Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
earpiece
U
دسته عینک
temple
U
دسته عینک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lorgnette
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
U
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
Other Matches
mounting
U
دسته و پشت بند دسته شمشیر
goggles
U
عینک
spectacle
U
عینک
glass eye
U
عینک
barnacles
U
عینک
glass
U
عینک
interpupillary
U
عینک
winker
U
عینک
nosepiece
U
پل عینک
specs
U
عینک
spectacles
U
عینک
lorgnettes
U
عینک
glasses
عینک
eyeglass
U
عینک
lorgnette
U
عینک
goggling
U
عینک پرواز
snow goggles
U
عینک افتابگیر
snow goggles
U
عینک توفان
smoked glasses
U
عینک دودی
goggled
U
عینک پرواز
safety glasses
U
عینک ایمنی
spectacled
U
عینک دار
safety glass
U
عینک ایمنی
goggle
U
عینک پرواز
oculists
U
عینک ساز
oculist
U
عینک ساز
dark glasses
عینک آفتابی
sunglasses
U
عینک افتابی
rims
U
قاب عینک
To wear glasses.
U
عینک زدن
half-glasses
عینک یک چشمی
butt-strap
U
لبهمحلاتصالدستهبهفرم عینک
rim
U
قاب عینک
earpieces
U
دستهی عینک
optic
U
شیشه عینک
bespectacled
U
عینک زده
smoked
U
عینک دودی
opticians
U
عینک ساز
optician
U
عینک ساز
goggles
U
عینک ایمنی
peeper
U
ایینه عینک
optometry
U
عینک سازی
optometrist
U
عینک ساز
monocle
U
عینک یک چشمی
lorgnette
U
عینک پنسی
eye glass
U
عینک دستی
eyeglass
U
عینک فنری
field glasses
U
عینک رزمی
sun glasses
U
عینک آفتابی
eyeglass
U
عینک یک چشم
gig lamps
U
نمایش عینک
optometry
U
عینک فروشی
goggles
U
عینک صحرائی
goggles
U
عینک افتابی
goggles
U
عینک محافظ
field glasses
U
عینک صحرایی
monocles
U
عینک یک چشمی
pince nez
U
عینک دماغی
burning glass
U
عینک جوشکاری
lorgnettes
U
عینک پنسی
gig lamps
U
عینک شاخدار
nosegay
U
دسته گل یایک دسته علف
rose-coloured spectacles
U
عینک خوش بینی
scissors-glasses
عینک قیچی شکل
bifocals
U
دو دید عینک دو کانونی
bifocal
U
دو دید عینک دو کانونی
prismatic spectacles
U
عینک نادرست نما
goggles
U
عینک حفاظ دار
to wear glasses
U
عینک گذاشتن یازدن
pebbles
U
شیشه عینک نوعی عقیق
pebble
U
شیشه عینک نوعی عقیق
wears
U
عینک یا کراوات زدن فرسودن
wear
U
عینک یا کراوات زدن فرسودن
lorgnette
U
عینک مخصوص روی بینی
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
he wears glasses
U
عینک زده است یادارد
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
lorgnettes
U
عینک مخصوص روی بینی
optometric
U
وابسته به میزان دید و عینک سازی
vectograph
U
عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی
in detail
U
مفصلا دسته دسته
streams of people
U
دسته دسته مردم
shoals of people
U
دسته دسته مردم
classify
U
دسته دسته کردن
assort
U
دسته دسته شدن
assort
U
دسته دسته کردن
regiments
U
دسته دسته کردن
regiment
U
دسته دسته کردن
sects
U
دسته دسته مذهبی
sorts
U
دسته دسته کردن
windrow
U
دسته دسته کردن
scores of people
U
دسته دسته مردم
group
U
دسته دسته کردن
sect
U
دسته دسته مذهبی
groups
U
دسته دسته کردن
they came in bands
U
دسته دسته امدند
trooping
U
دسته دسته شدن
distribute
U
دسته دسته کردن
sort
U
دسته دسته کردن
trooped
U
دسته دسته شدن
sorted
U
دسته دسته کردن
troop
U
دسته دسته شدن
to form into groups
U
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction
U
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles
U
متمرکز کردن دسته کردن دسته
glass
U
عینک دار کردن شیشهای کردن
stereoscope
U
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
bouquets
U
دسته گل
tuft
U
دسته
congregations
U
دسته
ranges
U
دسته
horde
U
دسته
tufts
U
دسته
bouquet
U
دسته گل
cranks
U
دسته
school
U
دسته
cranking
U
دسته
assortment
U
دسته
helve
U
دسته
schools
U
دسته
cranked
U
دسته
ranged
U
دسته
range
U
دسته
handles
U
دسته
clumps
U
دسته
clumping
U
دسته
pitman
U
دسته
clumped
U
دسته
fagot
U
دسته
cliques
U
دسته
clique
U
دسته
passel
U
دسته
sections
U
دسته
section
U
دسته
congregation
U
دسته
nosegay
U
دسته گل
handle
U
دسته
clump
U
دسته
processions
U
دسته
procession
U
دسته
bundle
U
دسته
hordes
U
دسته
wisps
U
دسته
detachment
U
دسته
detachments
U
دسته
class
U
دسته
hosts
U
دسته
hosting
U
دسته
hosted
U
دسته
host
U
دسته
classed
U
دسته
fascicle
U
دسته
fascicle or cule
U
دسته
covey
U
دسته
confraternity
U
دسته
classis
U
دسته
wisp
U
دسته
party
U
دسته
ears
U
دسته
platoons
U
دسته
platoon
U
دسته
ear
U
دسته
bodle
U
دسته
boodle
U
دسته
shook
U
دسته
cheque book
U
دسته چک
ringleaders
U
سر دسته
ringleader
U
سر دسته
fascicled
U
دسته دسته
fasciculate
U
دسته دسته
cluster
U
دسته
teams
U
دسته
haft
U
دسته
team
U
دسته
kinds
U
دسته
kindest
U
دسته
kind
U
دسته
handgrip
U
دسته
droves
U
دسته
drove
U
دسته
handhold
U
دسته
classing
U
دسته
classes
U
دسته
gens
U
دسته
clusters
U
دسته
cluster bombs
U
دسته
cluster bomb
U
دسته
assortments
U
دسته
tress
U
دسته مو
lugged
U
دسته
corps
U
دسته
lug
U
دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers .
U
دسته گل
army
U
دسته
armies
U
دسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com