Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
code training set
U
دستگاه اموزش مرس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armory training
U
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training
U
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training
U
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
computer assisted instruction
U
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
education
U
اموزش
tutorial
U
اموزش
lore
U
اموزش
tutorials
U
اموزش
training
U
اموزش
instructions
U
اموزش
instruction
U
اموزش
unit training
U
اموزش یکان
job training
U
اموزش شغلی
unit training
U
اموزش یکانی
moral education
U
اموزش اخلاقی
learning curve
U
منحنی اموزش
military training
U
اموزش نظامی
life long education
U
اموزش مداوم
vocational education
U
اموزش حرفهای
voluntary training
U
اموزش داوطلبانه
mass education
U
اموزش جمعی
mass education
U
اموزش همگانی
elementary education
U
اموزش ابتدایی
transfer of training
U
انتقال اموزش
religious instruction
U
اموزش دینی
technical teaching
U
اموزش فنی
education
U
اموزش و پرورش
trained
U
اموزش دادن
teaching machine
U
ماشین اموزش
school center
U
مرکز اموزش
training center
U
مرکز اموزش
trains
U
اموزش دادن
train
U
اموزش دادن
reeducation
U
باز اموزش
personnel training
U
اموزش کارکنان
professional education
U
اموزش تخصصی
program of instruction
U
برنامه اموزش
training program
U
برنامه اموزش
programmed instruction
U
اموزش برنامهای
training cycle
U
مرحله اموزش
remedial instruction
U
اموزش ترمیمی
training circular
U
نشریه اموزش
secondary education
U
اموزش متوسطه
curriculums
U
اموزش برنامه
annual training
U
اموزش سالیانه
basic training
U
اموزش مقدماتی
technical education
U
اموزش فنی
bowel training
U
اموزش دفع
training
U
اموزش دادن
concurrent training
U
اموزش همزمان
computerized instruction
U
اموزش کامپیوتری
coeducation
U
اموزش مختلط
higher education
U
اموزش عالی
compulsory education
U
اموزش اجباری
tutoring
U
اموزش تک شاگردی
sex education
U
اموزش جنسی
curriculum
U
اموزش برنامه
educability
U
اموزش پذیری
hypnopedia
U
اموزش با هیپنوتیسم
reward training
U
اموزش با پاداش
general education
U
اموزش عمومی
formal education
U
اموزش رسمی
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
primary education
U
اموزش ابتدایی
education center
U
مرکز اموزش
educable
U
اموزش پذیر
informal education
U
اموزش غیررسمی
integrated training
U
اموزش توام
cbt
U
اموزش بر پایه کامپیوتر
pamphlets
U
نشریه اموزش و فنی
pedagogic
U
وابسته به اموزش وپرورش
educationist
U
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
U
کارشناس اموزش و پرورش
schools
U
مرکز اموزش نظامی
pamphlet
U
نشریه اموزش و فنی
educationalists
U
کارشناس اموزش و پرورش
educationalist
U
کارشناس اموزش و پرورش
active duty for training
U
اموزش زیر پرچم
special education
U
اموزش و پرورش استثنایی
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
basic combat training
U
اموزش رزم مقدماتی
army training program
U
برنامه اموزش نظامی
school
U
مرکز اموزش نظامی
educationist
U
متخصص اموزش و پرورش
reserve center
U
مرکز اموزش احتیاط
educational
U
مربوط به اموزش و پرورش
discovery teaching method
U
روش اموزش اکتشافی
pedagogical teaching
U
اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical
U
وابسته بعلم اموزش
on the job training
U
اموزش ضمن کار
nonformal education
U
اموزش غیر رسمی
formal discipline
U
اموزش صورت گرا
graduate education
U
اموزش بعد از لیسانس
in serving training
U
اموزش ضمن خدمت
pedagogically
U
مطابق علم اموزش
project method
U
روش اموزش طرحی
educationists
U
متخصص اموزش و پرورش
coeducation
U
اموزش وپرورش مختلط
refresher courses
U
دوره اموزش یک ماهه
refresher course
U
دوره اموزش یک ماهه
combat development
U
پیشرفت اموزش رزمی
comparative education
U
اموزش و پرورش تطبیقی
audio-visual
U
اموزش سمعی وبصری
audio visual
U
اموزش سمعی وبصری
coursed
U
مسیر مسابقه دوره اموزش
courses
U
مسیر مسابقه دوره اموزش
course
U
مسیر مسابقه دوره اموزش
manual training
U
دوره اموزش هنرهای دستی
pedagogy
U
فن اموزش وپرورش کودک للگی
computer augmented learning
U
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
assault course
U
میدان اموزش عملیات هجومی
assault courses
U
میدان اموزش عملیات هجومی
army training program
U
برنامه اموزش نیروی زمینی
beatification
U
اموزش عمل تبرک کردن
disciplinary training center
U
مرکز اموزش زندانیان نظامی
branch material curriculum
U
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
toilet training
U
اموزش اداب توالت رفتن
upbringing
U
روش اموزش و پرورش بچه
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cai
U
Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio
U
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
educable mentally retarded
U
عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
instruction
U
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center
U
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
instructions
U
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
planit
U
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
army training and evaluation program
U
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
in house training
U
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
catechetics
U
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
authors
U
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
hands-on
U
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands on
U
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation
U
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled
U
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
glm
U
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher
U
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
combat developer
U
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
instruct
U
دستور دادن اموزش دادن
instructs
U
دستور دادن اموزش دادن
instructing
U
دستور دادن اموزش دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com