Total search result: 201 (5 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
venire facias tot matrons U |
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
one for one U |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
 |
 |
summing up U |
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند |
 |
 |
summings up U |
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند |
 |
 |
fetches U |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
 |
 |
fetched U |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
 |
 |
fetch U |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
 |
 |
binder U |
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان |
 |
 |
binders U |
اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان |
 |
 |
badminton U |
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان |
 |
 |
discharge U |
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه |
 |
 |
discharges U |
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه |
 |
 |
wand shoot U |
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان |
 |
 |
macroinstruction U |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
 |
 |
languages U |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
 |
 |
language U |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
 |
 |
defense U |
دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی |
 |
 |
height of the volleyball net U |
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان |
 |
 |
purdah U |
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای |
 |
 |
panel U |
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه |
 |
 |
panels U |
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه |
 |
 |
share U |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
 |
 |
shares U |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
 |
 |
shared U |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
 |
 |
extend U |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
 |
 |
extends U |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
 |
 |
extending U |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
 |
 |
eisa U |
گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است |
 |
 |
statements U |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
 |
 |
statement U |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
 |
 |
n plus one address instruction U |
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است |
 |
 |
box defence U |
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه |
 |
 |
sprint medley U |
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان |
 |
 |
convoke U |
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن |
 |
 |
mission U |
هیات اعزامی هیات تبلیغی |
 |
 |
missions U |
هیات اعزامی هیات تبلیغی |
 |
 |
summing up evidence U |
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد |
 |
 |
spliced U |
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی . |
 |
 |
splices U |
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی . |
 |
 |
splicing U |
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی . |
 |
 |
splice U |
ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی . |
 |
 |
machined U |
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس |
 |
 |
wet wing U |
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد |
 |
 |
machines U |
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس |
 |
 |
adding U |
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر |
 |
 |
add U |
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر |
 |
 |
adds U |
قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر |
 |
 |
machine U |
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس |
 |
 |
shots U |
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم |
 |
 |
shot U |
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم |
 |
 |
constituting U |
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید |
 |
 |
constitute U |
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید |
 |
 |
constituted U |
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید |
 |
 |
constitutes U |
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید |
 |
 |
rule [on something] U |
دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی |
 |
 |
vacation sittings U |
جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود |
 |
 |
operation U |
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند |
 |
 |
first generation computer U |
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است |
 |
 |
cp U |
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل |
 |
 |
huddling U |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
 |
 |
huddles U |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
 |
 |
huddled U |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
 |
 |
huddle U |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
 |
 |
misdirection U |
در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود |
 |
 |
machined U |
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است |
 |
 |
machines U |
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است |
 |
 |
machine U |
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است |
 |
 |
disable U |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
 |
 |
machine U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
 |
 |
shift U |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
 |
 |
nothing to the right U |
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست |
 |
 |
undoes U |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
 |
 |
shifted U |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
 |
 |
machines U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
 |
 |
shifts U |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
 |
 |
MD U |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
 |
 |
directories U |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
 |
 |
undo U |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
 |
 |
statements U |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
 |
 |
directory U |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
 |
 |
hep U |
حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود |
 |
 |
disabling U |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
 |
 |
disables U |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
 |
 |
machined U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
 |
 |
statement U |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
 |
 |
MDs U |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
 |
 |
DIL U |
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است |
 |
 |
gestalt U |
تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند |
 |
 |
directories U |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
fetched U |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
 |
 |
fetch U |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
 |
 |
prompted U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
prompt U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
mkdir U |
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
directory U |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
prompts U |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
 |
 |
fetches U |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
 |
 |
executing U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
executes U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
execute U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
executed U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
machine address U |
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد |
 |
 |
IAR U |
ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است |
 |
 |
directory U |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
directories U |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
 |
 |
mode U |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
sequence U |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
 |
 |
setting up U |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
 |
 |
sets U |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
 |
 |
sequences U |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
 |
 |
pitches U |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
 |
 |
pitch U |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
 |
 |
modes U |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
set U |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
 |
 |
conception U |
ابستنی |
 |
 |
contraceptives U |
ضد ابستنی |
 |
 |
conceptions U |
ابستنی |
 |
 |
pregnancies U |
ابستنی |
 |
 |
gestation U |
ابستنی |
 |
 |
eclampsia U |
غش ابستنی |
 |
 |
pregnancy U |
ابستنی |
 |
 |
interesting condition U |
ابستنی |
 |
 |
contraceptive U |
ضد ابستنی |
 |
 |
gravidity U |
ابستنی |
 |
 |
yalta conference U |
م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد |
 |
 |
fetched U |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
 |
 |
automatics U |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
 |
 |
automatic U |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
 |
 |
fetch U |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
 |
 |
fetches U |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
 |
 |
kilos U |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
 |
 |
kilo U |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
 |
 |
contraception U |
جلوگیری از ابستنی |
 |
 |
pregnable U |
قابل ابستنی |
 |
 |
pseudopregnancy U |
شبه ابستنی |
 |
 |
birth control U |
جلوگیری از ابستنی |
 |
 |
pseudocyesis U |
ابستنی کاذب |
 |
 |
pseudopregnancy U |
ابستنی کاذب |
 |
 |
eclampsia U |
تشنج ابستنی |
 |
 |
directive U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
CD U |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
 |
 |
stepping U |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
 |
 |
tabulation U |
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود |
 |
 |
step U |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
 |
 |
CDs U |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
 |
 |
directives U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. U |
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید. |
 |
 |
macro U |
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود |
 |
 |
contraceptive U |
وسیله جلوگیری از ابستنی |
 |
 |
contraceptives U |
وسیله جلوگیری از ابستنی |
 |
 |
superfetation U |
ابستنی دردوره بارداری |
 |
 |
else rule U |
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود |
 |
 |
logo U |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند |
 |
 |
league of nations U |
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد |
 |
 |
radar netting U |
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه |
 |
 |
permanent U |
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت |
 |
 |
clonal U |
وابسته به تولید مثل یا ابستنی غیر جنسی |
 |
 |
separator U |
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان |
 |
 |
actual address U |
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود |
 |
 |
skip U |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
 |
 |
skips U |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
 |
 |
statement U |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
 |
 |
statements U |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
 |
 |
modifiers U |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
 |
 |
skipped U |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
 |
 |
modifier U |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
 |
 |
pipe U |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
 |
 |
piped U |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
 |
 |
GOSUB U |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
 |
 |
basic U |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
 |
 |
basics U |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
 |
 |
effective U |
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود |
 |
 |
prefix U |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
 |
 |
prefixes U |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
 |
 |
ATD U |
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند |
 |
 |
branches U |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
 |
 |
branch U |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
 |
 |
device U |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
 |
 |
letter U |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
 |
 |
exit U |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
 |
 |
exits U |
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی |
 |
 |
letters U |
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا.. |
 |
 |
devices U |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
 |
 |
task component U |
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است |
 |
 |
logs U |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
 |
 |
log U |
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی . |
 |
 |
jump instruction U |
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه |
 |
 |
demilitarization U |
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی |
 |
 |
discrimination instruction U |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
 |
 |
parting injuncyions U |
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور |
 |
 |
charge U |
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند |
 |
 |
charges U |
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند |
 |
 |
PHIGS U |
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است |
 |
 |
completes U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
completing U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
complete U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
completed U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
do nothing instruction U |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
 |
 |
halts U |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
 |
 |
halt U |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
 |
 |
halted U |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
 |