Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
augmentation support set
U
دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
aerial navigation
U
ناوبری هوایی
air plot
U
نقشه ناوبری هوایی
aeronautical chart
U
نقشه ناوبری هوایی
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
aeronautical plotting chart
U
نقشه مخصوص ناوبری هوایی
aeronautical information overprint
U
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
radial
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials
U
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
situation indicator
U
دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
navigation mode
U
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan
U
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting
U
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
consol
U
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
pioneer heliport
U
فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
inertial navigation
U
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
squawk flash
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
stop squawk
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
squawking
U
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
squawk low
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk mike
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawk may day
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
supplemental
U
تکمیلی
supplement
U
تکمیلی
supplementing
U
تکمیلی
complementary
U
تکمیلی
supplementary
U
تکمیلی
supplemented
U
تکمیلی
supplemantary
U
تکمیلی
supplements
U
تکمیلی
complemental
U
تکمیلی
subsidiary foods
U
غذاهای تکمیلی
insets
U
نقشه تکمیلی
filler depot
U
انبار تکمیلی
inset
U
نقشه تکمیلی
feeder report
U
گزارشات تکمیلی
supplementary charge
U
خرج تکمیلی
supplementary
U
تکمیلی پس اورده
supplementary position
U
موضع تکمیلی
supplementary punishment
U
مجازات تکمیلی
complementary demand
U
تقاضای تکمیلی
adjuvent therapy
U
درمان تکمیلی
supplementary maintenance
U
نگهداشت تکمیلی
writ in aid
U
حکم تکمیلی
supplemental
U
موضع تکمیلی
supplementary income
U
درامد تکمیلی
completion test
U
ازمون تکمیلی
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
complementary angle of site
U
تصحیح تکمیلی تراز
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
finishing touch
U
دست کاری تکمیلی
sustainer
U
خرج تکمیلی موشک
finshing school
U
مدرسه تکمیلی دختران
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
finish
U
دست کاری تکمیلی
finishes
U
دست کاری تکمیلی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
value added reseller
U
فروشنده تکمیلی دسته دوم
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
complementary metal oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
complementary range
U
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
navigating bridge
U
پل ناوبری
navigation
U
ناوبری
universal drafting machine
U
خط کش ناوبری
landing field
U
فرودگاه
airfield
U
فرودگاه
airdrome
U
فرودگاه
airfields
U
فرودگاه
air strip
U
فرودگاه
aerodromes
U
فرودگاه
airports
U
فرودگاه
fields
U
فرودگاه
field
U
فرودگاه
airstrip
U
فرودگاه
air field
U
فرودگاه
airstrips
U
فرودگاه
aerodrome
U
فرودگاه
airport
U
فرودگاه
fielded
U
فرودگاه
celestial navigation
U
ناوبری نجومی
inertial navigation
U
ناوبری لختی
piloted
U
ناوبری کردن
coasts
U
ناوبری کرانهای
navigates
U
ناوبری کردن
coast
U
ناوبری کرانهای
bathymetric navigation
U
ناوبری ژرفایافتی
navigated
U
ناوبری کردن
satellite navigation
U
ناوبری ماهوارهای
navigating
U
ناوبری کردن
radio navigation
U
ناوبری رادیویی
aids to navigation
U
کمکهای ناوبری
navigate
U
ناوبری کردن
dead reckonning
U
ناوبری کور
pilots
U
ناوبری کردن
piloted
U
راهنمای ناوبری
pilot
U
راهنمای ناوبری
pilot
U
ناوبری کردن
navigation light
U
چراغهای ناوبری
electronic navigation
U
ناوبری الکترونیکی
pilots
U
راهنمای ناوبری
heliports
U
فرودگاه هلیکوپتر
airstrips
U
باند فرودگاه
heliport
U
فرودگاه هلیکوپتر
seadrome
U
فرودگاه دریایی
airstrip
U
باند فرودگاه
aerodrome
U
فرودگاه هواپیما
runway
U
باند فرودگاه
runways
U
باند فرودگاه
landing place
U
فرودگاه اسکله
aerodromes
U
فرودگاه هواپیما
skycap
U
باربر فرودگاه
flying field
U
میدان فرودگاه
bingo field
U
فرودگاه اضطراری
bingo field
U
فرودگاه یدکی
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
port
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
air strip
U
باند فرودگاه
landings
U
فرودگاه هواپیما
departure air field
U
فرودگاه عزیمت
alternate aerodrome
U
فرودگاه یدکی
tacan
U
سیستم ناوبری تاکان
navigational grid
U
بادزن کمک ناوبری
aids to navigation
U
وسایل کمک ناوبری
vectors
U
مسیر ناوبری هواپیما
navigational grid
U
شبکه کمکی ناوبری
dead reckonning tracer
U
میز ناوبری کور
day beacon
U
برج ناوبری روز
omega
U
سیستم ناوبری امگا
hyperbolic navigation system
U
روش ناوبری هذلولی
vector
U
مسیر ناوبری هواپیما
subsurface navigation
U
ناوبری زیر سطحی
navigational aids
U
وسایل کمک ناوبری
stellar inertial navigation
U
ناوبری لختی ستارهای
inertial navigation system
U
سیستم ناوبری ماندی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
landding
U
کرانه رسمی فرودگاه
airfield traffic
U
عبورو مرور در فرودگاه
Take me to the airport?
U
مرا به فرودگاه ببرید.
helipad
U
فرودگاه هلی کوپتر
departure air field
U
فرودگاه پرواز هواپیما
airfield traffic
U
عبور و مرور فرودگاه
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
radio navigation
U
ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com