English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interwrought U در هم امیخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mincemeat U قیمه امیخته باکشمش
loam U خاک رس وشن که با گیاه پوسیده امیخته باشد
medley U امیخته
medleys U امیخته
mixed U امیخته
mixture U امیخته
mixtures U امیخته
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
prank U شوخی امیخته بافریب
pranks U شوخی امیخته بافریب
portmanteau U امیخته
portmanteaus U امیخته
portmanteaux U امیخته
motley U امیخته
lingua franca U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua francas U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
chrism U روغن امیخته بابلسان
coalescent U بهم امیخته
cold mix U امیخته سرد
d. butter U کره اب کرده و امیخته با ارد
deep laid U امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
gold amalgam U جیوه امیخته بازر
gouache U رنگ کاری با رنگی که در اب حل شده و با عسل و صمغ امیخته شده
immiscible U امیخته نشدنی
impanate U امیخته بنان
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
ingratiatory U طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
kamptulicon U یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
lemon squash U شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
mixed crystal U کریستال امیخته
mixed gas U گاز امیخته
mixed mode U باب امیخته
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
mixed mode macro U درشت دستور امیخته باب
mixed number U عدد امیخته
mixed radix notation U نشان گذاری امیخته مبنا
mixed tides U کشندهای امیخته
neo platonism U فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
oil is immiscible with water U روغن با اب امیخته نمیشود
omnim gatherum U امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
poudrette U کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
zygose U امیخته
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com