English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peripheral U دستگاه جانبی
miniperipheral U دستگاه جانبی کوچک
sbc U RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
double buffering U روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف
spool U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
strobe U سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units U دستگاه
set U دستگاه
plants U دستگاه
plant U دستگاه
sets U دستگاه
unit U یک دستگاه
utensil U دستگاه
apparatus U دستگاه
utensils U دستگاه
devices U دستگاه
unit U دستگاه
instrument U دستگاه
units U یک دستگاه
setting up U دستگاه
device U دستگاه
appurtenance U دستگاه
machine U دستگاه
machined U دستگاه
appliances U دستگاه
organ system U دستگاه
systems U دستگاه
device code U کد دستگاه
system U دستگاه
machines U دستگاه
mechanism U دستگاه
equipment U دستگاه
installations U دستگاه
nervous system U دستگاه پی
teams U یک دستگاه
team U یک دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
installation U دستگاه
mechanisms U دستگاه
appliance U دستگاه
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
vestibular system U دستگاه دهلیزی
fifth column U دستگاه جاسوسی
illuminator U دستگاه روشنایی
transfer machine U دستگاه انتقال
aerator U دستگاه بخور
automatics U دستگاه خودکار
nervous systems U دستگاه عصبی
triclinic system U دستگاه سه شیب
ventilatory system U دستگاه تهویهای
identification of friend from foe U دستگاه تشخیص
automatic U دستگاه خودکار
quantized system U دستگاه کوانتایی
transmission system U دستگاه انتقالی
nervous system U دستگاه عصبی
honing machine U دستگاه سنگ
two unit system U دستگاه دو برقی
virtual machine U دستگاه مجازی
pointing device U دستگاه اشاره گر
chucked U دستگاه نظام
chucks U دستگاه نظام
blower U دستگاه دمنده
predictor U دستگاه مدبر
glass U دستگاه بارومتر
duplexing assembly U دستگاه دو راهه
recorders U دستگاه ضبط
jointing plane U رنده دستگاه
jack plane U رنده دستگاه
load U عملکردماشین یا دستگاه
loads U عملکردماشین یا دستگاه
chuck U دستگاه نظام
transporters U دستگاه ناقله
polyphase system U دستگاه چندفاز
power saw U دستگاه اره
secret U دستگاه سری
secrets U دستگاه سری
boom U دستگاه شناور
boomed U دستگاه شناور
booming U دستگاه شناور
booms U دستگاه شناور
system U رشته دستگاه
systems U رشته دستگاه
transporter U دستگاه ناقله
instrumental error U خطای دستگاه
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitters U دستگاه فرستنده
telegraph apparatus U دستگاه تلگراف
x ray apparatus U دستگاه رونتگن
tape drive U دستگاه نوارخوان
tape drives U دستگاه نوارخوان
recorder U دستگاه ضبط
induction instrument U دستگاه القائی
induction current instrument U دستگاه القائی
welding set U دستگاه جوش
water still U دستگاه تقطیر اب
punching machine U دستگاه پانچ
accept machine دستگاه پذیرنده
instrumental accuracy U دقت دستگاه
printer machine U دستگاه چاپ
idiot box <idiom> U دستگاه تلوزیون
agitator U دستگاه بهم زن
agitators U دستگاه بهم زن
psychic apparatus U دستگاه روانی
puller U دستگاه کشش
input device U دستگاه ورودی
punching machine U دستگاه منگنه
leverage U دستگاه اهرمی
asymmetric system U دستگاه بی تقارن
brick moulding U دستگاه خشتزنی
bridging set U دستگاه پلوار
recording instrument U دستگاه ثبات
c.g.s. system U دستگاه سگث
evaporator U دستگاه اب شیرین کن
carpenter's bench U دستگاه نجاری
recuperator U دستگاه عاید
reference frame U دستگاه مقایسهای
respiratory system U دستگاه تنفسی
classical system U دستگاه کلاسیک
electrostatic system U دستگاه الکتروستاتیکی
electromagnetic system U دستگاه الکترومغناطیسی
rolling mill U دستگاه نورد
communication device U دستگاه ارتباطی
breech mechanism U دستگاه کولاس
breating apparatus U دستگاه تنفس
breating apparatus U دستگاه دم زدن
asynchronous device U دستگاه ناهمگام
asynchronous device U دستگاه غیرهمزمان
recording instrument U دستگاه ضبط
audio device U دستگاه سمعی
automatic controller U دستگاه فرمان
automatic machine U دستگاه خودکار
binary device U دستگاه دو حالته
bistable device U دستگاه دوپایا
blanck cutting U دستگاه منگنه
blasting machine U دستگاه انفجار
blasting machine U دستگاه ترکش
blooming roll U دستگاه نوردشمشه
bracing system U دستگاه مهاربندی
bradyscope U دستگاه کندنما
electric machine U دستگاه برقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com