Perdic | دستگاه تقطیر عرق گرفتن از | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (16 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	still U	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
	stiller U	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
	stillest U	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
	stills U	دستگاه تقطیر عرق گرفتن از

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	distillers U	دستگاه تقطیر
	stiller U	دستگاه تقطیر
	stillest U	دستگاه تقطیر
	retort U	دستگاه تقطیر
	stills U	دستگاه تقطیر
	retorts U	دستگاه تقطیر
	water still U	دستگاه تقطیر اب
	still U	دستگاه تقطیر
	distiller U	دستگاه تقطیر
	molecular still U	دستگاه تقطیر مولکولی
	pipestill U	دستگاه تقطیر لولهای
	pot still U	دستگاه تقطیر ویسکی
	bubble cap plate column U	ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
	venation U	ترتیب قرار گرفتن دستگاه عروقی
	bubble tray column U	ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
	disstillation U	تقطیر
	distilling head U	سر تقطیر
	retorting U	تقطیر
	distillation U	تقطیر
	steam stripping U	تقطیر با بخار اب
	steam distillation U	تقطیر با بخار اب
	distilled U	تقطیر شده
	residue U	پس مانده تقطیر
	solar still U	تقطیر کن افتابی
	simple distillation U	تقطیر ساده
	distils U	تقطیر شدن
	molecular distillation U	تقطیر مولکولی
	pitches U	ته مانده تقطیر
	pitch U	ته مانده تقطیر
	residuum U	پس مانده تقطیر
	rectifier U	اسباب تقطیر
	residues U	پس مانده تقطیر
	distil U	تقطیر کردن
	destructive distillation U	تقطیر تخریبی
	dry distillation U	تقطیر خشک
	vacuum distillation U	تقطیر در خلاء
	distillation residue U	باقیمانده تقطیر
	distillate U	فراورده تقطیر
	distillate U	محصول تقطیر
	distillable U	قابل تقطیر
	distils U	تقطیر کردن
	distills U	تقطیر شدن
	distills U	تقطیر کردن
	distilling U	تقطیر شدن
	distilling U	تقطیر کردن
	distil U	تقطیر شدن
	distilling receiver U	گیرنده تقطیر
	extraction U	تقطیر کشش
	carbonization U	تقطیر تخریبی
	condensate U	تقطیر کردن
	bubble tower U	برج تقطیر
	total reflux head U	سر تقطیر برگشت کامل
	battery still U	دیگ تقطیر باتری
	by product gas U	گاز تقطیر شده
	straight run pitch U	تفاله اولین تقطیر
	distillery U	کارخانه یا محل تقطیر رسومات
	jet b U	نوعی سوخت تقطیر شده
	distilleries U	کارخانه یا محل تقطیر رسومات
	overlap of distillat curves U	رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	to take medical advice U	دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	clam U	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
	gripping U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	calebrate U	جشن گرفتن عید گرفتن
	gripped U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	to seal up U	درز گرفتن کاغذ گرفتن
	grip U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	slag U	کفه گرفتن تفاله گرفتن
	clams U	بچنگال گرفتن محکم گرفتن
	take in <idiom> U	زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
	grips U	طرز گرفتن وسیله گرفتن
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	fractional distillation U	تقطیر جزء به جزء
	moving iron instrument U	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
	To tell some one his fortune . U	برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
	unit U	دستگاه
	instrument U	دستگاه
	units U	یک دستگاه
	mechanisms U	دستگاه
	mechanism U	دستگاه
	units U	دستگاه
	device code U	کد دستگاه
	devices U	دستگاه
	set U	دستگاه
	device U	دستگاه
	nervous systems U	دستگاه پی
	nervous system U	دستگاه پی
	unit U	یک دستگاه
	setting up U	دستگاه
	systems U	دستگاه
	plant U	دستگاه
	organ system U	دستگاه
	appliance U	دستگاه
	teams U	یک دستگاه
	utensils U	دستگاه
	plants U	دستگاه
	utensil U	دستگاه
	machine U	دستگاه
	machined U	دستگاه
	machines U	دستگاه
	system U	دستگاه
	installation U	دستگاه
	installations U	دستگاه
	equipment U	دستگاه
	team U	یک دستگاه
	appurtenance U	دستگاه
	apparatus U	دستگاه
	sets U	دستگاه
	appliances U	دستگاه
	dividing attachment U	دستگاه مقسم
	giorgi system U	دستگاه جورجی
	gasifying apparatus U	دستگاه تبخیر
	charger U	دستگاه شارژ
	fridges U	دستگاه مبرد
	double column machine U	دستگاه دو ستونی
	chargers U	دستگاه شارژ
	fridge U	دستگاه مبرد
	booms U	دستگاه شناور
	predictor U	دستگاه مدبر
	welder U	دستگاه جوش
	control gear U	دستگاه کنترل
	transporters U	دستگاه ناقله
	storage device U	دستگاه انبارش
	test set U	دستگاه ازمایش
	tester U	دستگاه ازمایش
	polyphase system U	دستگاه چندفاز
	vestibular system U	دستگاه دهلیزی
	honing machine U	دستگاه سنگ
	telephone set U	دستگاه تلفن
	thermoscope U	دستگاه گرمابین
	three unit electrical system U	دستگاه سه برقی
	frig U	دستگاه مبرد
	three wire system U	دستگاه سه سیمی
	hexagonal system U	دستگاه شش گوشهای
	virtual machine U	دستگاه مجازی
	boomed U	دستگاه شناور
	drawing device U	دستگاه ترسیمه
	triclinic system U	دستگاه سه شیب
	electrostatic system U	دستگاه الکتروستاتیکی
	drill press U	دستگاه مته
	electromagnetic system U	دستگاه الکترومغناطیسی
	two unit system U	دستگاه دو برقی
	drilling machine U	دستگاه مته
	electric apparatus U	دستگاه الکتریکی
	duplexing assembly U	دستگاه دو راهه
	duplexer U	دستگاه دوراهه
	booming U	دستگاه شناور
	power saw U	دستگاه اره
	evaporator U	دستگاه اب شیرین کن
	powered U	دستگاه برقی
	ventilatory system U	دستگاه تهویهای
	systems U	رشته دستگاه
	welding set U	دستگاه جوش