English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
at the earliest p moment U در نخستین وهله امکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at first a U در نخستین دید در وهله نخستین
at the first blush U در نخستین وهله
at the first onset U در نخستین وهله
at first push U در نخستین وهله
on the first occasion U در نخستین وهله یا فرصت
edlin U در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
scheduler U امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
at one cast U در یک وهله
instance U وهله
instances U وهله
on one occasion U در یک وهله
reprise U وهله
onset U وهله
at one blow U در یک وهله
occasion U وهله
occasioning U وهله
occasioned U وهله
occasions U وهله
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Winsock U امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
one track U فقط در یک وهله
in the last resort U دراخرین وهله
heats U اشتیاق وهله
heat U اشتیاق وهله
at one scoop U بیک وهله
stages U پایه وهله
at first hand U در وهله نخست
place U وهله مرتبه
stage U پایه وهله
at first blush U در وهله نخست
places U وهله مرتبه
placing U وهله مرتبه
on several occasions U در چندین وهله
lift U یک وهله بلندکردن بار
lifts U یک وهله بلندکردن بار
from the very f. U ازهمان وهله نخست
lifted U یک وهله بلندکردن بار
lifting U یک وهله بلندکردن بار
litter U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
litters U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littered U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
littering U نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
pressrun U یک دوره یا یک وهله کارماشین چاپ
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
polyestrous U دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
hauls U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
hauling U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
polyoestrous U دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
hauled U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
haul U همه ماهیهایی که دریک وهله بدام کشیده میشوند
polytonal U وابسته به استفاده ازچند کلید یا چند لحن موسیقی در یک وهله
farrowed U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrow U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrowing U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
farrows U همه بچه خوک هایی که دریک وهله زاییده می شوند
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
fire capabilities U چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
premier U نخستین
primary U نخستین
first detector U نخستین
initialing U نخستین
initialed U نخستین
initial U نخستین
mixers U نخستین
mixer U نخستین
premieres U نخستین
initialled U نخستین
incipient U نخستین
premiering U نخستین
premiered U نخستین
premiere U نخستین
initials U نخستین
initialling U نخستین
premiers U نخستین
our first parents adam and eva U نخستین ما
primal <adj.> U نخستین
proto U نخستین
quadrages ima U نخستین
first U نخستین
the first day U نخستین رور
rough coat U نخستین اندود
as a first step <adv.> U نخستین [اولا]
primary processes U فرایندهای نخستین
the opening chapter U نخستین فصل
primary productivity U فراوردگی نخستین
book one U جلد نخستین
primary reinforcement U تقویت نخستین
primary personality U شخصیت نخستین
the first of all U نخستین همه
primary needs U نیازهای نخستین
prototype U نمونه نخستین
prototypes U نخستین بشر
primary motivation U انگیزش نخستین
primary U مقدماتی نخستین
initial movement U نخستین اقدام
prototype U نخستین بشر
trivium U دوره نخستین
primary drive U سائق نخستین
prototypes U نمونه نخستین
primordial U اصل نخستین
primary colors U رنگهای نخستین
primary anxiety U اضطراب نخستین
primes U نخستین اولیه
by return of post U با نخستین پست
crossover U تمرکز نخستین
primary treatment U پاکسازی نخستین
primary zones U نواحی نخستین
prime coat U روکش نخستین
protomartyr U نخستین شهید
initial expenses U هزینه نخستین
primary group U گروه نخستین
hexateuch U نخستین توریه
proenomen U نام نخستین
his opening remarks U نخستین گفتههای وی
in the egg U در مرحله نخستین
incunabula U نخستین دوره
incipience U حالت نخستین
incipincy U حالت نخستین
initial stage U طبقه نخستین
prime U نخستین اولیه
primary treatment U تصفیه نخستین
octateuch U نخستین عهدعتیق
springer stone U نخستین رگ پاطاق
first aids U کمکهای نخستین
first hand U نخستین بازی کن
first impression U برداشت نخستین
menarche U نخستین قاعدگی
first rate U نخستین درجه
primed U نخستین اولیه
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
protoplast U نخستین ادم افریده
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
prodelision U حذف نخستین حرفCanis
the first person U نخستین شخص متکلم
primordial U عنصر نخستین اساسی
recoil U بحال نخستین برگشتن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
initiates U نخستین قدم رابرداشتن
initiated U نخستین قدم رابرداشتن
initiate U نخستین قدم رابرداشتن
firstling U نوبر نخستین نتیجه
foal tooth U نخستین دندان اسب
initial inverse voltage U ولتاژ معکوس نخستین
fifteen U نخستین امتیاز گیم
maiden speech U نخستین نطق شخص
hexateuchal U شش کتاب نخستین از تورات
maiden speeches U نخستین نطق شخص
net primary production U تولید خالص نخستین
opener U نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
initiating U نخستین قدم رابرداشتن
recoiled U بحال نخستین برگشتن
recoiling U بحال نخستین برگشتن
recoils U بحال نخستین برگشتن
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
acrospire U نخستین جوانهء دانه
primary amentia U نقص عقل نخستین
first fruits U نخستین دستاوردهای هر چیز
incipient stages U مراحل نخستین یا ابتدائی
broods U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brood U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
retranslate U دوباره بزبان نخستین دراوردن
plough monday U نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
primate U راسته پستانداران نخستین پایه
prototype U اصل ماده نخستین افریده
relapsing U مرتد بحال نخستین برگشتن
prototypes U اصل ماده نخستین افریده
relapses U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsed U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapse U مرتد بحال نخستین برگشتن
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
original sin U نخستین گناه ادم ابوالبشر
fleshment U خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
heptateuch U هفت کتاب نخستین توریه
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
first reading U طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
ground U بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
premiers U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
imfancy U عدم بلوغ نخستین دوره رشد
premieres U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
premiering U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
stars and bars U نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
sixth man U نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
revalorization U اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
previous examination U نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com