Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
out
U
در حال اعتصاب
out-
U
در حال اعتصاب
outed
U
در حال اعتصاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tie-up
U
اعتصاب
tie-ups
U
اعتصاب
striker
U
اعتصاب کننده
strikers
U
اعتصاب کننده
strike
U
اعتصاب کردن
strike
U
اصابت اعتصاب کردن
strike
U
اعتصاب ضربه
strike
U
اعتصاب
strike
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن
strikes
U
اصابت اعتصاب کردن
strikes
U
اعتصاب ضربه
strikes
U
اعتصاب
strikes
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike pay
U
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
sit down
U
اعتصاب کارمندان
sit-down
U
اعتصاب کارمندان
picket
U
اعتصاب کردن
picket
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picketed
U
اعتصاب کردن
picketed
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
pickets
U
اعتصاب کردن
pickets
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
sit in
U
اعتصاب
sit-in
U
اعتصاب
sit-ins
U
اعتصاب
fink
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
finks
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
blackleg
U
کارگر اعتصاب شکن
blacklegs
U
کارگر اعتصاب شکن
hunger strike
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strikes
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
official receiver
U
اعتصاب رسمی
official receiver
U
اعتصاب باجایزه سندیکا
general strike
U
اعتصاب عمومی
general strikes
U
اعتصاب عمومی
struck
U
درحال اعتصاب
go on strike
U
اعتصاب کردن
go out
U
اعتصاب کردن دست کشیدن از
knobstick
U
خائن اعتصاب
light strike
U
اعتصاب با اخطار کم مدت اعتصاب برقی
out law strike
U
اعتصاب غیر قانونی
picketings
U
اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
riot and civil commotion
U
اعتصاب و تظاهرات
srcc
U
commotions civil riotsand ,strikes اعتصاب شورش و اشوبهای داخلی
stay in strike
U
اعتصاب
they are on strike
U
اعتصاب کرده اند
tie up
U
اعتصاب
to go on strike
U
اعتصاب کردن
to strike work
U
اعتصاب کردن
turn out
U
اعتصاب
walk out
U
اعتصاب کردن
holdout
U
اعتصاب
holdouts
U
اعتصاب
sick-out
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
sick-outs
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
strike-breaker
U
اعتصاب شکن
strike-breakers
U
اعتصاب شکن
strikebound
U
دچار اعتصاب
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
confrontational
U
انجام اعتصاب
wildcat strike
<idiom>
U
اعتصاب کارگران
hunger strike
U
اعتصاب غذا
to go on a hunger strike
U
اعتصاب غذا کردن
hunger-striker
U
اعتصاب غذا کننده
[زن ]
[مرد]
He warned he would go on a termless hunger strike.
U
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com