Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
metal cutting machine
U
دستگاه براده برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
metal cutting
U
براده برداری
metal cutting work
U
براده برداری
machining
U
براده برداری
removal of chips
U
براده برداری
machinable
U
قابل براده برداری
machining method
U
روش براده برداری
metal cutting element
U
عنصر براده برداری
machinability
U
قابلیت براده برداری
metal removing capacity
U
قدرت براده برداری
machining requirments
U
شرایط براده برداری
machining time
U
زمان براده برداری
machining practice
U
تکنیک و روش براده برداری
metal cutting machine tool
U
ماشین ابزار براده برداری
non cutting shaping
U
فرم دهی بدون براده برداری
geneva stop
U
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
phototostat
U
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
filing
U
براده
swarf
U
براده
abrasive grit
U
براده
filings
U
براده
borings
U
براده فلز
curly chip
U
براده پیچیده
shot blasting
U
براده اهن
machine
U
براده برداشتن
scobs
U
براده اهن
removal of chips
U
برداشت براده
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
machined
U
براده برداشتن
iron filings
U
براده اهن
machines
U
براده برداشتن
metal removal
U
برداشت براده
discontinuous chip
U
براده گسسته
fragmental chip
U
براده فلز
cuttings
U
براده فلزات
flow chip
U
براده پیوسته
drillings
U
براده فلزات
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
steel wool
U
براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
decerebration
U
مخ برداری
vectors
U
برداری
vector
U
برداری
embodiment
U
در برداری
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
photogeny
U
عکس برداری
surveying
U
نقشه برداری
deafferentation
U
اوران برداری
vector quantity
U
کمیت برداری
decerebellation
U
مخچه برداری
vectored interrupt
U
وقفه برداری
denervation
U
عصب برداری
ovariectomy
U
تخمدان برداری
resultant
U
جمع برداری
samplery
U
نمونه برداری
swindles
U
کلاه برداری
stripping
U
قالب برداری
vector quantities
U
اندازههای برداری
vector product
U
حاصلضرب برداری
footstep
U
گام برداری
footsteps
U
گام برداری
vector processor
U
پردازنده برداری
sampling
U
نمونه برداری
utilization
U
بهره برداری
swindled
U
کلاه برداری
swindle
U
کلاه برداری
duplicate
U
نسخه برداری
duplicated
U
نسخه برداری
duplicates
U
نسخه برداری
duplicating
U
نسخه برداری
rip-offs
U
کلاه برداری
rip-off
U
کلاه برداری
weight lifting
U
وزنه برداری
vectorical angle
U
زاویه برداری
duplication
U
نسخه برداری
operation
U
بهره برداری
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
subordination
U
فرمان برداری
decoding
U
رمز برداری
arrow diagram
U
نمودار برداری
biopsy
U
بافت برداری
topectomy
U
تکه برداری
topography
U
نقشه برداری
fraudulence
U
کلاه برداری
tread
U
گام برداری
treading
U
گام برداری
treads
U
گام برداری
vector power
U
توان برداری
vector pair
U
زوج برداری
vector field
U
میدان برداری
vector display
U
نمایش برداری
exploitation
U
بهره برداری
vector diagram
U
نمودار برداری
vector analysis
U
تحلیل برداری
cannibalization
U
قطعه برداری
marches
U
قدم برداری
using
U
بهره برداری
listings
U
سیاهه برداری
fraud
U
کلاه برداری
copies
U
کپی برداری
utilisation
[British]
U
بهره برداری
usages
U
بهره برداری ها
marching
U
قدم برداری
gain
U
بهره برداری
gained
U
بهره برداری
gains
U
بهره برداری
copying
U
کپی برداری
utilizations
U
بهره برداری ها
frauds
U
کلاه برداری
copying
U
نسخه برداری
copied
U
نسخه برداری
copy
U
نسخه برداری
copied
U
کپی برداری
surveys
U
نقشه برداری
usage
U
بهره برداری
exploitation
[utilization]
U
بهره برداری
ingathering
U
خرمن برداری
copy
U
کپی برداری
copies
U
نسخه برداری
marched
U
قدم برداری
gaud
U
کلاه برداری
mapping
U
نقشه برداری
utilisations
U
بهره برداری ها
land surveying
U
نقشه برداری
listing
U
سیاهه برداری
hemispherectomy
U
نیمکره برداری
lobectomy
U
قطعه برداری
extirpation
U
اندام برداری
survey
U
نقشه برداری
i know him by his step
U
از گام برداری
surveyed
U
نقشه برداری
gyrectomy
U
شکنج برداری
march
U
قدم برداری
insurability
U
بیمه برداری
enervation
U
عصب برداری
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
ground survey
U
نقشه برداری زمینی
cannibalizing
U
محل قطعه برداری
cannibalizes
U
محل قطعه برداری
directed area product
U
ضرب برداری
[ریاضی]
cannibalized
U
محل قطعه برداری
cannibalize
U
محل قطعه برداری
tap
U
بهره برداری کردن از
tapped
U
بهره برداری کردن از
surveyor's staff
U
ژالون نقشه برداری
excavation
U
گود برداری حفره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com