Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
I was standing at the street corner .
U
درگوشه خیابان ایستاده بودم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i had scarely arrived
U
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
vertical retort tar
U
قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
corner
U
درگوشه انداختن
cornering
U
درگوشه انداختن
corners
U
درگوشه انداختن
crows foot
U
چین درگوشه چشم
bystreet
U
خیابان کناری خیابان فرعی
To live a seeluded life.
U
درگوشه تنهائی بسر بردن
filler weld
U
جوشهائیکه درگوشه تماس دو نقطه جوش شونده قرار میگیرند
standing
U
ایستاده
static
U
ایستاده
standing start
U
استارت ایستاده
semierect
U
نیمه ایستاده
on stilts
U
بالا ایستاده بل
offhand
U
تیراندازی ایستاده
standee
U
شخص ایستاده
standing wave
U
موج ایستاده
stationary wave
U
موج ایستاده
stationary state
U
حالت ایستاده
he is on his legs
U
بر پا ایستاده است
stationary
U
لایتغیر ایستاده
upright spin
U
چرخش ایستاده
stalled tank
U
تانک ایستاده
was:iwas
U
من بودم
i was up late last night
U
بودم
i was under his roof
U
او بودم
standup goalie
U
دروازه بانی ایستاده
erectly
U
بطور ایستاده یا عمودی
quasi stationary state
U
شبه حالت ایستاده
stand up
U
روی پا ایستادن ایستاده
stand-up
U
روی پا ایستادن ایستاده
perpendicular
U
ستون وار ایستاده
statically
U
در حال ایستاده یا ساکن
to set
U
گذاشتن
[در حالت ایستاده]
if i were
U
اگر من بودم
i was in the garden
U
در باغ بودم
i was on the watch for it
U
مراقب ان بودم
i was under his roof
U
مهمان او بودم
i passed an uneasy night
U
ناراحت بودم
corner-post
U
[پایه ایستاده در سنگ نبش]
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
kick turn
U
دور زدن در حالت ایستاده
to set
U
جای دادن
[در حالت ایستاده]
offhand position
U
حالت ایستاده در تیر اندازی
power form
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
the wall
U
پشت دیوارایستاده بودم
had i seen him
U
اگر من او را دیده بودم
i had been caught
U
گرفته شده بودم
were i in his skin
U
اگر بجای او بودم
i wish i were
U
کاش من مرغی بودم
i was about to go
U
در شرف رفتن بودم
i was absent for a while
U
یک مدتی غایب بودم
i would i were a child
U
ای کاش بچه بودم
i was under theimpression that
U
به این عقیده بودم که ...
I was so tired that …
U
آنقدر خسته بودم که ...
pointsman
U
عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
I happened to be there when ….
U
اتفاقا" من آنجا بودم وقتیکه …
If I were in your place. . .
U
اگر بجای شما بودم …
were i in your place
U
اگر جای شما بودم
in my raw youth
U
در روزگارجوانی که خام وناازموده بودم
i was in an awkword p
U
بد جوری گیر کرده بودم
If I were you. IF I were in your shoes.
U
اگر جای شما بودم
I was an eye witness to what happened.
U
من حاضر وناظر وقا یع بودم
I told you , didnt I ?
U
من که بتو گفتم ( گفته بودم )
I was waist deep in water .
U
با کمر درآب فرورفته بودم
if i were you
U
اگر من جای شما بودم
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.
مگر کف دستم را بو کرده بودم.
I wish I were rich .
U
کاش ( کاشکی ) پولدار بودم
I was sound asleep when he knocked.
U
وقتیکه در زد غرق خواب بودم
I saw it for myself . I was an eye –witness
U
خودم شاهد قضیه بودم
I had no choice ( alternative ) but to marry her .
U
محکوم بودم که با اوازدواج کنم
witness stand
U
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
ashlering
U
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
chest roll
U
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
I was up all night in my bed.
U
من تمام شب را در تخت خوابم بیدار بودم.
he undid what i had done
U
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
i was the second to speak
U
دومین کسی که سخن گفت من بودم
u.sings
[ and+]
U
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
U
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
i was not my self
U
از خود بیخود شده بودم بهوش نبودم
vorticel
U
جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
joystick
U
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks
U
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
I have been deceived in you .
U
درمورد تو گول خورده بودم ( آن نبودی که فکر می کردم )
I was absolutely infuriated.
کارد میزدی خونم در نمی آمد
[بی نهایت عصبانی بودم]
pavements
U
کف خیابان
roadbed
U
کف خیابان
road
U
خیابان
avenue
U
خیابان
road bridge
U
پل خیابان
avenues
U
خیابان
lane
U
خیابان
lanes
U
خیابان
avenuse
U
خیابان
roads
U
خیابان
streets
U
خیابان
pavement
U
کف خیابان
street
U
خیابان
St
U
خیابان
SS
U
خیابان
up the street
U
بالای خیابان
At the end of the street.
U
درته خیابان
Fleet Street
U
خیابان فلیت
Downing Street
U
خیابان داونینگ
the open of a street
U
دهنه خیابان
roadways
U
وسط خیابان
avenues
U
خیابان اصلی
parkway
U
خیابان مشجر
parkway
U
خیابان درختدار
asphaltum
U
قیر خیابان
alley
U
خیابان کوچک
runways
U
خیابان پرواز
carriage drive
U
خیابان پارک
asphalt
U
قیر خیابان
drive way
U
جاده خیابان
runway
U
خیابان پرواز
avenue
U
خیابان اصلی
alleys
U
خیابان کوچک
alleyways
U
خیابان کوچک
road
U
طریق خیابان
stop street
U
خیابان فرعی
slum
U
خیابان پرجمعیت
slums
U
خیابان پرجمعیت
roads
U
طریق خیابان
street lighting
U
روشنایی خیابان
roadway
U
وسط خیابان
kennel
U
جوی مجرای اب خیابان
bituminous road
U
جاده یا خیابان اسفالت
main drag
<idiom>
U
مهمترین خیابان شهر
It's one-way street.
آن خیابان یک طرفه است.
trolley
[American E]
[old-fashioned]
U
قطار برقی خیابان
kennels
U
جوی مجرای اب خیابان
to stroll through the streets
U
در خیابان ها قدم زدن
cardo
U
خیابان اصلی
[در رم باستان]
The store across the street.
U
فروشگاه آنطرف خیابان
road traffic
U
رفت و امد خیابان
in normal situations on public roads
U
در ترافیک معمولی خیابان
tram
[British E]
U
قطار برقی خیابان
tramcar
[British E]
U
قطار برقی خیابان
streetcar
[American E]
[old-fashioned]
U
قطار برقی خیابان
trolleycar
[American E]
[old-fashioned]
U
قطار برقی خیابان
toby
U
خیابان جاده اصلی
to lay out
U
خیابان بندی کردن
street lightning
U
روشنی راه و خیابان
road side
U
کنار جاده یا خیابان
crossroads
U
تقاطعدر جاده یا خیابان
lay out
U
نقشه خیابان بندی
a low-traffic road
U
خیابان کم رفت و آمد
road traffic
U
امد وشد خیابان
orderly bin
U
صندوق زباله در خیابان
The cab neared
[approached]
20th Street.
U
تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
roadways
U
وسط خیابان زمین جاده
avenuse
U
خیابان وسیع راهرو باغ
glades
U
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
roadway
U
وسط خیابان زمین جاده
Where does this street lead on to ?
U
این خیابان یکجا می خورد ؟
glade
U
خیابان یا کوچه جنگل درختستان
macadam
U
سنگ فرش کردن خیابان
curbstone
U
سنگ جدول پیاده رو خیابان
street gutter
U
نهر کنار خیابان و راه
to pave the street with stone
U
خیابان را سنگ فرش کردن
i walked a cross the street
U
از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
jaywalk
U
با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
double-parks
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
street traffic
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
to walk around the block
U
دور بلوک خیابان راه رفتن
traffic on public roads
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
double park
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
sagfety island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
double-park
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parked
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parking
U
نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
erfuge
U
پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
drinking fountains
U
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
drinking fountain
U
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
safety island
U
سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
boulevard
U
خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
blacktop
U
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boulevards
U
خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
islands
U
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
island
U
محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
street offences
U
اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
jaywalker
U
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers
U
پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
crosswalk
U
محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
vertical sand drainage
U
زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
road traffic
U
ترافیک جاده ترافیک خیابان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com