English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
activation detector U دستگاه تعیین غلظت نوترون
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
vicker's diamond hardness tester U دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
miss distance scorer U دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
designative U اشاره کننده تعیین کننده
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
determinant U تعیین کننده
determinants U تعیین کننده
indicating U تعیین کننده
determinative U تعیین کننده
crucial U تعیین کننده
crucially U تعیین کننده
rorschach determinant U تعیین کننده رورشاخ
crucial experiment U ازمایش تعیین کننده
form determinant U تعیین کننده شکل
coefficient of determination U ضریب تعیین کننده
electroscope U تعیین کننده برق
determinant U عامل تعیین کننده
dream determinant U تعیین کننده رویا
determining tendency U گرایش تعیین کننده
determinants U عامل تعیین کننده
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
laser disignator U تعیین کننده هدف لیزری
authenticator U تعیین کننده سیستم نشانی
driving range U علامت تعیین کننده فاصله ها
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
gyroscopes U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
range markers U علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
words of limitation U الفاظ تعیین کننده سهم هرکس در سند
gyroscope U وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
boxman U عضو هیئت تعیین کننده محل افتادن توپ
localizer U انتن سمت نما یا تعیین کننده محل هواپیما نسبت به مسیرباند فرود
synchronizer U دستگاه همزمان کننده
arming system U دستگاه مسلح کننده
blasting machine U دستگاه پاک کننده
comparative gage U دستگاه مقایسه کننده
pulverizer U دستگاه پودر کننده
spreader U دستگاه پخش کننده شن
cooler U دستگاه خنک کننده
actuator U دستگاه مسلح کننده
multiplier U دستگاه تقویت کننده
double v machine U دستگاه دولا کننده ورق
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
dosing machine U دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
cooler U کولر دستگاه خنک کننده
maximum recording attachment U دستگاه ضبط کننده حداکثر
edging machine U دستگاه خم کننده لبه فلزات
grouter U دستگاه متراکم کننده سیمان
smoothing rolls U دستگاه نورد نرم کننده
card sorter U دستگاه مرتب کننده کارت
radiant U دستگاه پخش کننده حرارت
acetylator U دستگاه استیل دار کننده
coke pusher U دستگاه متراکم کننده ذغال کک
fatigue testing machine U دستگاه ازمایش کننده خستگی
lat machine U دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
pacemaker U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
course recorder U دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
dash pot U دستگاه کند کننده حرکت میراگر
stereophonic U دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
foam type fire extinguisher U دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
spoiler U تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
policy maker U سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
record U کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
soft clip area U محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor U دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
designation U تعیین
assignment of space U تعیین جا
fixations U تعیین
appointments U تعیین
appointment U تعیین
specification U تعیین
formulation U تعیین
emplacement U تعیین جا
designations U تعیین
fixation U تعیین
determination U تعیین
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
damage assessment U تعیین خسارات
assignment U تعیین تعدادسهمیه
identified U تعیین کردن
identifies U تعیین کردن
abounded U تعیین حدودکردن
identify U تعیین کردن
watermark U تعیین میزان مد اب
identifying U تعیین کردن
coefficient of determination U ضریب تعیین
price determination U تعیین قیمت
abounding U تعیین حدودکردن
appraisals U تعیین قیمت
job placement U تعیین شغل
route U تعیین خط مسیر
assignations U تعیین وقت
specified U تعیین شده
assignation U تعیین وقت
completely specified U با تعیین کامل
routes U تعیین خط مسیر
redirection U تعیین مسیر
abounds U تعیین حدودکردن
redirection U تعیین جهت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com