English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
general outpatient clinic U درمانگاه نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polyclinic U درمانگاه عمومی درمانگاه چند بخشی
infirmaries U درمانگاه یا بیمارستان کوچک درمانگاه
infirmary U درمانگاه یا بیمارستان کوچک درمانگاه
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
clinics U درمانگاه
health clinic U درمانگاه
clinic U درمانگاه
dispensaries U درمانگاه
dispensary U درمانگاه
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
psychiatric clinic U درمانگاه روانپزشکی
general outpatient clinic U درمانگاه عمومی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
child guidance clinic U درمانگاه راهنمایی کودک
specialty clinic U درمانگاه تخصصی بهداری
dressing station U درمانگاه کمکهای اولیه وزخم بندی
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
martial U نظامی
soldiers U نظامی
military U نظامی
soldier U نظامی
warlike U نظامی
fort U دژ نظامی
service U نظامی
serviced U نظامی
mil U نظامی
martin U نظامی
militias U نیروی نظامی
military posture U ارایش نظامی
military posture U وضعیت نظامی
military psychology U روانشناسی نظامی
military resources U منابع نظامی
councils of war U شورای نظامی
council of war U شورای نظامی
military adviser U مستشار نظامی
paramilitary U شبه نظامی
paramilitaries U شبه نظامی
militarily U از لحاظ نظامی
strategic map U نقشه نظامی
military governor U حاکم نظامی
military grid U شبکه نظامی
salute U احترام نظامی
guest houses U مهمانسرای نظامی
guest house U مهمانسرای نظامی
military intelligence U اطلاعات نظامی
military intervention U مداخله نظامی
military justice U دادسرای نظامی
military justice U دادرسی نظامی
spirit de corps U غرور نظامی
military occupational speciality U کد تخصصی نظامی
military platform U سکوی نظامی
militia U نیروی نظامی
dressing parade U مشق نظامی
soldiers U فرد نظامی
necker chief U کاشکول نظامی
military training U اموزش نظامی
the military profession U کار نظامی
the sabre U نیروی نظامی
military service U خدمت نظامی
military training U تعلیم نظامی
neck cloth U کاشکول نظامی
civilians U غیر نظامی
civilian U غیر نظامی
drilling U تمرین نظامی
civil U غیر نظامی
standing order U امریه نظامی
standing orders U امریه نظامی
military testament U وصیتنامه نظامی
soldiers U نظامی شدن
military services U قسمتهای نظامی
soldier U فرد نظامی
soldier U نظامی شدن
court material U دادگاه نظامی
martial law U حکومت نظامی
military specifications U خصوصیات نظامی
military specifications U کدتخصصی نظامی
military spending U مخارج نظامی
military strategy U استراتژی نظامی
the sabre U حکومت نظامی
military governor U فرمانداری نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
field colours U پرچم نظامی
field colors U پرچم نظامی
military body U هیئت نظامی
military comission U هیئت نظامی
military comission U کمیسیون نظامی
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
defense information U اطلاعات نظامی
military convention U اتحاد نظامی
prisidio U قلعه نظامی
military court U دادگاه نظامی
military courtesy U احترامات نظامی
garrison state U ایالت نظامی
martial rule U حکومت نظامی
martial spirit U روح نظامی
militarization U نظامی کردن
maneuver U تمرین نظامی
militarize U نظامی کردن
invasion currency U پول نظامی
military advisor U مستشار نظامی
military area U منطقه نظامی
military assistance U کمک نظامی
military attache U وابسته نظامی
court martiall U شورای نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
army staff U ستاد نظامی
military funds U اعتبار نظامی
martial court U دادگاه نظامی
military funds U بودجه نظامی
army attache U وابسته نظامی
saluting U احترام نظامی
military government U دولت نظامی
salutes U احترام نظامی
soldiery U نیروی نظامی
saluted U احترام نظامی
military government U حکومت نظامی
military expenditure U مخارج نظامی
military doctorine U مقررات نظامی
court martial U دادگاه نظامی
military courtesy U شئونات نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
council ofwar U شورای نظامی
provost marshal U قاضی نظامی
military crest U خط الراس نظامی
military doctorine U دکترین نظامی
campound U کمپ نظامی
by military force U با نیروی نظامی
attache U وابسته نظامی
articles of war U قانون نظامی
citadel U قلعه نظامی
camp U اردوگاه نظامی
forces U نیروی نظامی
citadels U قلعه نظامی
exercise U مانور نظامی
intelligence U اطلاعات نظامی
camped U اردوگاه نظامی
installation U موسسه نظامی
installations U قسمت نظامی
installations U موسسه نظامی
camps U اردوگاه نظامی
exercise U مشق نظامی
exercised U مانور نظامی
drilled U مشق نظامی
posted U پست نظامی
drills U مشق نظامی
defensive architecture U معماری نظامی
khaki U لباس نظامی
post- U پست نظامی
post U پست نظامی
drill U مشق نظامی
party U عده نظامی
forcing U نیروی نظامی
exercised U مشق نظامی
exercises U مانور نظامی
exercises U مشق نظامی
to attain a great age U به سن بالارسیدن [نظامی ]
regimental U لباس نظامی
posts U پست نظامی
stronghold U قلعه نظامی
strongholds U قلعه نظامی
marched U گام نظامی
militarists U نظامی گرا
tunc U پیراهن نظامی
militarist U نظامی گرا
marches U گام نظامی
cadets U دانشجوی نظامی
march U گام نظامی
district U ناحیه نظامی
fortress U استحکامات نظامی
fortresses U استحکامات نظامی
truck vehicle U خودرو نظامی
ceremony U مراسم نظامی
districts U ناحیه نظامی
cadet U دانشجوی نظامی
ceremonies U مراسم نظامی
word of command U فرمان نظامی
marching U گام نظامی
installation U قسمت نظامی
columns U ستون نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com