English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
swarm U دسته زیاد
swarmed U دسته زیاد
swarms U دسته زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
assort U دسته دسته شدن
trooping U دسته دسته شدن
classify U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
scores of people U دسته دسته مردم
they came in bands U دسته دسته امدند
shoals of people U دسته دسته مردم
streams of people U دسته دسته مردم
trooped U دسته دسته شدن
sorted U دسته دسته کردن
sort U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
sect U دسته دسته مذهبی
in detail U مفصلا دسته دسته
sects U دسته دسته مذهبی
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
cheque book U دسته چک
boodle U دسته
skulked U دسته
skulk U دسته
lugging U دسته
classis U دسته
lugs U دسته
covey U دسته
confraternity U دسته
lugged U دسته
lug U دسته
genus U دسته
army U دسته
armies U دسته
skulking U دسته
bodle U دسته
clumped U دسته
clump U دسته
fagot U دسته
tuft U دسته
tufts U دسته
faggots U دسته
work team U دسته
faggot U دسته
skeins U دسته
skein U دسته
clumping U دسته
clumps U دسته
wisp U دسته
wisps U دسته
ears U دسته
ear U دسته
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
shook U دسته
cranked U دسته
hordes U دسته
horde U دسته
bail arm U دسته
congregations U دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
congregation U دسته
skulks U دسته
crank U دسته
kinds U دسته
team U دسته
handhold U دسته
handgrip U دسته
teams U دسته
cluster U دسته
haft U دسته
cluster bomb U دسته
cluster bombs U دسته
clusters U دسته
kindest U دسته
kind U دسته
cranking U دسته
cranks U دسته
ranges U دسته
ranged U دسته
range U دسته
sections U دسته
section U دسته
bouquet U دسته گل
bouquets U دسته گل
helve U دسته
processions U دسته
procession U دسته
drove U دسته
droves U دسته
cliques U دسته
clique U دسته
nosegay U دسته گل
trooped U دسته
troop U دسته
ringleaders U سر دسته
fascicled U دسته دسته
fascicle or cule U دسته
fascicle U دسته
passel U دسته
groups U دسته
group U دسته
pitman U دسته
platoon U دسته
trooping U دسته
ringleader U سر دسته
hilts U دسته
hilt U دسته
helms U دسته
helm U دسته
gens U دسته
host U دسته
hosted U دسته
bracket U دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
batches U دسته
batch U دسته
fasciculate U دسته دسته
platoons U دسته
tussock U دسته مو
levers U دسته
lever U دسته
sheaf U دسته
gang U دسته
gangs U دسته
tussocks U دسته مو
school U دسته
schools U دسته
parcels U دسته
bunching U دسته
groups U دسته دسته
brigade U دسته
scores U دسته دسته
brigades U دسته
lot U دسته
handles U دسته
bevy U دسته
bunch U دسته
bunched U دسته
bunches U دسته
parcel U دسته
assortment U دسته
leader U سر دسته
tress U دسته مو
assortments U دسته
bundle U دسته
bundles U دسته
bundling U دسته
handle U دسته
clans U دسته
setting up U دسته
category U دسته
sets U دسته
set U دسته
stems U دسته
stemmed U دسته
class U دسته
detachments U دسته
detachment U دسته
clan U دسته
party U دسته
stemming U دسته
ilk U دسته
stem U دسته
classing U دسته
rabble U دسته
corps U دسته
classes U دسته
classed U دسته
nibs U دسته
nib U دسته
plethoric U زیاد
plaguily U زیاد
glaring U زیاد
intensely U زیاد
heart break U غم زیاد
highs U زیاد
mickle U زیاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com