English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
development order U دستور ساخت اماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
modifier U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifiers U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skips U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skipped U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
skip U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
piped U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
effective U دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branches U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
one plus one address U قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branches U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
immediate U دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
water supplies U اماد اب
bulk material U اماد یک جا
water supply U اماد اب
air material U اماد هوایی
critical item U اماد حساس
trained U بنه اماد
essential supply U اماد حیاتی
mission load U اماد عملیاتی
assault supplies U اماد هجومی
stocked U اماد ذخیره
essential supply U اماد ضروری
air landed supply U اماد هوانشستی
stock U اماد ذخیره
materiel management U مدیریت اماد
procurement U تامین اماد
train U بنه اماد
follow up U اماد بعدی
intransit stock U اماد سیال
care of supplies U مراقبت اماد
depot supply U اماد دپویی
depot supply U اماد امادگاهی
categories U انواع اماد
level of supply U سطح اماد
armed U جنگ اماد
general supplies U اماد عمومی
unit supply U اماد یکانی
follow up supply U اماد بعدی
requisition line U خط درخواست اماد
development order U دستوربهبود اماد
follow up supply U اماد متعاقب
gratuitous issue U اماد پیشکشی
supply point U نقطه اماد
trains U بنه اماد
supply route U اماد راه
reserve stock U اماد ذخیره
care of supplies U نگهداری اماد
resupply U اماد مجدد
supply sergeant U گروهبان اماد
bulk supply U اماد با کانتینر
supply route U مسیر اماد
bulk supply U اماد عمده
bulk material U اماد حجیم
short supply U اماد کم یاب
stockage U ذخیره اماد
supply control U کنترل اماد
class i supplies U اماد طبقه 1
class ii supplies U اماد طبقه 2
class iv supplies U اماد طبقه 4
class v supplies U اماد طبقه 5
consigned inventory U اماد امانی
condition code U کدوضعیت اماد
commodity command U فرماندهی اماد
supply support U پشتیبانی اماد
shop supply U اماد تعمیرگاهی
category U اقلام اماد
one day's supply U یک روز اماد
distributions U جدول توزیع اماد
short supply U اماد کمبود دار
main supply route U مسیر اصلی اماد
issue priority U تقدم توزیع اماد
expendable property U اماد مصرف شدنی
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
procurement U تهیه و تحویل اماد
supply route U خط تدارکات راه اماد
service stock U اماد و کالاهای جنگی
main supply route U اماد راه اصلی
unit train U بنه اماد یکان
inventory U ذخیره موجودی اماد
table of distribution U جدول تقسیم اماد
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
requisition line U مسیر درخواست اماد
resupply U تجدید اماد کردن
resources U منابع اماد ذخایر
rolling reserve U اماد ذخیره غلطان
row stack U فاصله اماد از دیوار
unit reserves U اماد ذخیره یکانی
stock funds U اعتبار نقدی اماد
centralized items U اقلام اماد تمرکزی
consumable supplies U اماد مصرف شدنی
control level U سطح کنترل اماد
control period U دوره کنترل اماد
balanced supply U اماد متعادل شده
procure U تهیه و تحویل اماد
balanced stock U ذخیره اماد متعادل
back order U اماد غیر موجود
available supply rate U نواخت اماد موجود
logistical U مربوط به اماد یکانها
day of supply U تعداد روزهای اماد
base reserves U اماد مبنای ذخیره
basic end item U اقلام اولیه اماد
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
class i installation U انبار اماد طبقه 1
assemblage U جمع اوری اماد
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
class ii installation U انبار اماد طبقه 2
assemblages U جمع اوری اماد
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
bulk supply U اماد به طور قوال
beach dump U نقطه اماد در سر پل دریایی
automatic supply U روش خودکار اماد
automatic supply U سیستم اماد خودکار
emergency leave U سطح اماد اضطراری
procuring U تهیه و تحویل اماد
procured U تهیه و تحویل اماد
distribution U جدول توزیع اماد
distribution area U منطقه توزیع اماد
distribution point U نقطه توزیع اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
distribution point U نقطه تقسیم اماد
early resupply U تجدید اماد به موقع
authorized allowance supplies U سهمیه اماد مجاز
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
deteriorating supplies U اماد فاسد شدنی
authorized allowance supplies U سهمیه مجاز اماد
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
application study U بررسی پذیرش اماد
ammunition point U نقطه اماد مهمات
antimateriel agent U عامل فساد اماد
urgency of need U حیاتی بودن احتیاج به اماد
ration factor U ضریب اماد جیره غذایی
air landed supply U اماد تخلیه شده با هواپیما
advice code U کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
status code U رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
classified items U اماد طبقه بندی شده
disposable end item U اماد یا اقلام قابل انهدام
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
coordinated procurement assigness U شعبه مسئول خرید کلی اماد
control period U مدت زمان کنترل و بررسی اماد
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
army material program U برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
defense subsistence supply center U مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
class iii supplies U اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
antimateriel agent U عامل مخصوص فاسد کردن اماد
assignment of space U تخصیص جا برای انبار کردن اماد
floatation U سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
application study U بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
referral order U درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com