Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double v machine
U
دستگاه دولا کننده ورق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
cooler
U
دستگاه خنک کننده
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
synchronizer
U
دستگاه همزمان کننده
multiplier
U
دستگاه تقویت کننده
blasting machine
U
دستگاه پاک کننده
actuator
U
دستگاه مسلح کننده
pulverizer
U
دستگاه پودر کننده
spreader
U
دستگاه پخش کننده شن
arming system
U
دستگاه مسلح کننده
grouter
U
دستگاه متراکم کننده سیمان
ground control
U
دستگاه کنترل کننده زمینی
card sorter
U
دستگاه مرتب کننده کارت
acetylator
U
دستگاه استیل دار کننده
smoothing rolls
U
دستگاه نورد نرم کننده
radiant
U
دستگاه پخش کننده حرارت
maximum recording attachment
U
دستگاه ضبط کننده حداکثر
fatigue testing machine
U
دستگاه ازمایش کننده خستگی
cooler
U
کولر دستگاه خنک کننده
edging machine
U
دستگاه خم کننده لبه فلزات
dosing machine
U
دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
coke pusher
U
دستگاه متراکم کننده ذغال کک
pacemakers
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
fault localization apparatus
U
دستگاه تعیین کننده محل خطا
dash pot
U
دستگاه کند کننده حرکت میراگر
course recorder
U
دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
pacemaker
U
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
lat machine
U
دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
foam type fire extinguisher
U
دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
detector crayon
U
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
stereophonic
U
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
video amplifier
U
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
spoiler
U
تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
pointers
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer
U
اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
double bottom
U
ته دولا
diploid
U
دولا
two ply
U
دولا
two-ply
U
دولا
doubled up
U
دولا
double
U
دولا
duplexes
U
دولا
duplex
U
دولا
reclinate
U
دولا
in a stooping position
U
دولا
doubled
U
دولا
dual
U
دولا
geminate
U
دولا
creepingly
U
دولا دولا
duplexes
U
دولا دولایی
crouching
U
دولا شدن
crouches
U
دولا شدن
buckle
U
دولا کردن
doubling
U
دولا سازی
crouched
U
دولا شدن
double up
U
دولا شدن
recvrvature
U
دولا شدگی
bowing
U
دولا کردن
double cloth
U
پارچه دولا
doubling
U
دولا تابی
buckles
U
دولا کردن
buckled
U
دولا کردن
bowed
U
دولا کردن
duplex
U
دولا دولایی
bow
U
دولا کردن
crouch
U
دولا شدن
bows
U
دولا کردن
bend
U
دولا کردن
slouchy
U
دولا دولاراه رونده
conduplicate
U
از درازا دولا شده
folded dipole
U
انتن دو قطبی دولا
buckled plate
U
صفحه دولا شده
furring
U
تخته پوشی دولا
marline or line
U
طناب کوچک دولا
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
soft clip area
U
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
spooler
U
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
slouching
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouches
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouch
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouched
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
MIDI sequencer
U
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control
U
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor
U
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
doubled up
U
مضاعف کردن دولا کردن
doubled
U
مضاعف کردن دولا کردن
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com