Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
like hell
<idiom>
U
با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
atto
U
معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
smiley
U
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
multimult
U
پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
keypad
U
مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
mono-
U
در معنای تک یا یک
non-
U
در معنای نه
negative
U
به معنای
negatives
U
به معنای
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
connotation
U
معنای ضمنی
kilos
U
در معنای یک هزار
pre-
U
در معنای پیش از
pre
U
در معنای پیش از
anti-
U
به معنای "مخالف "
inter-
U
در معنای بین
sub-
U
در معنای کمتر
mini-
U
در معنای کوچک
implication
U
معنای ضمنی
kilo
U
در معنای یک هزار
implications
U
معنای ضمنی
denotation
U
معنای صریح
n
U
در معنای نانو
connotations
U
معنای ضمنی
positive
U
در معنای بله
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
g
U
در معنای یک هزار میلیون
hecto
U
پیشوندی به معنای یکصد
nano
U
پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
tera
U
پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
nano
U
پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
ampersand
U
علامت چاپی & به معنای "و"
nimbus
U
وندی به معنای باران زا
nimbuses
U
وندی به معنای باران زا
ultra-
U
در معنای بسیار بزرگ
significance
U
معنای مخصوص دارد
suffixix
U
لفظ معنای الحاقی
atto
U
پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
quad
U
در معنای چهار بار
quads
U
در معنای چهار بار
micro-
U
در معنای یک میلیونیوم واحد
micro-
U
در معنای خیلی کوچک
semi-
U
در معنای نصف یا بخش
semantics
U
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
pico
U
پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
super-
U
در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
a word with a pejorative connotation
U
واژه ای با معنای ضمنی منفی
counter-
U
پیشوندی به معنای مخالف یاضد
ambiguous
U
آنچه دو معنای ممکن دارد
m
U
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
kara
U
به معنای رنگ سیاه
[در زبان ترکی]
N.A
U
مخفف به معنای غیر قابل اجرا
null
U
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
alinik design
U
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
RTFM
U
خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
u
U
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
kb
U
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
IF statement
U
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
kilo
U
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos
U
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
IF statement
U
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
soft keys
U
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
handshaking
U
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshakes
U
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshake
U
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
semantics
U
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
grant
U
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted
U
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grants
U
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
com
U
پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
cls
U
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
as early aspossible
U
هر چه بیشتر
the more
U
بیشتر
more and more
U
هی بیشتر
the more better the best
U
هر چه بیشتر
furthers
U
بیشتر
more than
U
بیشتر از
it is mostly iron
U
بیشتر
furthering
U
بیشتر
furthered
U
بیشتر
principally
U
بیشتر
for the most part
U
بیشتر
large adv
U
بیشتر
mainly
U
بیشتر
further
U
بیشتر
more
U
بیشتر
as much as possible
U
هر چه بیشتر
mostly
U
بیشتر
rather
U
بیشتر
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
outshines
U
بیشتر درخشیدن
in the main
U
بیشتر اصلا
outshining
U
بیشتر درخشیدن
outshone
U
بیشتر درخشیدن
hypercard
U
یات بیشتر
by superir wisdom
U
با خرد بیشتر
better part
U
قسمت بیشتر
better
U
نیکوتر بیشتر
outshine
U
بیشتر درخشیدن
over crowding
U
بیشتر باشد
rather ... than
U
بیشتر ...تا
[ترجیحا ... تا]
so many menŠso many minds
U
هر چه اشخاص بیشتر
above average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
over-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
not any more
U
دیگر نه
[بیشتر نه]
outstand
U
بیشتر ایستادن
so many menŠso many minds
U
عقیده بیشتر
The more the better .
U
هر چه بیشتر بهتر
further information
U
آگاهی بیشتر
to overcomein number
U
بیشتر بودن از
the many
U
بیشتر مردم
surviver
U
بیشتر عمرکننده
outsit
U
بیشتر نشستن از
oddson
U
بیشتر محتمل
no more
U
نه دیگر
[بیشتر]
majoring
U
بیشتر اعظم
most of them
U
بیشتر انها
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
the most that i can do
U
بیشتر انها
most people
U
بیشتر مردم
multichannel
U
با بیشتر از یک کانال
nine times out ten
U
بیشتر اوقات
more and more
U
بیشتر ازبیشتر
major
U
بیشتر اعظم
majored
U
بیشتر اعظم
outlive
U
بیشتر زنده بودن از
I am over 50 years old.
U
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
like nowhere else
<adv.>
U
بیشتر از هر جای دیگر
mare
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
outlived
U
بیشتر زنده بودن از
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
mares
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
outlasting
U
بیشتر طول کشیدن از
outbid
U
بیشتر توپ زدن از
outlasts
U
بیشتر طول کشیدن از
outvote
U
بیشتر رای بردن از
outvoted
U
بیشتر رای بردن از
outvotes
U
بیشتر رای بردن از
outvoting
U
بیشتر رای بردن از
outlive
U
بیشتر دوام اوردن
outlast
U
بیشتر طول کشیدن از
outbids
U
بیشتر توپ زدن از
outlived
U
بیشتر دوام اوردن
outlives
U
بیشتر دوام اوردن
outlives
U
بیشتر زنده بودن از
outliving
U
بیشتر دوام اوردن
outliving
U
بیشتر زنده بودن از
outbidding
U
بیشتر توپ زدن از
outbidded
U
بیشتر توپ زدن از
it consists mainly
U
بیشتر عبارت است از
overlive
U
بیشتر زنده بودن از
roundabout production
U
تولید با کارائی بیشتر
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
at full pelt
U
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
outwork
U
بیشتر کار کردن از
outwatch
U
بیشتر بیدار ماندن از
outwalk
U
بیشتر راه رفتن از
outstand
U
بیشتر تحمل کردن
extensive cultivation
U
کار وسرمایه بیشتر
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
outlasted
U
بیشتر طول کشیدن از
he makes most noise
U
او از همه بیشتر صدا یا
outwear
U
بیشتر دوام کردن
more the merrier
<idiom>
U
هرچی بیشتر بهتر
norther
U
بیشتر بطرف شمال
put someone's best foot forward
<idiom>
U
بیشتر تلاش کردن
rightsizing
U
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
semidouble
U
دارای گلبرگهای بیشتر از معمول
It does more harm than good .
U
ضررش از نفعش بیشتر است
overloads
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
at full speed
U
با تندی هر چه بیشتر بسرعتی هر چه تمامتر
full pelt
U
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
It tends to be blue . It is bluish.
U
بیشتر برنگ آبی می زند
overloaded
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
transuranium
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
transuranic
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
overload
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
man up
U
بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
ness on his part
U
این بیشتر بواسطه کمرویی است
i life that better
U
انرا بیشتر از همه دوست دارم
Cut a little more off the back.
یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Cut a little more off the top.
یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com