Perdic | درمان با غرقه سازی تجسمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	implosive therapy U	درمان با غرقه سازی تجسمی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	implosion U	غرقه سازی تجسمی
	flooding U	غرقه سازی
	flooding technique U	شیوه غرقه سازی
	to gild with blood U	غرقه بخون کردن
	therapists U	متخصص درمان شناسی درمان شناس
	therapist U	متخصص درمان شناسی درمان شناس
	representational U	تجسمی
	ideogramic U	نمایشی تجسمی
	ideogrammic U	نمایشی تجسمی
	non figurative U	غیر تجسمی
	perspective formula U	فرمول تجسمی
	mechanicals U	نتیجه نهایی تجسمی
	arts and crafts U	هنرهای تجسمی و دستی
	heparinize U	باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
	client centered therapy U	درمان متمرکز بر درمان جو
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	symbol U	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	irremediable U	بی درمان
	therapy U	درمان
	water cure U	اب درمان
	medicative U	درمان کن
	treatments U	درمان
	treatment U	درمان
	client U	درمان جو
	remediless U	بی درمان
	clients U	درمان جو
	medicament U	درمان
	natural philosophy U	درمان
	medicaments U	درمان
	cures U	درمان
	remedy U	درمان
	cured U	درمان
	remedying U	درمان
	remedied U	درمان
	cure U	درمان
	remedies U	درمان
	immedicable U	بی درمان
	cure all U	درمان هر درد
	depth therapy U	درمان عمقی
	It'll be OK. <idiom> U	درمان میشود!
	conjoint therapy U	درمان زوجی
	interpretive therapy U	درمان تفسیری
	social therapy U	درمان اجتماعی
	supportive therapy U	درمان حمایتی
	therapeusis U	درمان شناسی
	iamatology U	درمان شناسی
	kinesalgia U	جنبش درمان
	cooperative therapy U	درمان تعاونی
	therapeutics U	درمان شناسی
	incurable U	درمان ناپذیر
	curative U	درمان بخش
	cure U	درمان بخشیدن
	healable U	درمان پذیر
	cured U	درمان بخشیدن
	hydropathist U	اب درمان دان
	inpatient U	تحت درمان
	multiple therapy U	درمان تعاونی
	cures U	درمان بخشیدن
	treatable U	قابل درمان
	remedies U	درمان کردن
	incurable U	بی درمان بیچاره
	therapeutist U	درمان شناس
	remedies U	درمان میزان
	adjuvent therapy U	درمان تکمیلی
	adjunctive therapy U	درمان جنبی
	active therapy U	درمان فعال
	pithiatism U	درمان تلقینی
	placebo therapy U	درمان با دارونما
	aceology U	درمان شناسی
	corrective therapy U	درمان اصلاحی
	psychotherapy ortherapeutics U	روح درمان
	electrotherapeutics U	درمان برقی
	faith healing U	درمان اعتقادی
	an active remedy U	درمان کاری
	faith cure U	درمان اعتقادی
	remedied U	درمان کردن
	remedied U	درمان میزان
	remedy U	درمان میزان
	remedy U	درمان کردن
	remedying U	درمان میزان
	remedying U	درمان کردن
	aversion therapy U	درمان اجتنابی
	operable U	قابل درمان
	dual sex therapy U	درمان دو جنسیتی
	analytic therapy U	درمان تحلیلی
	quadrangular therapy U	درمان دو زوجی
	marriage therapy U	درمان زناشویی
	physiotherapy U	درمان فیزیکی
	direct therapy U	درمان رهنمودی
	remediless U	درمان ناپذیر
	existential therapy U	درمان وجودی
	remediable U	درمان پذیر
	chemotherapy U	درمان دارویی
	treats U	درمان کردن
	psychotherapy U	درمان روانی
	treat U	درمان کردن
	treat U	درمان شدن
	treats U	درمان شدن
	post treatment follow up U	پیگیری پس از درمان
	treated U	درمان شدن
	relationship therapy U	درمان ارتباطی
	treated U	درمان کردن
	therapeutic U	وابسته به درمان شناسی
	electric convulsive therapy U	درمان با تشنج برقی
	chemotherapy U	درمان بواسطه موادشیمیایی
	indoklon therapy U	درمان با استنشاق اندوکلون
	carbon dioxide therapy U	درمان با انیدرید کربنیک
	mud bath U	گل مالی تن برای درمان
	shock therapy U	درمان با ضربه برقی
	neuropsychiatric U	درمان روانی عصبی
	therapeutically U	از لحاظ درمان شناسی
	activity group therapy U	درمان با فعالیت گروهی
	therapeutist U	متخصص درمان شناسی
	sex therapy U	درمان اختلالات جنسی
	Patience is a plaster for all sores . <proverb> U	صبر,درمان هر دردیست .
	insulin coma therapy U	درمان با اغماء انسولینی
	insulin shock therapy U	درمان با ضربه انسولین
	homeopaths U	جور درمان خواه
	encounter group therapy U	درمان با گروه رویارویی
	directive group therapy U	درمان رهنمودی گروهی
	homoeopaths U	جور درمان خواه
	electroshock therapy U	درمان با ضربه برقی
	x ray therapy U	درمان با اشعه مجهول
	electroconvulsive therapy U	درمان با تشنج برقی
	homeopath U	جور درمان خواه
	ect U	درمان با تشنج برقی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	Tears remedy every irremediable ailment. <proverb> U	گریه بر هر درد بى درمان دواست .
	physiatrics U	درمان امراض باوسایل طبیعی
	physical medicine U	درمان بدنی و توان بخشی
	root canal procedure U	درمان ریشه [دندان پزشکی]
	endodontic therapy U	درمان ریشه [دندان پزشکی]
	root canal therapy U	درمان ریشه [دندان پزشکی]
	they are cured by nature U	طبیعت انها را درمان میکند
	nephritic U	درمان کننده ناخوشی گرده
	chiropodists U	متخصص درمان وحفافت پاها
	hydropathic U	وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
	Jealousy is a remediless disease. <proverb> U	یسد درد بى درمان است .
	root canal treatment [RCT] U	درمان ریشه [دندان پزشکی]
	chiropodist U	متخصص درمان وحفافت پاها
	osteopathy U	درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
	occupational therapy U	درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
	radiotherapy U	رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
	to seek a remedy for something U	چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
	hydrotherapeutic U	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
	hydropath establishment U	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
	psychosurgery U	جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	follow up U	تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
	acupressure U	روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	antihistamine U	موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	cryotherapy U	درمان بوسیله سرما سرما درمانی
	crymotherapy U	درمان بوسیله سرما سرما درمانی
	immedicable U	درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
	bridgework U	پل سازی
	bridge building U	پل سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	flection U	خم سازی
	retortion U	کج سازی
	retortion U	خم سازی
	individualised U	تک سازی
	repk lection U	پر سازی
	individualizing U	تک سازی
	pavement U	کف سازی
	padding U	له سازی
	truncation U	بی سر سازی
	individualization U	تک سازی
	stylization U	مد سازی
	idolization U	بت سازی
	individuation U	تک سازی
	individualises U	تک سازی
	individualising U	تک سازی
	individualized U	تک سازی