
نشانه روی بصری چشمی
slinks
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
dip the eye
U
وصل کردن چشمی طنابهابهم
wall eye
U
چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
To try to keep up with the joneses.
U
چشم وهم چشمی کردن ( رقابت )
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
To be all eyes. To watch like a hawk.
U
چهار چشمی پاییدن ( مراقب بودن )
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
stadia points
U
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com