English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expansion joint U درز گسترش درز گشایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deploying U اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploys U اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploy U اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deployment operating base U پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
force tabs U نمودار یا طرح گسترش یکانهایا نیروها طرح زمان بندی شده گسترش نیروها
openings U گشایش
volumes U گشایش
volume U گشایش
polish opening U گشایش
opening U گشایش
first nights U گشایش شب
aperture U گشایش
apertures U گشایش
first night U گشایش شب
evolvement U گشایش
inauguration U گشایش
issuance credit U گشایش
openings U افتتاح گشایش
anderssen opening U گشایش اندرسن
sokolsky opening U گشایش لهستانی
sokolsky opening U گشایش سوکولسکی
alapin's opening U گشایش الاپین
benko opening U گشایش بنکو
joke opening U گشایش مضحک
saragossa opening U گشایش ساراگوسا
opening U افتتاح گشایش
orang utan opening U گشایش سوکولسکی
inverted opening U گشایش معکوس
larsen's opening U گشایش لارسن
nimzovitch attack U گشایش لارسن
scotch opening U گشایش اسکاتلندی
english opening U گشایش انگلیسی
orang utan opening U گشایش اورانگوتان
orang utan opening U گشایش لهستانی
foot in the door <idiom> U گشایش یا فرصت
ponziani's opening U گشایش پونتسیانی
to unveil a statue U ایین گشایش
bird's opening U گشایش برد
arteriotomy U برش یا گشایش شریان
normal opening U گشایش نرمال یا فرانسوی
easy money policy U سیاست گشایش پول
queen's fianchetto defence U گشایش لارسن شطرنج
paris opening U گشایش پاریس شطرنج
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
bishops opening U گشایش فیل شطرنج
reti opening U گشایش رتی شطرنج
ruy lopez opening U گشایش روی لوپس
from gambit U وامبی فروم در گشایش برد
barcza system U سیستم بارکزا در گشایش رتی
gambits U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
gambit U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
breman system U سیستم برمن در گشایش انگلیسی
queen's pawn opening U گشایش پیاده وزیر شطرنج
berlin defence U دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
salvtatorian U شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
advising bank U بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
alfred wolf gambit U گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
line of deployment U خط گسترش
deploys U گسترش
propagation U گسترش
promotions U گسترش
deployment U گسترش
dispersal U گسترش
develop U گسترش
develops U گسترش
expanse U گسترش
spreads U گسترش
expansion U گسترش
spread U گسترش
expanses U گسترش
development U گسترش
deploy U گسترش
extensions U گسترش
deploying U گسترش
extension U گسترش
developments U گسترش
promotion U گسترش
to develop [into] U گسترش دادن [به]
vertical expansion U گسترش عمودی
inserted <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
installed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
widening of capital U گسترش سرمایه
deployment U تفرقه گسترش
job enlargement U گسترش شغلی
widening of market U گسترش بازار
image speard U گسترش تصویر
deployed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
expansion U گسترش انبساط
sign extension U گسترش علامت
to unfold U گسترش دادن
prompt deployment U گسترش مناسب
prompt deployment U گسترش فوری
applied <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
to grow [into] U گسترش دادن [به]
appointed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
path of expansion U مسیر گسترش
abroad U گسترش یافته
generations U افرینش گسترش
generation U افرینش گسترش
develops U گسترش وضعیت
develops U گسترش دادن
develop U گسترش وضعیت
credit expansion U گسترش اعتبار
deployment diagram U دیاگرام گسترش
develop U گسترش دادن
bank expansion U گسترش بانکی
accrue U گسترش یافتن
accrues U گسترش یافتن
wide angle U عدسی گسترش
wide-angle U عدسی گسترش
deployed U گسترش یافته
outspread U گسترش یافتن
deploys U گسترش یافتن
deploying U گسترش یافتن
deploy U گسترش یافتن
accruing U گسترش یافتن
disposition U ارایشات گسترش
development plan U طرح گسترش
deployment diagram U طرح گسترش
expansion path U مسیر گسترش
extensibility U گسترش پذیری
spread U گسترش یافتن
flank development U گسترش جناحی
expansible U گسترش پذیر
circumfuse U گسترش یافتن
expansion U گسترش توسعه
eco development U بوم گسترش
spreads U گسترش یافتن
redeployment U گسترش مجدد دادن
redeployment U تجدید گسترش کردن
to spread [across] [over] U گسترش یافتن [سرتاسر]
dispersion U تفرقه گسترش یکان
generate U گسترش یافتن افریدن
generated U گسترش یافتن افریدن
generating U گسترش یافتن افریدن
generates U گسترش یافتن افریدن
space U گسترش دادن متن
spaces U گسترش دادن متن
relocation U تجدید گسترش دادن
elater U خاصیت انبساط و گسترش
expanding industry U صنعت در حال گسترش
flare angle U زاویه گسترش یا گشادگی
bank development U گسترش شبکه بانکی
automatic volume expansion U گسترش خودکار صدا
growth company U شرکت در حال گسترش
open ranks U گسترش باز درسواره نظام
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
expansion U توسعه گسترش دادن کشیدن
spread U بسط وتوسعه یافتن گسترش
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
spreads U بسط وتوسعه یافتن گسترش
extensible U آنچه قابل گسترش است
deployed U مستقر گسترش یافته در روی زمین
To extend the scope of ones activities . U میدان عملیات خودرا گسترش دادن
extending U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
breeding ground U محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
breeding grounds U محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
extend U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
basic plus U نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
reti gambit U گامبی رتی در گشایش رتی شطرنج
problem child U فیل جناح وزیر درصورتی که راه گسترش ان مسدود باشد
metastasize U گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
remedial maintenance U باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
EEMS U در یک IBM PC پیشرفت EMS روش استاندارد گسترش حافظه اصلی مناسب با PC
scalable software U برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
secure hypertext transfer protocol U گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
developments U گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
development U گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
metastasis U هجوم مرض گسترش میکرب مرض
diamond formation U ارایش لوزی شکل گسترش لوزی
pan american union U سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
gun displacement U جابجایی توپها گسترش توپها
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
expanding economy U اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
ecosystem development U گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
vase design U طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com