English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
venire facias tot matrons U دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
summing up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
defense U دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
height of the volleyball net U 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
purdah U برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
eisa U گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
n plus one address instruction U آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
convoke U برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
mission U هیات اعزامی هیات تبلیغی
missions U هیات اعزامی هیات تبلیغی
summing up evidence U نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
spliced U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splices U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splicing U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
splice U ترکیب در نوار مغناطیسی برای تشکیل یک طول پیاپی .
machined U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
machines U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
machine U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
shots U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
constituting U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes U تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
rule [on something] U دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی
vacation sittings U جلسات دادگاه که در فاصله دو اجلاس برای کارهای مهم و ضروری تشکیل میشود
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
cp U دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
huddling U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddles U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddled U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddle U جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
misdirection U در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
machined U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machines U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
disable U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
machine U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
shift U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
nothing to the right U دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
undoes U برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
shifted U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
machines U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
shifts U دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
MD U دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
directories U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
undo U برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
statements U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
directory U SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
hep U حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود
disabling U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disables U دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
machined U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
statement U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
MDs U دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
DIL U مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
gestalt U تشکیل و ترکیب چندعامل یاپدیده فیزیکی وحیاتی وروانشناسی برای انجام کارواحدو دست داده جزئی از کل شوند
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
fetched U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
mkdir U دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
fetches U رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
machine address U نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
IAR U ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است
directory U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
directories U در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
mode U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
sequence U ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
setting up U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sequences U ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
pitches U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitch U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
modes U وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
set U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
conception U ابستنی
contraceptives U ضد ابستنی
conceptions U ابستنی
pregnancies U ابستنی
gestation U ابستنی
eclampsia U غش ابستنی
pregnancy U ابستنی
interesting condition U ابستنی
contraceptive U ضد ابستنی
gravidity U ابستنی
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
fetched U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
automatics U توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
automatic U توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی
fetch U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetches U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
kilos U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
contraception U جلوگیری از ابستنی
pregnable U قابل ابستنی
pseudopregnancy U شبه ابستنی
birth control U جلوگیری از ابستنی
pseudocyesis U ابستنی کاذب
pseudopregnancy U ابستنی کاذب
eclampsia U تشنج ابستنی
directive U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
stepping U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
step U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
directives U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. U برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
macro U کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
contraceptive U وسیله جلوگیری از ابستنی
contraceptives U وسیله جلوگیری از ابستنی
superfetation U ابستنی دردوره بارداری
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
logo U زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
radar netting U تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
permanent U تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
clonal U وابسته به تولید مثل یا ابستنی غیر جنسی
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
skip U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skips U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifiers U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skipped U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
modifier U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
pipe U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
piped U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
effective U دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
ATD U دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
branches U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
logs U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log U وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
jump instruction U دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
demilitarization U تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
completes U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completing U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
complete U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
completed U عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com