Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kymograph
U
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eldograph
U
دستگاه تبدیل مقیاس نقشه مانند پانتوگراف
box camera
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras
U
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
antistatic mat
U
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
oscilliations
U
نوسانات
fluctuations
U
نوسانات
year to year fluctuation
U
نوسانات سالیانه
ultrasonic
U
نوسانات مکانیکی
cost variance
U
نوسانات هزینه
flucuations
U
نوسانات اقتصادی
seasonal fluctuation
U
نوسانات فصلی
seasonal fluctuations
U
نوسانات فصلی
business fluctuations
U
نوسانات بازرگانی
cyclical fluctuations
U
نوسانات ادواری
cyclical fluctuations
U
نوسانات دورهای
swinging of flow
U
نوسانات عرضی جریان
phreatic fluctuation
U
نوسانات سطح ایستائی اب
torsional damper
U
میراکننده نوسانات پیحشی
stabilizer
U
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilisers
U
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
buffet
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
marigraph
U
دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
buffets
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
flexural
U
موجی
undulatory
U
موجی
sinuous
U
موجی
sinuate
U
موجی
flecky
U
موجی
flexuose
U
موجی
wavelike
U
موجی
flexuous
U
موجی
damping vane
U
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
radiant energy
U
نیروی موجی
undulatory current
U
جریان موجی
gorge
U
[گچ بری موجی]
impedance level
U
مقاومت موجی
doucine
U
گچ بری موجی
cima
U
گچ بری موجی
cyma
U
گچ بری موجی
threads
U
موجی کردن
cyma recta
U
موجی افتاده
wave motion
U
حرکت موجی
waviness
U
حالت موجی
wave mecanics
U
مکانیک موجی
corrugate
U
موجی شدن
wave function
U
تابع موجی
sinuous flow
U
جریان موجی
cyma
U
گچ بری موجی
sinuosity
U
حرکت موجی
thread
U
موجی کردن
cyma reversa
U
موجی جمع
half wave rectifier
U
یکسوکننده نیم موجی
crisfate
U
دارای حاشیه موجی
repand
U
دارای حاشیه موجی
shell-shocked
U
موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
full wave rectifier
U
یکسوکننده تمام موجی
vermiculate
U
دارای خطوط موجی
undulation
U
حرکت موجی زیروبم
sinuous
U
دارای شیارهای موجی
cymatium
U
گچ بری موجی شکل
steady state wave motion
U
حرکت موجی پایا
ripple sort
U
مرتب کردن موجی
schrodinger wave mechanics
U
مکانیک موجی شرودینگر
plungers
U
موجی که ناگهان می شکند
plunger
U
موجی که ناگهان می شکند
sinuate
U
دارای حاشیه موجی
plenum chamber
U
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
ultrasonic inspection
U
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
waves
U
موجی بودن موج زدن
shoulders
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
waving
U
موجی بودن موج زدن
rippled
U
بطور موجی حرکت کردن
ripple
U
بطور موجی حرکت کردن
ripples
U
بطور موجی حرکت کردن
waved
U
موجی بودن موج زدن
corrugated iron
U
اهن موجی یاچین دار
shouldering
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
undulaory
U
موجی نوسانی موج نما
spiller
U
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
rippling
U
بطور موجی حرکت کردن
wave
U
موجی بودن موج زدن
creese
U
یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
radiant flux
U
درجه نشر و تراوش نیروی موجی
A wave of anger swept over the entire world .
U
موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
cosmic microwave radiation background
U
زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
surged
U
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surges
U
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surge
U
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
movements
U
حرکات
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
school figures
U
حرکات اسب
eye movements
U
حرکات چشم
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
pump
U
حرکات فریبنده
eurythmics
U
تناسب حرکات
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
peristalsis
U
حرکات حلقوی
rings
U
حرکات دارحلقه
calisthenics
U
حرکات سوئدی
optional
U
حرکات اختیاری
retrograde movement
U
حرکات به عقب
gestures
U
حرکات بیانگر
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
compulsory
U
حرکات اجباری
motion analysis
U
تحلیل حرکات
calisthenics
U
حرکات نرمشی
pumped
U
حرکات فریبنده
puerilism
U
حرکات کودکانه
pumps
U
حرکات فریبنده
play marking
U
حرکات تهاجمی
movements
U
حرکات یکانها
cadence
U
موزونی حرکات
air movements
U
حرکات هوایی
cadences
U
موزونی حرکات
pitches
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
strigil
U
برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
pitch
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
disporting
U
حرکات نشاط انگیزکردن
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
transposition
U
تبدیل حرکات شطرنج
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
disported
U
حرکات نشاط انگیزکردن
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
girlishness
U
حرکات یا حالات دخترانه
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
surge
U
حرکات افقی اب دریا
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
surged
U
حرکات افقی اب دریا
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
surges
U
حرکات افقی اب دریا
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
lunes
U
حرکات جنون امیز
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
road movement
U
حرکات روی جاده
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
cardiography
U
ثبت حرکات وضربان قلب
theatrical gestures
U
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
patterns
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
screwing
U
حرکات دورانی یخهای دریایی
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
percentages
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
tics
U
حرکات غیر ارادی اندامها
percentage
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
tic
U
حرکات غیر ارادی اندامها
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave
U
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com