English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unix U امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
texts U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
newsgroup U خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
text U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
slotting U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot U منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
ttl U استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout U پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save U نجات دروازه با پای دروازه بان
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
punch the ball U مشت کردن دروازه بان
CMOT U استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
dropped goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
elements U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element U دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
indexing U استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
capabilities U امکانات
facilities U امکانات
possibilities line U خط امکانات
consumption possibility line U خط امکانات مصرف
employment opportunities U امکانات اشتغال
dispatched U توزیع امکانات
upgrades U بهبود امکانات
dispatching U توزیع امکانات
dispatches U توزیع امکانات
dispatch U توزیع امکانات
facilities management U مدیریت امکانات
actions U لیست امکانات
despatched U توزیع امکانات
despatches U توزیع امکانات
action U لیست امکانات
despatching U توزیع امکانات
upgrade U بهبود امکانات
upgraded U بهبود امکانات
upgrading U بهبود امکانات
production possibility bondary U مرز امکانات تولید
production possibility frontier U مرز امکانات تولید
production possibility curve U منحنی امکانات تولید
dispatcher U اعزام کننده امکانات
utility possibility curve U منحنی امکانات مطلوبیت
dispatcher U توزیع کننده امکانات
diagnostics U امکانات عیب شناسی
utility possibility frontier U مرز امکانات مطلوبیت
investment opportunities U امکانات سرمایه گذاری
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
threat study U بررسی امکانات رزمی دشمن
ate U امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
goalposts U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost U تیر دروازه تیر عمودی دروازه
sauntered U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
saunters U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
clearer U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clear U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest U دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
to scramble for something U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing U اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
Windows . U اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
centralized U امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
ikon U نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
to send round the hat U برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
barbican U دروازه
barbacan U دروازه
hoop U دروازه
gates U دروازه
goal U دروازه
goals U دروازه
hoops U دروازه
goal area line U خط دروازه
portal U دروازه
gate U دروازه
port U دروازه
portals U دروازه
gateway U دروازه
gateways U دروازه
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gatekeepers U دروازه بان
own goals U گل به دروازه خودی
own goal U گل به دروازه خودی
gatekeeper U دروازه بان
keepers U دروازه بان
gate keeper U دروازه بان
save U نجات دروازه
goal U دروازه بان
goals U دروازه بان
wicket U دروازه کوچک
tend goal U دروازه بانی
octroi U مالیات دم دروازه
octroi U دروازه بانی
between the pipes U تیر دروازه
goal crease U محوطه دروازه
hoops U دروازه کروکه
hoop U دروازه کروکه
goal keeper line U خط دروازه بان
goal area U منطقه دروازه
attacting zone U منطقه دروازه
goal mouth U دهانه دروازه
goal posts U پایههای دروازه
tend goal U حفظ دروازه
keeper U دروازه بان
goal keeper U دروازه بان
wickets U دروازه کوچک
saved U نجات دروازه
puck stopper U دروازه بان
in goal U دروازه بان
goalies U دروازه بان
keep goal U دروازه بانی
goalkeepers U دروازه بان
saves U نجات دروازه
goalie U دروازه بان
gateposts U بازوی دروازه
gatepost U بازوی دروازه
goalkeeper U دروازه بان
logic gate U دروازه منطقی
goalar U دروازه بان
starting gate U دروازه شروع
goal tender U دروازه بان
B register U 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leader U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders U بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
gates U دروازه شروع اسکی
catching glove U دستکش دروازه بان
warder U نگهبان دروازه یا قصر
warders U نگهبان دروازه یا قصر
shooting U شوت بسوی دروازه
goal kick U شوت بسوی دروازه
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
changing the goal keeper U تعویض دروازه بان
shootings U شوت بسوی دروازه
petard U بمب دروازه ریز
goal umpire U دروازه بان واترپولو
goalthrow U پرتاب دروازه بان
gate U دروازه شروع اسکی
goalpost U تیرک عمودی دروازه
goalkeepers U دروازه بان فوتبال
offside line U خط فرضی موازی با دروازه
shot direct at goal U شوت مستقیم به دروازه
goalposts U تیرک عمودی دروازه
gatehouses U اطاق دروازه بان
deciding U نزدیک به دروازه حریف
crossbars U تیرک افقی دروازه
crossbar U تیرک افقی دروازه
upright U تیرک عمودی دروازه
sally port U دروازه عبور از قلعه
sally port U دروازه بزرگ قلعه
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
flopper U دروازه بان شیرجه رو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com