Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deliverable state
U
در حالت تحویل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cumulative delivery diagram
U
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
U
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
the i
U
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
U
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
impact shipment
U
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
U
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
foreground
U
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
U
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
U
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
U
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
U
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
prints
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
U
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
U
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
U
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
U
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify
U
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plasticity
U
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
U
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality
U
حالت طیفی حالت شبحی
spectralness
U
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
U
حالت دهی در حالت سرد
marginal case
U
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
U
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
crude
U
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
devolvement
U
تحویل
transter
U
تحویل
delivery
U
تحویل
utilization
U
تحویل
processes
U
تحویل
process
U
تحویل
deliveries
U
تحویل
landing, storage, delivery
U
تحویل
free
U
تحویل
prehension
U
تحویل
freed
U
تحویل
bailment
U
تحویل
freeing
U
تحویل
frees
U
تحویل
livery
U
تحویل
liveries
U
تحویل
solstice
U
تحویل
real mode
U
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
exs
U
تحویل از کشتی
rendition
U
پرداخت تحویل
cash dispenser
U
تحویل دارخودکار
transferee
U
تحویل گیرنده
cash dispensers
U
تحویل دارخودکار
delivers
U
تحویل دادن
hand over
U
تحویل دادن
renditions
U
پرداخت تحویل
fob
U
تحویل کشتی
free on quay
U
تحویل دراسکله
recorded delivery
U
تحویل سفارشی
free docks
U
تحویل در بارانداز
shortchange
U
کم تحویل دادن
forward delivery
U
تحویل دراینده
forward delivery
U
تحویل به وعده
deliver
U
تحویل دادن
period of delivery
U
دوره تحویل
takeover
U
تحویل گیری
takeovers
U
تحویل گیری
terminal price
U
قیمت تحویل
prompt delivery
U
تحویل فوری
to hand over
U
تحویل دادن
polytropic
U
تحویل برزخ
to deliver over
U
تحویل دادن
renders
U
تحویل دادن
rendered
U
تحویل دادن
render
U
تحویل دادن
delivering
U
تحویل تسلیم
take over
U
تحویل گرفتن
surrender
U
تحویل دادن
pick up and delivery
U
بارگیری و تحویل
surrenders
U
تحویل دادن
LSD
U
نگهداری تحویل
surrendered
U
تحویل دادن
delivering
U
تحویل دادن
take delivery of
U
تحویل گرفتن
to take over
U
تحویل گرفتن
theft, pilferage, non delivery
U
عدم تحویل
exq
U
تحویل در بارانداز
supplied
U
تحویل ذخیره
delivery table
U
میز تحویل
delivery speed
U
سرعت تحویل
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
delivery side
U
سمت تحویل
delivered
U
تحویل شده
ex factory
U
تحویل در کارخانه
delivery order
U
حواله تحویل
delivery notice
U
اعلامیه تحویل
ex mill
U
تحویل در کارخانه
supply
U
تحویل دادن
supplied
U
تحویل دادن
supply
U
تحویل ذخیره
supplying
U
تحویل دادن
transference
U
تحویل حواله
supplying
U
تحویل ذخیره
delivery terms
U
نحوه تحویل
delivery to the home
U
تحویل در خانه
delivery valve
U
سوپاپ تحویل
delivery terms
U
شرایط تحویل
demand satisfaction
U
تحویل درخواستها
delivery note
U
حواله تحویل
delivery free
U
تحویل رایگان
delivery date
U
تاریخ تحویل
smooth delivery
U
تحویل بی اشکال
irreducibility
U
تحویل ناپذیری
delivered
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
forwarded
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
transfers
U
واگذاری تحویل
cargo delivery
U
تحویل بار
committed
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
consigned
<adj.>
<past-p.>
U
تحویل شده
deliverer
U
تحویل دهنده
delivered at frontier
U
تحویل در مرز
transfer
U
واگذاری تحویل
deliverable
U
قابل تحویل
bailee
U
تحویل گیرنده
bailment
U
تحویل جنس
catcher's side
U
سوی تحویل
transferring
U
واگذاری تحویل
procure
U
تهیه و تحویل اماد
redeliver
U
دوباره تحویل دادن
procured
U
تهیه و تحویل اماد
turn over to the police
U
تحویل پلیس دادن
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
delivery car
U
واگن تحویل دهنده
delivery order
U
دستور تحویل کالا
procurement
U
تهیه و تحویل اماد
receipt
U
بزهکاران را تحویل گرفتن
receipts
U
بزهکاران را تحویل گرفتن
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
cash on delivery
U
پرداخت هنگام تحویل
reductions
U
تحویل استحاله کاهش
reduction
U
تحویل استحاله کاهش
for
U
تحویل روی قطار
procures
U
تهیه و تحویل اماد
ex ship
U
تحویل در کنار کشتی
ex warehouse
U
تحویل در انبار فروشنده
ex warehouse
U
تحویل در کنار انبار
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
ex quay
U
تحویل در بارانداز مقصد
goods inwards sheet
U
برگ تحویل کالا
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
fot
U
تحویل روی کامیون
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
give in charge
U
تحویل پلیس دادن
franco alongside ship
U
تحویل کنار کشتی
To take delivery of something.
U
چیزی را تحویل گرفتن
free on rail
U
تحویل در راه اهن
When do you take delivery of yourcar ?
U
اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
procuring
U
تهیه و تحویل اماد
delivery
U
قبض و اقباض تحویل
exw
U
تحویل در محل تولید
delivery
U
تحویل کالا دادن
named place of delivery at frontier
U
تحویل در مرز مشخص
deliveries
U
قبض و اقباض تحویل
destination port
U
بندر تحویل کالا
deliveries
U
تحویل کالا دادن
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
lift
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
issues
U
مسئله قضیه تحویل جنس
free carrier
U
تحویل به حمل کننده کالا
issued
U
مسئله قضیه تحویل جنس
delivery
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
to get something to somebody
U
تحویل دادن چیزی به کسی
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
become
U
مناسب بودن تحویل یافتن
capacity
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
forward sales
U
فروش کالاجهت تحویل در اینده
received for shipment
U
تحویل شده برای حمل
issue
U
مسئله قضیه تحویل جنس
discharge rate
[of a pump]
U
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
d/p
U
تحویل اسناددر مقابل پرداخت
document against payment
U
تحویل اسناد در ازای پرداخت
tpnd
U
دله دزدی وعدم تحویل
p&d
U
delivery and up pick بارگیری و تحویل
bond
U
به انبار گمرک تحویل دادن
demand satisfaction
U
تحویل اماد مورد نیاز
becomes
U
مناسب بودن تحویل یافتن
turn in
U
تحویل دادن جنس به انبار
supply
U
تحویل دادن تغذیه کردن
supplied
U
تحویل دادن تغذیه کردن
to be available for delivery at short notice
U
بلافاصله قابل تحویل بودن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com