English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabriolet U درشکه دوچرخه
hansoms U درشکه دوچرخه
hansom U درشکه دوچرخه
shay U درشکه دوچرخه دونفره
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
phaeton U درشکه سوار درشکه چی
phaethon U درشکه سوار درشکه چی
hypaethral U روباز
open U روباز
opens U روباز
barefaced U روباز
exposed U روباز
opened U روباز
hypethral U روباز
loose cargo U بار روباز
expose U روباز گذاردن
open canal U کانال روباز
open caisson U صندوقچه روباز
open ditch U نهر روباز
loose issue U تدارکات روباز
exposes U روباز گذاردن
exposing U روباز گذاردن
camion U واگن روباز
open ditches U زهکشهای روباز
opencast mining [British E] U استخراج معدن روباز
gripped U جوی روباز کوچک
sprint car U اتومبیل روباز مسابقه
catch pit U مجرای روباز زهکش
strip mining [American E] U استخراج معدن روباز
Open-pit mining U استخراج معدن روباز
surface mining استخراج معدن روباز
hydraulics of open channals U هیدرولیک کانالهای روباز
nonwarehouse U انبار خشک روباز
grip U جوی روباز کوچک
gripping U جوی روباز کوچک
grips U جوی روباز کوچک
trucked U واگن روباز چرخ باربری
trucking U واگن روباز چرخ باربری
trucks U واگن روباز چرخ باربری
truck U واگن روباز چرخ باربری
midget U نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
midgets U نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
ammunition and toxic material open space U انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
phaethon U درشکه
coachman U درشکه چی
carriageable U درشکه رو
coachmen U درشکه چی
hackie U درشکه چی
gharry U درشکه
four wheeler U درشکه
droshky درشکه
phaeton U درشکه
speedway U درشکه رو
dash board U گل گیر درشکه
hackney carriage U درشکه کرایهای
coach house U درشکه خانه
garriage and paie U درشکه دواسبه
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
to keep a carriage U درشکه داشتن
carriage road U راه درشکه رو
horseless carriage U درشکه بی اسب
carriage and four U درشکه چهاراسبه
cabstand U ایستگاه درشکه
calash U نوعی درشکه
there is a p in the carriage U درشکه مسافردارد
sidecar U درشکه چهارچرخه
perambulators U درشکه بچگانه
hoods U کروک درشکه
hood U کروک درشکه
sleighs U درشکه سورتمه
sleigh U درشکه سورتمه
hacked U درشکه کرایه
tandems U درشکه دو نفری
hack U درشکه کرایه
hacks U درشکه کرایه
perambulator U درشکه بچگانه
tandem U درشکه دو نفری
sidecars U درشکه چهارچرخه
curricle U درشکه دوچرخهای سبک
hackney man U راننده درشکه کرایهای
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
shandrydan U درشکه تک اسبه قدیمی
carriole U درشکه سبک تک اسبه
hackman U راننده درشکه کرایهای
shandradan U درشکه تک اسبه قدیمی
Tonga U تانگا درشکه هندی
barouche U نوعی درشکه چهارچرخه
bassinet U درشکه دستی بچگانه
buckboard U درشکه بدون کروک
coachload U افراد سوار بر درشکه
hach U درشکه کرایهای زحمت
troika U ارابه یا درشکه سه اسبه
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
gigs U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
hackney U درشکه کرایه اسب کرایبه
gig U درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tarantass U درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
calash U کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
stanhope U درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
carry all U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carryall U درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
cariole U درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
carted U دوچرخه
bikes U دوچرخه
bicycles U دوچرخه
carts U دوچرخه
bike U دوچرخه
bicycle دوچرخه
carting U دوچرخه
cart U دوچرخه
kicking strap U تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
buggies U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
buggy U نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
sleighs U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
caroche U نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
sleigh U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
two wheel tractor U تراکتور دوچرخه
velocipede U دوچرخه پایی
folding bicycle U دوچرخه تاشو
caisson U ارابه دوچرخه
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
cyclists U دوچرخه سوار
bicycle path U راه دوچرخه رو
tandem U دوچرخه دونفری
tandems U دوچرخه دونفری
bicycle U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
cycle track U راه دوچرخه رو
biker U دوچرخه سوار
cartwright's shop U دوچرخه سازی
bicycle kick U پای دوچرخه
push bike U دوچرخه پایی
buglet U بوق دوچرخه
bicyclist U دوچرخه سوار
cyclist U دوچرخه سوار
cycling U دوچرخه سواری
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
push bikes U دوچرخه پایی
handle bar U دسته دوچرخه
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinriki U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinrikisha U درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
wheelsman U دوچرخه سوار شراعبان
wheelman U دوچرخه سوار شراعبان
bicycle U دوچرخه سواری کردن
bike U مخفف bicycle دوچرخه
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
velodrome U پیست دوچرخه سواری
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
bicycles U دوچرخه سواری کردن
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
bikes U مخفف bicycle دوچرخه
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
motor paced U حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
peloton U گروه دوچرخه سواران جادهای
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
burn off U خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
open hearth furnace U کوره روباز کوره زیمنس مارتین
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
miss and out U مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
jigger U درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com