Perdic | دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	quirister U	دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	choral U	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
	choir loft U	جای مخصوص خواندن کلیسا
	anthems U	سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
	anthem U	سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
	ante-choir U	[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
	choir U	بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
	choirs U	بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
	exonarthex U	[هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
	prebendary U	دریافت مقرری از کلیسا وفیفه خوار کلیسا
	choirboys U	پسری که عضو دستهی سرودخوانان است
	choirboy U	پسری که عضو دستهی سرودخوانان است
	to set by the ears U	باهم بدکردن باهم مخالف کردن
	elder U	ارشد کلیسا شیخ کلیسا
	lilts U	اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
	lilt U	اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
	to set at loggerheads U	باهم بد کردن باهم مخالف کردن
	mounting U	دسته و پشت بند دسته شمشیر
	read head U	هد خواندن راس خواندن
	nosegay U	دسته گل یایک دسته علف
	lorgnettes U	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
	lorgnette U	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
	head crash U	برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
	extending U	فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
	extends U	فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
	extend U	فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
	kirk U	کلیسا
	bethel U	کلیسا
	church U	کلیسا
	churches U	کلیسا
	churchgoer U	کلیسا رو
	stair towers turrets U	کلیسا
	churchgoers U	کلیسا رو
	one with a U	باهم
	jointly U	باهم
	inchorus U	باهم
	at once U	باهم
	concurrently U	باهم
	simoltaneous U	باهم
	simoltaneously U	باهم
	vis-a-vis U	باهم
	vis a vis U	باهم
	tutti U	باهم
	together U	باهم
	concerted U	باهم
	conjointly U	باهم
	simultaneously U	باهم
	transept U	جناح کلیسا
	transept U	بازویی کلیسا
	territoriality U	کلیسا سالاری
	undercroft U	اتاق کلیسا
	god's acre U	محوطه کلیسا
	ostiary U	دربان کلیسا
	congregations U	حضاردر کلیسا
	sexton U	خادم کلیسا
	nave portal U	مدخل کلیسا
	sextons U	خادم کلیسا
	croud U	سرداب کلیسا
	tympan U	جبهه کلیسا
	territorialism U	کلیسا سالاری
	naves U	رواق کلیسا
	transepts U	جناح کلیسا
	presbyter U	شیخ کلیسا
	Ecclesilogy U	کلیسا شناسی
	tympanum U	جبهه کلیسا
	tympanon U	جبهه کلیسا
	congregation U	حضاردر کلیسا
	double church U	کلیسا دو طبقه
	transepts U	بازویی کلیسا
	nave U	رواق کلیسا
	crowd U	سرداب کلیسا
	croude U	سرداب کلیسا
	crowde U	سرداب کلیسا
	churchyard U	حیاط کلیسا
	steeples U	برج کلیسا
	crypts U	سرداب کلیسا
	churchyard U	حصار کلیسا
	churchyards U	حصار کلیسا
	churchyards U	حیاط کلیسا
	ecclesiastical U	منسوب به کلیسا
	churchman U	نگهبان کلیسا
	kirkman U	عضو کلیسا
	churchmen U	نگهبان کلیسا
	kirk U	به کلیسا رفتن
	lay reader U	قاری کلیسا
	churchly U	مربوط به کلیسا
	ambulacrum U	صحن کلیسا
	facing the church U	روبروی کلیسا
	steeple U	مناره کلیسا
	steeple U	برج کلیسا
	chancel U	محراب کلیسا
	steeples U	مناره کلیسا
	crypt U	سرداب کلیسا
	camarin U	معبد در کلیسا
	blind storey U	تریبون کلیسا
	chapelry U	حوزه کلیسا
	sects U	دسته دسته مذهبی
	sorts U	دسته دسته کردن
	in detail U	مفصلا دسته دسته
	sort U	دسته دسته کردن
	regiment U	دسته دسته کردن
	streams of people U	دسته دسته مردم
	shoals of people U	دسته دسته مردم
	scores of people U	دسته دسته مردم
	they came in bands U	دسته دسته امدند
	distribute U	دسته دسته کردن
	classify U	دسته دسته کردن
	assort U	دسته دسته کردن
	sect U	دسته دسته مذهبی
	assort U	دسته دسته شدن
	windrow U	دسته دسته کردن
	groups U	دسته دسته کردن
	regiments U	دسته دسته کردن
	troop U	دسته دسته شدن
	sorted U	دسته دسته کردن
	trooping U	دسته دسته شدن
	trooped U	دسته دسته شدن
	group U	دسته دسته کردن
	to keep company U	باهم بودن
	coexisted U	باهم زیستن
	to grow together U	باهم پیوستن
	to huddle together U	باهم غنودن
	coexist U	باهم زیستن
	kissing kind U	باهم دوست
	collaborated U	باهم کارکردن
	concomitancy U	باهم بودن
	contemporaneously U	بطورمعاصر باهم
	cooperate U	باهم کارکردن
	simultaneous with each other U	باهم رخ دهنده
	all at once U	همه باهم
	coexisting U	باهم زیستن
	cohabitation U	زندگی باهم
	coincides U	باهم رویدادن
	combining U	باهم پیوستن
	combines U	باهم پیوستن
	combine U	باهم پیوستن
	cowork U	باهم کارکردن
	coincided U	باهم رویدادن
	coinciding U	باهم رویدادن
	coincide U	باهم رویدادن
	coexists U	باهم زیستن
	collocation U	باهم گذاری
	one anda U	همه باهم
	to work together U	باهم کارکردن
	We went together . U	باهم رفتیم
	collaborating U	باهم کارکردن
	interweave U	باهم امیختن
	to act jointly U	باهم کارکردن
	to be together U	باهم بودن
	coadunate U	باهم روییده
	interwove U	باهم امیختن
	to whip in U	باهم نگاهداشتن
	interweaving U	باهم امیختن
	collaborate U	باهم کارکردن
	collaborates U	باهم کارکردن
	interweaves U	باهم امیختن
	at loggerheads <idiom> U	باهم جنگیدن
	epi U	[مناره مخروطی کلیسا]
	aumbry U	[تورفتگی در دیوار کلیسا]
	tazza U	سنگاب بزرگ کلیسا
	bans U	اعلان ازدواج در کلیسا
	spire U	تاجک مخروطی کلیسا
	cathedra U	[صندلی اسقف در کلیسا]
	belfry U	برج ناقوس کلیسا
	chancelor U	جداره مشبک [کلیسا]
	banning U	اعلان ازدواج در کلیسا
	ban U	اعلان ازدواج در کلیسا
	the church e. U	سازمان قانونی کلیسا
	shepherdesses U	شبان کلیسا که زن باشد
	shepherdess U	شبان کلیسا که زن باشد
	altar-table U	میز مقدس در کلیسا
	helm U	[تاج مخروطی کلیسا]
	ante-church U	پیش ناو کلیسا
	chancel-rail U	نرده مشبک [کلیسا]
	chancel-arch U	قوسی شبستان کلیسا
	chancel-rail U	دیواره مشبک [کلیسا]
	spires U	تاجک مخروطی کلیسا
	cross-aisle U	[گوشواره عرضی کلیسا]
	back-aisle U	راهرو پشت کلیسا
	Dean U	رئیس کلیسا یادانشکده
	Deans U	رئیس کلیسا یادانشکده
	esonarthex U	[هشتی ورودی کلیسا]
	belfries U	برج ناقوس کلیسا
	pastorium U	مقر شبان کلیسا
	narthex U	ایوان غربی کلیسا
	presbyter U	کشیش سرپرست کلیسا
	narthex U	هشتی ورودی کلیسا
	pastorate U	مقام شبانی کلیسا
	parament U	تزئینات اویختنی کلیسا
	parvis U	حیاط یا دیوارجلو کلیسا
	crossing tower U	برج تقاطع در کلیسا
	lay clerk U	سرود خوان کلیسا
	church warden U	متصدی دارایی کلیسا
	chanter U	سرود خوان کلیسا
	campanile U	برج کلیسا منار
	campanile U	محل ناقوس کلیسا
	almonry U	صدقه خانه کلیسا
	comparing U	برابرکردن باهم سنجیدن
	cross fertilize U	باهم پیوند زدن
	interchanges U	باهم عوض کردن
	grade U	جورکردن باهم امیختن