English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
windblown U در حرکت بوسیله باد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
locomotion U نقل وانقال نیرو بوسیله حرکت
gravitate U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitates U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating U بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
rocket propulsion U حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
set forward U جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
Other Matches
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
at the hand of U بوسیله
by dint of U بوسیله
by U بوسیله
per U بوسیله
wherewithal U که بوسیله ان
by the instrumentality of U بوسیله
of U بوسیله
with U بوسیله
perprep U بوسیله
via U بوسیله
thruogh the a of U بوسیله
whereby U که بوسیله ان
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
hydromancy U تفال بوسیله اب
by depty U بوسیله نماینده
by the f. U بوسیله لمس
by wire U بوسیله تلگراف
per pais U بوسیله مملکت
per pais U بوسیله کشور
municipally U بوسیله شهرداری
electrically U بوسیله برق
hydrolysis U تجزیه بوسیله اب
patenting U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
leaching U تصفیه بوسیله شستشو
in propria persona U بوسیله خود شخص
patented U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
aerotherapeutics U معالجه بوسیله هوا
intuitively U بوسیله درک مستقیم
patent U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
semaphore U مخابره بوسیله پرچم
postage U حمل بوسیله پست
windswept U بوسیله باد جاروشده
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
hydrolyze U بوسیله اب تجزیه شدن
hydromancer U تفال زننده بوسیله اب
patents U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
infiltration U پالایش بوسیله تراوش
aeromancy U تفال بوسیله هوا
galvanography U روی مس بوسیله اندودکهربایی
pouring U تراوش بوسیله ریزش
pipeage U ترابری بوسیله لوله
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
eluviation U انتقال بوسیله بادوباران
dragonnades U بوسیله سواره نظام
brews U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
brewed U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
pours U تراوش بوسیله ریزش
baptizing U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
to pick thanks U بوسیله سخن چینی
pipe down U بوسیله شیپور یا نای
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
poured U تراوش بوسیله ریزش
pour U تراوش بوسیله ریزش
sent via e-mail U بوسیله ایمیل فرستاده شد
pipage U ترابری بوسیله لوله
seagirt U محصور بوسیله دریا
churn U بوسیله اسباب گردنده
churned U بوسیله اسباب گردنده
churns U بوسیله اسباب گردنده
brew U بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
to scent out U بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
traingulation U پیمایش بوسیله مثلثات
baptises U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptised U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
electromotive U متحرک بوسیله برق
baptize U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
baptized U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
baptizes U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
electric chair U اعدام بوسیله برق
baptising U بوسیله تعمیدنامگذاری کردن
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
argon arc welding U جوش قوسی بوسیله گازارگون
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
pyretotherapy U معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
lip read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
instantiate U معرفی کردن بوسیله کنسرت
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
hydropathy U معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
hydrophilous U گرده افشانی کننده بوسیله اب
rainwash U شستشوی چیزی بوسیله باران
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
rainwash U شسته شده بوسیله باران
radiophotograph U انتقال عکس بوسیله رادیو
in law U خویشاوند و منسوب بوسیله ازدواج
lip-reads U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
incuse U نقش شده بوسیله چکش
lip-read U کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
intercommunication system U ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
massotherapy U معالجه بوسیله مشت و مال
chafes U بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafing U بوسیله اصطکاک گرم کردن
wigwag U ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
wirephoto U بوسیله بی سیم عکس فرستادن
stethoscopy U معاینه بوسیله گوشی طبی
lyophiled U خشک شده بوسیله انجمادسخت
the block U مردن بوسیله گردن زنی
memoria technica U فن یا شیوهای که بوسیله ان یادوهوش رانیرومندمیسازند
lyophil U خشک شده بوسیله انجمادسخت
chafe U بوسیله اصطکاک گرم کردن
wet down U بوسیله اب پاشی خیس کردن
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
latches U بوسیله کلون محکم کردن
mail order U سفارش کالا بوسیله پست
waterborne U حمل شده بوسیله اب اب برد
self-service U کمک بوسیله خود شخص
self service U کمک بوسیله خود شخص
latch U بوسیله کلون محکم کردن
lightproof U غیرقابل نفوذ بوسیله نور
self administered U اداره شونده بوسیله خویشتن
self appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
self-appointed U منصوب شده بوسیله خویشتن
nettle U بوسیله گزنه گزیده شدن
shields U بوسیله سپر حفظ کردن
shield U بوسیله سپر حفظ کردن
nettles U بوسیله گزنه گزیده شدن
semaphore U بوسیله پرچم مخابره کردن
soak U بوسیله مایع اشباع شدن
step down U کم کردن ولتاژجریان بوسیله ترانسفورماتور
steam propulsion of ships U راندن کشتی ها بوسیله بخار
sporogony U تولید مثل بوسیله هاگ
perfusion U غسل تعمید بوسیله اب پاشی
phonendoscope U اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
soaks U بوسیله مایع اشباع شدن
seaborne U بوسیله کشتی حمل شده
cathodogeaph U بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
carbon arcwelding U جوش قوسی بوسیله کربن
lured U بوسیله تطمیع بدام انداختن
electrotype U بوسیله برق چاپ کردن
suicide bombing U قصد کشت بوسیله خودکشی
grout stop U اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
electrometallurgy U ذوب فلزات بوسیله برق
luring U بوسیله تطمیع بدام انداختن
suicide attack U قصد کشت بوسیله خودکشی
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
lures U بوسیله تطمیع بدام انداختن
lure U بوسیله تطمیع بدام انداختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com