Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pressure die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pressure die casting
U
ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای
rate of die casting
U
سرعت ریخته گری حدیدهای
gravity die casting
U
ریخته گری حدیدهای ثقلی
die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای
die casting alloy
U
الیاژ ریخته گری حدیدهای
die casting
U
ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
press casting
U
ریخته گری فشاری
compression molding
U
ریخته گری فشاری
press cast process
U
فرایند ریخته گری فشاری
pressure casting
U
قطعه ریخته گری فشاری
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
compression riveter
U
دستگاه پرچ فشاری
pressure lubrication
U
دستگاه روغنکاری فشاری
pig casting machine
U
دستگاه ریخته گری شمش
core molding machine
U
دستگاه ریخته گری هسته
centrifugal casting machine
U
دستگاه ریخته گری گریز ازمرکز
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
drop froge
U
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
die cast
U
ریختن حدیدهای
die burnishing
U
جلادهی یا پرداخت حدیدهای
die burnish
U
پرداخت کردن حدیدهای
die form
U
شکل دادن حدیدهای
drop forging press
U
پرس اهنگری حدیدهای
die pressed part
U
بخش فشرده حدیدهای
die formed part
U
بخش قالبی حدیدهای
die stamping
U
قالب گیری حدیدهای
die stamping press
U
پرس قالب گیری حدیدهای
mis run casting
U
ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
ladle crane
U
جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
komi
U
فشاری
compressive
U
فشاری
compressive load application
U
بار فشاری
constrictor knot
U
گره فشاری
force feed oiler
U
روغندان فشاری
compression flange
U
سپر فشاری
compression flange
U
عضو فشاری
head
U
ارتفاع فشاری
push
U
ضربه فشاری
pushed
U
ضربه فشاری
push key
تکمه فشاری
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
compression spring
U
فنر فشاری
data compaction
U
داده فشاری
compression molding
U
قالبگیری فشاری
pushes
U
ضربه فشاری
compressive stress
U
تنش فشاری
compression wave
U
موج فشاری
compression stress
U
تنش فشاری
compressive stress
U
خستگی فشاری
compressive yield point
U
حدجهمندگی فشاری
compression strength
U
استحکام فشاری
die cast
U
ریختن فشاری
compression strength
U
تاب فشاری
compression strength
U
توان فشاری
compression strength
U
مقاومت فشاری
head pressure
U
ارتفاع فشاری
thrust bolt
U
پیچ فشاری
thumbing
U
دگمه فشاری
thumbed
U
دگمه فشاری
thumbs
U
دگمه فشاری
force pump
U
تلمبه فشاری
pressure sweeping
U
روبیدن فشاری
snap fastener
U
دکمه فشاری
press key
تکمه فشاری
filterpress
U
پالونه فشاری
pressboard
U
تخته فشاری
pression pipe
U
لوله فشاری
pressure butt welding
U
جوشکاری لب به لب فشاری
filter press
U
صافی فشاری
pressure fraction
U
کسر فشاری
thumb
U
دگمه فشاری
push button
U
کلید فشاری
hard board
U
تخته فشاری
achi komi
U
دفاع فشاری
push button switch
U
تکمه فشاری
push shot
U
ضربه فشاری
pressure device
U
ماسوره فشاری
pressure welding
U
جوش فشاری
push button
U
دکمه فشاری
pressure welding
U
جوشکاری فشاری
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
fumikumi
U
لگد فشاری به پایین
resistance pressure welding
U
جوشکاری فشاری مقاومتی
pressure weldable
U
قابل جوشکاری فشاری
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
press cutting
برش دهنده فشاری
pressure weld
U
جوش دادن فشاری
thrust hardness
U
درجه سختی فشاری
net push
U
ضربه فشاری از لب تور
cold pressed forging
U
اهنگری فشاری سرد
brass pressure casting
U
برنج ریختگی فشاری
centralized oil shot system
U
روغنکاری متمرکز فشاری
compression specimen
U
نمونه ازمایش فشاری
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج فشاری
compression test specimen
U
نمونه ازمون فشاری
compressive yield point
U
نقطه لهیدگی فشاری
cold pressure welding
U
جوشکاری فشاری سرد
pressure device
U
عامل فشاری مین
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری حرارتی
tobi komi
U
ضربه فشاری پا در حال پرش
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
pieze
U
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
superincumbent
U
دارای فشار زیاد فشاری
drag in
<idiom>
U
پا فشاری روی موضوع دیگری
alumino thermit pressure welding
U
جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
pitometer log
U
سرعت سنج فشاری پیتومتری
molten metal pressure welding
U
روش جوشکاری ذوبی-فشاری
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
bend
U
خمش فشاری انحنای لوله زانویی
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
banged
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
cast copper
U
مس ریخته گی
founder
U
ریخته گر
disorganized
U
در هم ریخته
caster
U
ریخته گر
casting
U
ریخته گی
hot topping
U
ریخته گی
foundered
U
ریخته گر
besprent
U
ریخته
founders
U
ریخته گر
foundering
U
ریخته گر
brass founder
U
ریخته گر
moulder
U
ریخته گر
metal founder
U
ریخته گر
foundry man
U
ریخته گر
chuted concrete
U
بتن ریخته گی
skins
U
پوسته ریخته گی
cast concrete
U
بتن ریخته گی
foundries
U
ریخته گری
skinned
U
پوسته ریخته گی
skin
U
پوسته ریخته گی
founding
U
ریخته گری
iron foundry
U
ریخته گی اهن
group casting
U
ریخته گری
investment foundry
U
ریخته گی بسته
castellated nut
U
مهره ریخته گی
cast steel
U
فولاد ریخته گی
precast
U
پیش ریخته
skinning
U
پوسته ریخته گی
cast metal
U
فلز ریخته گی
cast glass
U
شیشه ریخته گی
cast crystal
U
بلور ریخته
sheet asphalt
U
اسفالت ریخته
potted
U
در کوزه ریخته
investment castings
U
ریخته گی بسته
molten
U
ریخته ریختگی
foundry
U
ریخته گری
casting
U
ریخته گری
casting
U
قطعه ریخته گی
wild and woolly
U
درهم ریخته
found
U
ریخته گری
founds
U
ریخته گری
moulding
U
ریخته گری
drill press
U
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
transfer molding
U
ریخته گری انتقالی
olio
U
مخلوط چیزدرهم ریخته
trumpet
U
قیف ریخته گری
mold
U
قالب ریخته گری
pouring cup
U
قاشق ریخته گری
group teaming
U
ریخته گری گروهی
trumpeting
U
قیف ریخته گری
debris
U
اشغال روی هم ریخته
precision casting
U
ریخته گری دقیق
trumpeted
U
قیف ریخته گری
pig
U
قالب ریخته گری
mis run casting
U
ریخته گری غلط
pigs
U
قالب ریخته گری
plaster casts
U
ریخته گری گچی
tumultuous
U
شلوغ بهم ریخته
injection molding
U
ریخته گری تزریقی
ingot casting
U
ریخته گری شمش
composite casting
U
ریخته گری مرکب
foundry ladle
U
پاتیل ریخته گری
ejecta
U
مواد بیرون ریخته
pigs
U
اهن تازه ریخته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com