Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fascicule
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fasciculus
U
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fascicle
U
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
guard cell
U
گیاهی را تشکیل میدهند
resolutions
U
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
resolution
U
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
evertor
U
عضله برون گرداننده عضله راجعه
retentor
U
عضله نگاهدارنده عضله ماسکه
floc
U
کلالهای ازرشتههای فریف
glass wool
U
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
bungee
U
ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
radar netting
U
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
muscular
U
عضلانی
sarcous
U
عضلانی
muscled
U
عضلانی
demilitarization
U
تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
brawniness
U
عضلانی بودن
myoneural
U
عضلانی وعصبی
muscles
U
نیروی عضلانی
myoclonus
U
گرفتگی عضلانی
asynergia
U
ناهماهنگی عضلانی
myasthenia
U
ضعف عضلانی
dystrophy
U
پلاسیدگی عضلانی
cramp
U
گرفتگی عضلانی
clonus
U
تشنج عضلانی
intramuscular
U
درون عضلانی
muscular endurance
U
استقامت عضلانی
muscular fatigue
U
خستگی عضلانی
muscular spindle
U
دوک عضلانی
muscularity
U
عضلانی بودن
musculature
U
نظام عضلانی
cramps
U
گرفتگی عضلانی
tethanus
U
گرفت عضلانی
muscle
U
نیروی عضلانی
thews
U
نیروی عضلانی
beefcake
U
آدم عضلانی
muscular dystrophy
U
تحلیل عضلانی
stiffness
U
کوفتگی عضلانی
muscleman
U
آدم عضلانی
meathead
U
آدم عضلانی
myokinetic test
U
ازمون جنبش عضلانی
muscle tonus
U
کشیدگی طبیعی عضلانی
hypertonicity
U
فزونی تونوس عضلانی
neuromuscular coordination
U
هماهنگی عصبی- عضلانی
muscular dystrophy
U
تحلیل وفاسد عضلانی
moton
U
طرح عمل عضلانی
fine miscle movement
U
حرکت فریف عضلانی
brawn
U
نیرو نیروی عضلانی
When will be supper?
U
کی شام میدهند؟
unashamed
U
افرادیکهکارهایعجیبانجام میدهند
fibrillation
U
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
broken fibres
U
تار عضلانی پاره شده
dystonia
U
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paresis
U
فلج خفیف ضعف عضلانی
paretic
U
دچار فلج ناقص یا عضلانی
neuromuscular
U
وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
muscle up
U
بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
musculature
U
وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
charley horse
U
کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
boarding house
U
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
pig's wash
U
گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
boarding houses
U
جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
handbills
U
اعلانی که بدست مردم میدهند
handbill
U
اعلانی که بدست مردم میدهند
pigwash
U
گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
foy
U
سوری که بخاطر مسافرت میدهند
spadework
U
کاری که با بیل انجام میدهند
they give it a good scrub
U
خوب انرا مالش میدهند
psychomotor
U
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
party lines
U
خط دستهای
claque
U
دستهای که
batches
U
دستهای
party line
U
خط دستهای
fascicled
U
دستهای
fascicular
U
دستهای
congregational
U
دستهای
bunchy
U
دستهای
batch
U
دستهای
processionary
U
دستهای
denominational
U
دستهای
console table
U
میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
goffer
U
اهنی که باان توری راچین میدهند
loving cup
U
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
sea pass
U
پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
haematogen
U
دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
triceps
U
عضله سه سر
thews
U
عضله
muscles
U
عضله
muscle
U
عضله
batch processing
U
پردازش دستهای
block copolymer
U
همبسپار دستهای
production
U
تولید دستهای
batch compiler
U
همگردان دستهای
gregarious
U
اجتماعی دستهای
batch file
U
فایل دستهای
batch mode
U
باب دستهای
group flashing light
U
چشمک زن دستهای
multiple contact
U
کنتاکت دستهای
productions
U
تولید دستهای
pentadelphous
U
پنج دستهای
poppyhead
U
گل اذین دستهای
impo
U
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
tine
U
دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
communicants
U
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicant
U
اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
sweeney
U
فلج عضله
tensor
U
عضله ممدده
sweeny
U
فلج عضله
trapezius
U
عضله ذوذنقه
agonist muscle
U
عضله موافق
stabilizer muscule
U
عضله نگاهدارنده
adducent muscle
U
عضله مقربه
biceps
U
عضله دوسر
transverse
U
عضله مستعرضه
humeruses
U
استخوان عضله
cramps
U
گرفتگی عضله
antagonist
U
عضله مخالف
protractor
U
عضله ممدده
benders
U
عضله خم کننده
bender
U
عضله خم کننده
protractors
U
عضله ممدده
humeri
U
استخوان عضله
humerus
U
استخوان عضله
splenius
U
عضله محرکه
smooth muscule
U
عضله صاف
myography
U
عضله نگاری
myograph
U
عضله نگار
cramp
U
گرفتگی عضله
myalgia
U
درد عضله
ciliary muscle
U
عضله مژگانی
flexor
U
عضله تاکننده
flexor
U
عضله خم کننده
ejaculator
U
عضله انزال
extensor
U
عضله بازکننده
pronator
U
عضله مکبه
sartorius
U
عضله خیاطه
tic
U
پرش عضله
tics
U
پرش عضله
orbicular muscle
U
عضله باسطه
antagonists
U
عضله مخالف
wash your hands
U
دستهای خود را بشویید
asterism
U
برج دستهای از ستارگان
gallowglass
U
دستهای سرباز مزدور
splitting
U
چند دستهای شدن
corody
U
لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
wedding cake
U
کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
crick
U
انقباض عضله پیداکردن
archer's paralysis
U
گرفتگی عضله کمانگیر
tonus
U
کشیدگی طبیعی عضله
tonicity
U
کشیدگی طبیعی عضله
supinator muscle
U
عضله برون گردان
supinator
U
عضله مدیره بخارج
stabilizer muscule
U
عضله ثابت کننده
sphincter
U
عضله تنگ کننده
pulled muscle
U
عضله کشیده شده
psoas
U
عضله قطن پیسواس
myosin
U
پروتئین اساسی عضله
injured muscle
U
عضله اسیب دیده
tonus
U
خاصیت انقباض عضله
myocardium
U
عضله قلب میان دل
complexus
U
عضله پهن گردن
relax
U
ازاد و شل شدن عضله ها
calf machine
U
دستگاه پرورش عضله
adductor
U
عضله نزدیک کننده
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
abductors
U
عضله دور کننده
abductor
U
عضله دور کننده
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
relaxes
U
ازاد و شل شدن عضله ها
relaxing
U
ازاد و شل شدن عضله ها
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
prone float
U
روی شکم با دستهای کشیده
vespiary
U
اجتماع زنبوران دستهای زنبور
deadman's float
U
شناور بودن با دستهای باز
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
dinosaurs
U
دستهای ازسوسماران دوره تریاسیک
squadrons
U
دستهای از مردم گروه هواپیما
squadron
U
دستهای از مردم گروه هواپیما
bread-board
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
coffee-table book
U
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
mezereum
U
پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
coffee-table books
U
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
long pull
U
اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
trading stamp
U
تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
bread-boards
U
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
crimped
U
پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps
U
پیچش وانقباض عضله درخواب
external rectus
U
عضله مستقیم برون چشمی
epicardium
U
قسمت خارجی عضله قلب
hamstring pull
U
کشیدگی عضله پشت ران
crimp
U
پیچش وانقباض عضله درخواب
letter card
U
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
pantechnicon
U
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com