English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hilt U دسته شمشیر
hilts U دسته شمشیر
pommel U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
pommels U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guards U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
forte U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
fortes U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
scimitar U شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
Other Matches
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
shoals of people U دسته دسته مردم
streams of people U دسته دسته مردم
scores of people U دسته دسته مردم
sect U دسته دسته مذهبی
sects U دسته دسته مذهبی
they came in bands U دسته دسته امدند
windrow U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
sorted U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
sorts U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
troop U دسته دسته شدن
regiments U دسته دسته کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
procession U دسته
ear U دسته
troop U دسته
crank U دسته
trooped U دسته
groups U دسته
cranked U دسته
cranking U دسته
bodle U دسته
boodle U دسته
ears U دسته
ranges U دسته
section U دسته
sections U دسته
processions U دسته
range U دسته
ranged U دسته
cheque book U دسته چک
batches U دسته
hilts U دسته
handhold U دسته
handgrip U دسته
bracket U دسته
hilt U دسته
helms U دسته
helm U دسته
haft U دسته
batch U دسته
cliques U دسته
clique U دسته
classis U دسته
confraternity U دسته
covey U دسته
trooping U دسته
helve U دسته
fascicle U دسته
fascicle or cule U دسته
fascicled U دسته دسته
fasciculate U دسته دسته
gens U دسته
passel U دسته
stem U دسته
platoon U دسته
platoons U دسته
wisps U دسته
handles U دسته
bunch U دسته
bunched U دسته
nibs U دسته
nib U دسته
ringleader U سر دسته
ringleaders U سر دسته
tussocks U دسته مو
tussock U دسته مو
bunching U دسته
bunches U دسته
handle U دسته
assortments U دسته
assortment U دسته
tufts U دسته
gangs U دسته
gang U دسته
levers U دسته
lever U دسته
parcels U دسته
tuft U دسته
shook U دسته
sheaf U دسته
category U دسته
clans U دسته
clan U دسته
parcel U دسته
stemmed U دسته
cranks U دسته
teams U دسته
congregations U دسته
congregation U دسته
cluster U دسته
clumps U دسته
cluster bomb U دسته
horde U دسته
hordes U دسته
bouquet U دسته گل
bouquets U دسته گل
drove U دسته
droves U دسته
kind U دسته
kindest U دسته
kinds U دسته
team U دسته
clumping U دسته
host U دسته
hosted U دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
skeins U دسته
skein U دسته
ilk U دسته
stems U دسته
faggot U دسته
faggots U دسته
cluster bombs U دسته
clumped U دسته
clusters U دسته
clump U دسته
fagot U دسته
stemming U دسته
work team U دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
classing U دسته
bail arm U دسته
school U دسته
schools U دسته
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
sets U دسته
corps U دسته
leader U سر دسته
rabble U دسته
brigade U دسته
brigades U دسته
groups U دسته دسته
scores U دسته دسته
tress U دسته مو
bundling U دسته
wisp U دسته
bundles U دسته
set U دسته
bevy U دسته
bundle U دسته
lot U دسته
class U دسته
nosegay U دسته گل
armies U دسته
skulks U دسته
skulked U دسته
army U دسته
party U دسته
classed U دسته
skulking U دسته
lugging U دسته
skulk U دسته
lugged U دسته
lugs U دسته
pitman U دسته
genus U دسته
setting up U دسته
lug U دسته
group U دسته
detachment U دسته
detachments U دسته
classes U دسته
swarmed U دسته زیاد
persuasion U دار و دسته
arm U دسته صندلی
swarms U دسته زیاد
pestles U دسته هاون
arm U دسته مبل
genre U دسته راسته
genres U دسته راسته
earpiece U دسته عینک
temple U دسته عینک
sheaf U دسته گندم
ward U دسته کاغذ
fagot U دسته کردن
fagot U دسته هیزم
faggots U دسته کردن
leader U فرمانده دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com