Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
A military band.
U
دسته موزیک نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
marches
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching
U
راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
skippers
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skipper
U
فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
music
U
موزیک
background sound
U
موزیک متن
background music
U
موزیک متن
ambient music
U
موزیک متن
waltzes
U
موزیک و رقص
waltz
U
موزیک و رقص
indiental music
U
موزیک همراه
waltzed
U
موزیک و رقص
larghetto
U
موزیک ملایم
waltzing
U
موزیک و رقص
make music
U
موزیک ساختن
dead march
U
موزیک عزا
play music
U
موزیک ساختن
bands
U
قسمت موزیک
band
U
قسمت موزیک
bandmaster
U
رئیس دستهء موزیک
an airy music
U
ساز یا موزیک با روح
to keep step to a band
U
مطابق موزیک پازدن
bandwagon
U
عرابهء دستهء موزیک سیار
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
music mistress
U
بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
drum majorette
U
زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
the piping time
U
زمان صلح که بجای موزیک جنگی نی وسازهای دیگرمی نوازند
band shell
U
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
sound off
U
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
sorts
U
دسته دسته کردن
group
U
دسته دسته کردن
groups
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته شدن
troop
U
دسته دسته شدن
sects
U
دسته دسته مذهبی
sect
U
دسته دسته مذهبی
regiment
U
دسته دسته کردن
they came in bands
U
دسته دسته امدند
regiments
U
دسته دسته کردن
shoals of people
U
دسته دسته مردم
scores of people
U
دسته دسته مردم
assort
U
دسته دسته کردن
classify
U
دسته دسته کردن
distribute
U
دسته دسته کردن
trooped
U
دسته دسته شدن
streams of people
U
دسته دسته مردم
sorted
U
دسته دسته کردن
windrow
U
دسته دسته کردن
in detail
U
مفصلا دسته دسته
sort
U
دسته دسته کردن
trooping
U
دسته دسته شدن
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
martial
U
نظامی
fort
U
دژ نظامی
serviced
U
نظامی
martin
U
نظامی
service
U
نظامی
soldier
U
نظامی
mil
U
نظامی
soldiers
U
نظامی
warlike
U
نظامی
military
U
نظامی
camps
U
اردوگاه نظامی
court martiall
U
دادگاه نظامی
dressing parade
U
مشق نظامی
districts
U
ناحیه نظامی
army attache
U
وابسته نظامی
attache
U
وابسته نظامی
articles of war
U
قانون نظامی
army staff
U
ستاد نظامی
camped
U
اردوگاه نظامی
court martiall
U
شورای نظامی
court martial
U
دادگاه نظامی
court material
U
دادگاه نظامی
guest house
U
مهمانسرای نظامی
camp
U
اردوگاه نظامی
counter military
U
ضد عملیات نظامی
to attain a great age
U
به سن بالارسیدن
[نظامی ]
district
U
ناحیه نظامی
campound
U
کمپ نظامی
council ofwar
U
شورای نظامی
defense information
U
اطلاعات نظامی
by military force
U
با نیروی نظامی
detention barrack
U
بازداشتگاه نظامی
martial law
U
حکومت نظامی
paramilitary
U
شبه نظامی
council of war
U
شورای نظامی
councils of war
U
شورای نظامی
standing orders
U
امریه نظامی
guest houses
U
مهمانسرای نظامی
standing order
U
امریه نظامی
defensive architecture
U
معماری نظامی
khaki
U
لباس نظامی
military service
U
خدمت نظامی
paramilitaries
U
شبه نظامی
militarily
U
از لحاظ نظامی
soldier
U
نظامی شدن
soldier
U
فرد نظامی
soldiers
U
نظامی شدن
soldiers
U
فرد نظامی
militias
U
نیروی نظامی
forcing
U
نیروی نظامی
ceremony
U
مراسم نظامی
ceremonies
U
مراسم نظامی
strongholds
U
قلعه نظامی
stronghold
U
قلعه نظامی
militarists
U
نظامی گرا
columns
U
ستون نظامی
column
U
ستون نظامی
militarist
U
نظامی گرا
cadets
U
دانشجوی نظامی
cadet
U
دانشجوی نظامی
saluting
U
احترام نظامی
civil
U
غیر نظامی
civilians
U
غیر نظامی
salute
U
احترام نظامی
forces
U
نیروی نظامی
force
U
نیروی نظامی
saluted
U
احترام نظامی
militia
U
نیروی نظامی
civilian
U
غیر نظامی
salutes
U
احترام نظامی
drilling
U
تمرین نظامی
military doctorine
U
مقررات نظامی
military expenditure
U
مخارج نظامی
military funds
U
اعتبار نظامی
military funds
U
بودجه نظامی
military government
U
دولت نظامی
military government
U
حکومت نظامی
military governor
U
فرمانداری نظامی
military governor
U
حاکم نظامی
military grid
U
شبکه نظامی
military intelligence
U
اطلاعات نظامی
military intervention
U
مداخله نظامی
military justice
U
دادسرای نظامی
military justice
U
دادرسی نظامی
intelligence
U
اطلاعات نظامی
military doctorine
U
دکترین نظامی
military body
U
هیئت نظامی
the military profession
U
کار نظامی
military comission
U
هیئت نظامی
military comission
U
کمیسیون نظامی
military convention
U
اتحاد نظامی
military court
U
دادگاه نظامی
the sabre
U
نیروی نظامی
the sabre
U
حکومت نظامی
military courtesy
U
احترامات نظامی
military courtesy
U
شئونات نظامی
citadels
U
قلعه نظامی
citadel
U
قلعه نظامی
military crest
U
خط الراس نظامی
military occupational speciality
U
کد تخصصی نظامی
march
U
گام نظامی
military platform
U
سکوی نظامی
military specifications
U
کدتخصصی نظامی
marches
U
گام نظامی
military spending
U
مخارج نظامی
marching
U
گام نظامی
military strategy
U
استراتژی نظامی
military testament
U
وصیتنامه نظامی
regions
U
ناحیه نظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com