English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3870 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mini- U در معنای کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
micro- U در معنای خیلی کوچک
Other Matches
atto U معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
negatives U به معنای
non- U در معنای نه
negative U به معنای
mono- U در معنای تک یا یک
denotation U معنای صریح
implication U معنای ضمنی
kilos U در معنای یک هزار
connotations U معنای ضمنی
positive U در معنای بله
pre U در معنای پیش از
pre- U در معنای پیش از
implications U معنای ضمنی
anti- U به معنای "مخالف "
n U در معنای نانو
kilo U در معنای یک هزار
sub- U در معنای کمتر
inter- U در معنای بین
connotation U معنای ضمنی
suffixix U لفظ معنای الحاقی
quad U در معنای چهار بار
semi- U در معنای نصف یا بخش
nimbus U وندی به معنای باران زا
atto U پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
nimbuses U وندی به معنای باران زا
micro- U در معنای یک میلیونیوم واحد
hecto U پیشوندی به معنای یکصد
nano U پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
g U در معنای یک هزار میلیون
significance U معنای مخصوص دارد
tera U پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
ultra- U در معنای بسیار بزرگ
nano U پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
quads U در معنای چهار بار
ampersand U علامت چاپی & به معنای "و"
pico U پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
a word with a pejorative connotation U واژه ای با معنای ضمنی منفی
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
counter- U پیشوندی به معنای مخالف یاضد
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
super- U در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
semantics U معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
kara U به معنای رنگ سیاه [در زبان ترکی]
m U علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
N.A U مخفف به معنای غیر قابل اجرا
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
alinik design U واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
erase character U حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
RTFM U خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
IF statement U عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
soft keys U کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
handshakes U استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshaking U استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshake U استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
semantics U 1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
grant U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grants U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted U واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
com U پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
cls U در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
idlest U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles U نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
ickle U کوچک
gracile U کوچک
minor U کوچک
imminution U کوچک
fractional U کوچک
fortalice U دژ کوچک
floret U گل کوچک
minuscule U کوچک
half pint U کوچک
weeniest U کوچک
puny U کوچک
dimmers U کوچک
ponceau U پل کوچک
plumule U پر کوچک
plumelet U پر کوچک
canis minor U سگ کوچک
diminutive U کوچک
pilule U حب کوچک
pillule U حب کوچک
minus cule U کوچک
canis minoris U سگ کوچک
cerebellum U مخ کوچک
dinky U کوچک
minute U کوچک
culvert U پل کوچک
culverts U پل کوچک
exiguousness U کوچک
bantams U کوچک
bantam U کوچک
little U کوچک
short ton U تن کوچک
seed bud U پر کوچک
runty U کوچک
petit U کوچک
pipsqueak U کوچک
weeny U کوچک
tiddly U کوچک
tiddliest U کوچک
thumbnails U کوچک
smallest U کوچک
smaller U کوچک
thumbnail U کوچک
pipsqueaks U کوچک
micros U کوچک
micro U کوچک
small U کوچک
weenier U کوچک
small fry U کوچک
pint-size U کوچک
venule U رگ کوچک
tiddlier U کوچک
weensy U کوچک
whiffet U سگ کوچک
pint size U کوچک
petty U کوچک
denticle U دندان کوچک
pinpoints U چیز کوچک
pinpointed U چیز کوچک
dickey U پرنده کوچک
dicky U پرنده کوچک
pinpoint U چیز کوچک
pinpointing U چیز کوچک
colonnette U ستون کوچک
inlets U خلیج کوچک
coffeehouse U کافه کوچک
splint U برامدگی کوچک
miniaturization U کوچک سازی
droplet U قطره کوچک
cockle shell U کرجی کوچک
coney U خرگوش کوچک
contractible U کوچک شدنی
tip U سر صفحه کوچک
deerlet U گوزن کوچک
tipping U سر صفحه کوچک
crownet U تاج کوچک
inlet U خلیج کوچک
crosslet U صلیب کوچک
crosslet U خاج کوچک
crenulation U کنگره کوچک
cony U خرگوش کوچک
cockboat U کرجی کوچک
feist U نوعی سگ کوچک
diskette U گرده کوچک
squirts U فواره کوچک
squirting U فواره کوچک
fortalice U قلعه کوچک
fossette U گودال کوچک
fractional h.p. motor U موتور کوچک
squirted U فواره کوچک
frith U خلیج کوچک
squirt U فواره کوچک
fruitlet U میوه کوچک
shrunken U کوچک شدن
atrophying U کوچک شدن
glandule U غده کوچک
atrophy U کوچک شدن
atrophies U کوچک شدن
godling U خدای کوچک
atrophied U کوچک شدن
guiden U پرچم کوچک
foldaway U کوچک شونده
twig U : شاخه کوچک
diskette U دیسک کوچک
minims U هرچیز کوچک
pouches U کیسه کوچک
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1معنی‌‌‌‌‌‌کلمه‌ی‌عشرت
1ميشلين پاسيبل
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2لب آب
2لب آب
1tajwid
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1Jack Attac
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com