Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
buckboard
U
درشکه بدون کروک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stanhope
U
درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
Other Matches
hoods
U
کروک درشکه
hood
U
کروک درشکه
calash
U
کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
hackney coach
U
کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
phaethon
U
درشکه سوار درشکه چی
phaeton
U
درشکه سوار درشکه چی
top
U
کروک
top boot
U
کروک اتومبیل
hooded
U
باشلق مانند کروک دار
canopy
U
کروک اتومبیل سایبان گذاشتن
canopies
U
کروک اتومبیل سایبان گذاشتن
coachman
U
درشکه چی
coachmen
U
درشکه چی
carriageable
U
درشکه رو
four wheeler
U
درشکه
phaeton
U
درشکه
gharry
U
درشکه
hackie
U
درشکه چی
phaethon
U
درشکه
droshky
درشکه
speedway
U
درشکه رو
hack
U
درشکه کرایه
carriage and four
U
درشکه چهاراسبه
there is a p in the carriage
U
درشکه مسافردارد
coach park
U
مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
perambulators
U
درشکه بچگانه
carriage road
U
راه درشکه رو
sleigh
U
درشکه سورتمه
calash
U
نوعی درشکه
tandem
U
درشکه دو نفری
cabstand
U
ایستگاه درشکه
tandems
U
درشکه دو نفری
sleighs
U
درشکه سورتمه
perambulator
U
درشکه بچگانه
to keep a carriage
U
درشکه داشتن
hacks
U
درشکه کرایه
hansoms
U
درشکه دوچرخه
hansom
U
درشکه دوچرخه
dash board
U
گل گیر درشکه
hackney carriage
U
درشکه کرایهای
hacked
U
درشکه کرایه
cabriolet
U
درشکه دوچرخه
garriage and paie
U
درشکه دواسبه
coach house
U
درشکه خانه
horseless carriage
U
درشکه بی اسب
sidecar
U
درشکه چهارچرخه
sidecars
U
درشکه چهارچرخه
hach
U
درشکه کرایهای زحمت
bassinet
U
درشکه دستی بچگانه
Tonga
U
تانگا درشکه هندی
clarence
U
درشکه چهارچرخه پوشیده
hackney man
U
راننده درشکه کرایهای
shay
U
درشکه دوچرخه دونفره
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
troika
U
ارابه یا درشکه سه اسبه
shandradan
U
درشکه تک اسبه قدیمی
shandrydan
U
درشکه تک اسبه قدیمی
barouche
U
نوعی درشکه چهارچرخه
hackman
U
راننده درشکه کرایهای
curricle
U
درشکه دوچرخهای سبک
carriole
U
درشکه سبک تک اسبه
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
fly man
U
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
fiacre
U
کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
hackney
U
درشکه کرایه اسب کرایبه
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
tarantass
U
درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
gig
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs
U
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tilbury
U
درشکه روباز سبک دوچرخه
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
carryall
U
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carry all
U
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
cariole
U
درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
buggies
U
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
caroche
U
نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
sleigh
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
buggy
U
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
sleighs
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
kicking strap
U
تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
jinrikisha
U
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki
U
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
jigger
U
درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
without
U
بدون
but
U
بدون
acheilos
U
بدون لب
wanting
U
بدون
bottomless
U
بدون ته
doubtlessly
U
بدون شک
undoubtedly
U
بدون شک
to a certainty
U
بدون شک
i'll warrant
U
بدون شک
obtrusively
U
بدون حق
indubitable
U
بدون شک
sans
U
بدون
undoubted
U
بدون شک
and no mistake
U
بدون شک
not nearctic
U
بدون
unstressed
U
بدون مد
ex-
U
بدون
ex
U
بدون
goalless
U
بدون گل
acheilous
U
بدون لب
indistinctively
U
بدون فرق
indolently
U
بدون درد
fruitlessly
U
بدون نتیجه
incognizant
U
بدون شناسایی
bachelor
U
بدون عیال
bachelors
U
بدون عیال
notwithstanding
U
بدون توجه
inapproachable
U
بدون دسترسی
diamensionless
U
بدون اندازه
strikeless
U
بدون ضربت
terrorless
U
بدون ترس
incommunicable
U
بدون رابطه
unspotted
U
بدون الودگی
tenantless
U
بدون مستاجر
constantly
U
بدون تغییر
unceasing
U
بدون وقفه
termless
U
بدون شرط
unsprung
U
بدون فنر
guilelessly
U
بدون تزویر
deice
U
بدون یخ کردن
unlined
U
بدون پوشش
expired
U
بدون اعتبار
unfeigned
U
بدون تصنع
undeviating
U
بدون تردیدرای
unadvised
U
بدون اطلاع
undeviating
U
بدون انحراف
unaligned
U
بدون صف ارایی
degas
U
بدون گازکردن
insecure
U
بدون ایمنی
inoffensive
U
بدون زنندگی
unoccupied
U
بدون مستاجر
hands down
U
بدون احتیاط
immusical
U
بدون هماهنگی
unfunded
U
بدون سرمایه
inaction
U
بدون فعالیت
unlined
U
بدون استر
immethodical
U
بدون اسلوب
toeless
U
بدون پنجه
safely
U
بدون خطر
indubitable
U
بدون تردید
unfinanced
U
بدون پشتوانه
holdless
U
بدون گیره
unblushing
U
بدون شرم
unattended
U
بدون متصدی
immediately
U
بدون واسطه
pathless
U
بدون جاده
discontinuously
U
بدون اتصال
continuously
U
بدون توقف
unresponsive
U
بدون احتیاط
prosaically
U
بدون لطافت
quiescently
U
بدون جنبش
recoilless
U
بدون لنگر
confidently
U
بدون شبهه
unfurnished
U
بدون اثاثیه
bloodless
U
بدون خونریزی
irrespective of
U
بدون ملاحظه
irreflexive
U
بدون واکنش
unequivocal
U
بدون ابهام
nonsyllabic
U
بدون هجایی
nonstop
U
بدون توقف
exclusive of
U
بدون در نظرگرفتن
failure free
U
بدون خرابی
endless
U
بدون پایان
nonboresafe
U
بدون ضامن
non delay
U
بدون تاخیر
toothless
U
بدون دندانه
on the square
U
بدون کجی
flavorless
U
بدون مزه
no doubt
U
بدون تردید
unequivocally
U
بدون ابهام
faultless
U
بدون خطا
run on
U
بدون وقفه
shockless
U
بدون ضربه
involuntarily
U
بدون اراده
inofficial
U
بدون اجازه
free trader
U
بدون گمرک
ingenuously
U
بدون تزویر
humble
U
بدون ارتفاع
undue
U
بدون مداخله
humblest
U
بدون ارتفاع
soilless
U
بدون خاک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com