English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acromegalia U درشتی اندامهای انتهایی
acromegaly U درشتی اندامهای انتهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acroan U بی حسی اندامهای انتهایی
acrocyanosis U کبودی اندامهای انتهایی
harshness U درشتی
acrimoniousness U درشتی
gruffly U به درشتی
gruffness U درشتی
grossness U درشتی
amplitude U درشتی
acerbity U درشتی
crudeness U درشتی
harshly U به درشتی
bluffness U درشتی
crustiness U درشتی
acridity U درشتی
coarseness U درشتی
sternly U درشتی عبوسی
huskiness U درشتی خشکی
astingency U درشتی خشونت
double organs U اندامهای جفتی
locomotiveorgans U اندامهای محرک
genitals U اندامهای تناسلی
genitalia U اندامهای تناسلی
organs of speech U اندامهای گفتار
urinary orangs U اندامهای پیشاب
genies U مربوط به اندامهای تناسلی
genie U مربوط به اندامهای تناسلی
paraplegia U فلج اندامهای تحتانی
racked with pain U نسق کردن اندامهای
distortionist U بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
zoometry U اندازه گیری اندامهای جانوران
touse U اذیت کردن اندامهای کسی را کشیدن
orthopaedic U مربوط بفن درست کردن اندامهای ناقص
terminals U انتهایی
terminative U انتهایی
distal U انتهایی
terminal U انتهایی
extreme U انتهایی
terminable U انتهایی
half-figure U پیکره انتهایی
end group U گروه انتهایی
end link U حلقه انتهایی
foot score line خط امتیاز انتهایی
preterminal U پیش انتهایی
end office U دفتر انتهایی
end organ U اندام انتهایی
end plate U صفحه انتهایی
end value U ارزش انتهایی
extreme values U مقادیر انتهایی
end distortion U اعوجاج انتهایی
end bulb U جسمک انتهایی
finish U تماس انتهایی
sagging U تنش انتهایی
acrospore U هاگ انتهایی
finishes U تماس انتهایی
amine terminus U امین انتهایی
butt rib U تیغه انتهایی
carboxyl terminus U کربوکسیل انتهایی
tail end U قسمت انتهایی
end brush U تارهای انتهایی
tailpipe U لوله انتهایی اگزوز
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
n terminal amino acid U امینو اسید -N انتهایی
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
acroparesthesia U نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
toe U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toes U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
manus U دست حیوان قسمت انتهایی
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
genitalia U اندامهای تناسلی الات تناسلی
pingpong U جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
manager U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
managers U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
saw tooth U دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com