English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
well nigh U در حدود
well-nigh U در حدود
about U در حدود
in the neighbourhood U در حدود
in the neighborhood of U در حدود [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
frontiers U حدود و ثغور
line U حدود رویه
lines U حدود رویه
golf course U زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf courses U زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
delimit U تعیین کردن حدود
delimit U حدود
delimit U تحدید حدود کردن
delimited U تعیین کردن حدود
delimited U حدود
delimited U تحدید حدود کردن
delimiting U تعیین کردن حدود
delimiting U حدود
delimiting U تحدید حدود کردن
delimits U تعیین کردن حدود
delimits U حدود
delimits U تحدید حدود کردن
realm U حدود
realms U حدود
scope U میدان و برد و حدود
scope U حدود
mysticism U مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
limit U حدود
perambulation U حدود
confine U حدود
confining U حدود
boundaries U حدود یکان
boundaries U حدود چیزی
boundary U حدود یکان
boundary U حدود چیزی
precinct U حدود
precincts U حدود
gamut U حدود حیطه
vicinity U حدود
vicinity U در حدود در اطراف
definition U حدود
definitions U حدود
orbit U دور حدود فعالیت
orbited U دور حدود فعالیت
orbits U دور حدود فعالیت
neighborhoods U حدود
neighbourhood U حدود
neighbourhoods U حدود
out U خارج از حدود
out- U خارج از حدود
outed U خارج از حدود
quart U پیمانهای در حدود بیک لیتر
quarts U پیمانهای در حدود بیک لیتر
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
tolerance U حدود قابل تحمل
tolerances U حدود قابل تحمل
range U حدود محدوده
range U حدود
range U حدود وسعت
ranged U حدود محدوده
ranged U حدود
ranged U حدود وسعت
ranges U حدود محدوده
ranges U حدود
ranges U حدود وسعت
demarcation U تعیین حدود
compass U حدود وثغور حوزه
compass U حدود
demarcate U تعیین حدود کردن
demarcated U تعیین حدود کردن
demarcates U تعیین حدود کردن
demarcating U تعیین حدود کردن
abound O تعیین حدود کردن
tether U حدود
tethered U حدود
tethering U حدود
tethers U حدود
run U ردپا حدود
runs U ردپا حدود
peripheries U محیط حدود
periphery U محیط حدود
parameter U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameter U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameter U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameters U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
peg U تعیین حدود کردن
pegs U تعیین حدود کردن
module U حدود
modules U حدود
ambit U حدود
reach U وسعت حدود
reached U وسعت حدود
reaches U وسعت حدود
reaching U وسعت حدود
confinement U تحدید حدود
whereabouts U درچه حدود
yaw U تجاوز از حدود
yawed U تجاوز از حدود
verge U نزدیکی حدود
verges U نزدیکی حدود
sphere U مرتبه حدود فعالیت
spheres U مرتبه حدود فعالیت
Other Matches
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
neiggourhood U حدود
purview U حدود
roughly <adv.> U حدود
scantling U حدود
about <adv.> U حدود
thereabouts U در آن حدود
class interval U حدود طبقه
class limits U حدود طبقه
coextensive U هم حدود وثغور
coastal frontier U حدود ساحلی
purview of an occupation U حدود کاری
confidence limits U حدود اعتماد
limits of confidence U حدود اطمینان
probability limits U حدود احتمالی
thereabouts U در حدود آن وقت
purview U حدود میدان
within cry U در حدود صد ارس
with in ear shot U در حدود صدا رس
therabout U دران حدود
trimester U در حدود سه ماه
confidence limits U حدود اطمینان
delimitation U تحدید حدود
delimitation U تعیین حدود
graphic limits U حدود گرافیکی
hereabout U دراین حدود
in round numbers 00 U در حدود 001 عد د
limit check U مقابله حدود
limit of fire U حدود اتش
thereabout U دران حدود
outre U خارج از حدود معمولی
format U حدود و مشخصات فرش
mark out a ground U تحدید حدود زمین
limitation clause U ماده تعیین حدود
limitation clause U عبارت تعیین حدود
whereabout U حدود تقریبی مکان
ultra vires U تجاوز از حدود اختیارات
thereabouts U در حدود آن میزان یا تعداد
inbound U محصور در حدود معینی
as far as in me lies U تا انجاکه در حدود توانایی من است
to override one's commission U از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
transfer limit U حدود تصحیحات انتقال تیر
ultra vires U بیش از حدود اختیارات قانونی
ultra vires U خارج از حدود اختیارات قانونی
range of music U حدود یا میدان علم موسیقی
corrida U برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
transition layer U منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
boundary disclaimer U نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
to make both ends meet U در حدود درامد خود خرج کردن
to live beyond one's means U بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
neatline U خطوط باریک حدود کناره نقشه
We will be checking out around noon. ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
limit of fire U حدود میدان اتش تیربار یاسلاح
ultra vires U بیش از حد مجاز قانونی متجاوز از حدود اختیار
buddy line U طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
My earnings come to around 5ooo Tomans per month. U درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
iron pyrites U ترکیب شیمیائی است که حدود 5 تا 02 درصداهن دارد
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
the bill defined his powers U حدود اختیارات وی دران لایحه معلوم گردید
to mark out a ground U حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
metric ton U مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
transfer limit U حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
rated power U هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
clearance fit U اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
elastic banding U روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
hard sectored U دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
transputer U - بیتی که سرعت حدود Mips دارد. که بهم وصل میشود تا سیستم پردازش موازی ایجاد کند.
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
banding U روش مشخص کردن حدود یک تصویر روی صفحه نمایش کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
something like 00 rials U سد ریال چیزی کم چیزی بالا در حدود سد ریال
vase design U طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
Tibet U تبت [این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com