Perdic | درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gradient U	درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
	gradients U	درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	temperature gradient U	تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
	demand elasticity U	درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
	pyrolysis U	تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
	thermal exposure U	میزان جذب حرارت
	temperature U	درجه حرارت
	temperatures U	درجه حرارت
	Fahrenheit U	درجه حرارت فارنهایت
	temperatures U	درجه حرارت دما
	ignition temperature U	درجه حرارت احتراق
	operating temperature U	درجه حرارت کار
	critical temperature U	درجه حرارت بحرانی
	hyperpyrexia U	درجه حرارت بالاتر از صد
	intermediate temperature U	درجه حرارت متوسط
	intermediate temperature U	درجه حرارت میانی
	filament temperature U	درجه حرارت فیلامان
	final temperature U	درجه حرارت نهایی
	thermostat U	نافم درجه حرارت
	tempering temperature U	درجه حرارت بازپخت
	temperature U	درجه حرارت دما
	ambient temperature U	درجه حرارت محیطی
	low temperature U	درجه حرارت پایین
	thermostats U	نافم درجه حرارت
	internal temperature U	درجه حرارت داخلی
	maximum temperature U	درجه حرارت حداکثر
	psychrophilic U	رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
	hypothermal U	وابسته به تقلیل درجه حرارت
	internal temperature rise U	افزایش درجه حرارت داخلی
	high temperature alloy U	الیاژ درجه حرارت بالا
	magnetic transition temperature U	درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
	maximum safe temperature U	درجه حرارت مجاز حداکثر
	maximum surface temperature U	درجه حرارت سطحی حداکثر
	heat setting U	ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
	humiture U	اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
	thermostat U	تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
	pyrometer U	وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
	maximum permissible temperature rise U	حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
	thermostats U	تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
	quantum U	درجه میزان
	cryogenic liquid U	گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
	pyrolyze U	در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
	thermometers U	میزان الحراره درجه
	scale U	میزان مقیاس درجه
	thermometre U	میزان الحراره درجه
	thermometer U	میزان الحراره درجه
	thermocouple U	وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
	kelvin U	درجه حرارت کلوین که برابردرجه سانتیگراد بعلاوه عدد372 است
	white heat U	درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
	stenotherm U	موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
	pyroelectricity U	ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
	cross elasticity of demand U	درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
	degree of protection U	میزان تامین درجه حفافت
	decalescence U	کم شدن حرارت فلز هنگام تغییر و تبدیل ان در کوره
	cable rigging tension chart U	جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
	humid tropics U	مناطقی از کره زمین که حرارت سردترین ماههای ان از 02 درجه سانتی گرادبیشتر باشد
	strain rate U	میزان تغییر شکل
	jerked U	میزان تغییر شتاب
	jerking U	میزان تغییر شتاب
	jerks U	میزان تغییر شتاب
	jerk U	میزان تغییر شتاب
	frequency tolerance U	میزان تغییر مجاز فرکانس
	color fastness U	درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
	gradient circuit U	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
	image	[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
	images U	برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
	velocity gradiant U	میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
	scroll U	میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
	scrolls U	میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
	Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U	ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
	geometrical percentage U	درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
	exothermal U	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
	exothermic U	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
	creep test U	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
	thermal stress U	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
	availability U	میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
	bond albedo U	نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	inventory fraction U	نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
	beam attack U	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
	tune U	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
	tunes U	میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
	shoulder patch U	درجه روی بازوی درجه داران
	elevation indicator U	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
	percent U	درصد
	rate U	درصد
	percentages U	درصد
	per cent U	درصد
	point U	درصد
	rates U	درصد
	percentage U	درصد
	cent U	درصد
	cent- U	درصد
	centi- U	درصد
	cents U	درصد
	percentage U	نسبت یا درصد
	percentages U	نسبت یا درصد
	percentages U	برحسب درصد
	water content U	درصد رطوبت
	at % interest U	با بهره 21 درصد
	percentage U	برحسب درصد
	weight percent U	درصد وزنی
	volume percent U	درصد حجمی
	percent salt U	درصد نمک
	rate U	نرخ [درصد]
	end strings U	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
	case fatality rate U	درصد مرگ و میر
	percent U	از قرار صدی درصد
	equilibrium moisture content U	درصد رطوبت متعادل
	what p do you receive? U	چند درصد می گیرد
	surcharge U	درصد هزینههای اضافی
	surcharges U	درصد هزینههای اضافی
	trial rate U	درصد ازمایش یک محصول
	unclocked U	مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
	transition U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	transitions U	عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
	sighting bar U	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
	third-class U	درجه سوم بلیط درجه 3
	third class U	درجه سوم بلیط درجه 3
	superelevation U	درجه ارتفاع درجه بلندی
	optimum moisture content U	درصد رطوبت مناسب خاک
	one hyndred percent column graph U	نمودار یکصد درصد ستونی
	profit margins U	درصد سود از فروش خالص
	profit margin U	درصد سود از فروش خالص
	moisture content U	درصد رطوبت موجود در خاک
	odds-on U	دارای احتمال بیش از 5 درصد
	pollen count U	درصد گردههای گیاهی در هوا
	pollen counts U	درصد گردههای گیاهی در هوا
	income effect U	اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
	hangovers U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	hangover U	تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
	vary U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	varies U	تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
	What percentage of the people are literate? U	چند درصد مردم با سواد هستند ؟
	self adjusting U	بخودی خود میزان شونده خود میزان
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	effective beaten zone U	منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
	percentile U	محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
	Of this amount Europe's share is 20 percent. U	از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
	30% down payment against bank guaranty U	۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
	plastic U	تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
	isobath U	خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
	manning level U	درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
	progressive rebate U	تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
	variable area nozzle U	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
	earthquake factor U	مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
	changes U	تغییر کردن تغییر دادن
	change U	تغییر کردن تغییر دادن
	changing U	تغییر کردن تغییر دادن
	changed U	تغییر کردن تغییر دادن
	change over U	تغییر روش تغییر رویه
	percentile U	یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
	wrought U	اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
	auxiliary contours U	خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
	stacked U	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
	stacks U	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
	stack U	پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
	brevet U	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
	fm U	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
	warmth U	حرارت
	fervidity U	حرارت
	clammy U	بی حرارت
	enthrusiasm U	حرارت
	hotness U	حرارت
	heats U	حرارت
	heat U	حرارت
	pyogenic U	حرارت زا
	mettlesome U	با حرارت
	vehemence U	حرارت
	fervidness U	حرارت
	temperatures U	حرارت
	fire U	حرارت
	fired U	حرارت
	warms U	با حرارت
	warmest U	با حرارت
	warmed U	با حرارت
	fires U	حرارت
	warm U	با حرارت
	adust U	با حرارت
	temperature U	حرارت
	verve U	حرارت
	ardour U	حرارت
	ardor U	حرارت
	cycles U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycle U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	cycled U	تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
	gradients U	افت حرارت
	heat of hydration U	حرارت ئیدراسیون
	heat transfer U	انتقال حرارت
	ardency U	شور و حرارت
	energetically U	از روی حرارت
	heat unit U	واحد حرارت
	gradient U	افت حرارت
	actinometre U	حرارت سنج
	heat drop U	افت حرارت
	heat economy U	اقتصاد حرارت
	heat expansion U	انبساط حرارت
	heat absorption U	جذب حرارت
	central heating U	حرارت مرکزی
	thermometer U	حرارت سنج
	fervently U	از روی حرارت
	thermometers U	حرارت سنج