Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
queenly
U
درخور ملکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
meets
U
تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
meet
U
تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
eligible
U
درخور
felicitous
U
درخور
by fits and starts
U
درخور
congurous
U
درخور
idoneous
U
درخور
apt
U
درخور
apposite
U
درخور
assorted
U
درخور
likly
U
درخور
meet
U
درخور
meets
U
درخور
proportionate
U
درخور
deserved
U
درخور
befits
U
درخور بودن
befit
U
درخور بودن
befitted
U
درخور بودن
monkish
U
درخور رهبان
wifely
U
درخور زنان
appropriate
U
درخور مناسب
appropriated
U
درخور مناسب
appropriates
U
درخور مناسب
befitting
U
درخور شایسته
e. to the occasion
U
درخور موقع
appropriating
U
درخور مناسب
pasturable
U
درخور چرا
opportune
U
درخور مناسب
becoming
U
شایسته درخور
fit
U
درخور مناسب
fits
U
درخور مناسب
fittest
U
درخور مناسب
thievish
U
درخور دزدان
stagy
U
درخور نمایشگاه
marriageable
U
درخور عروسی
constitutional monarch
U
ملکه
queens
U
ملکه
queen
U
ملکه
measuring
U
درخور اندازه گیری
gradient
U
درخور راه رفتن
gradients
U
درخور راه رفتن
gradatory
U
درخور راه دفتن
little
U
درخور بچگی پست
reginal
U
ملکه منش
queen dowager
U
ملکه بیوه
queendom
U
قلمرو ملکه
queenhood
U
سمت ملکه
queenlike
U
ملکه وار
reginal
U
لایق ملکه
rial
U
پادشاه ملکه
reigining beauty
U
ملکه وجاهت
queenliness
U
ملکه منشی
queens bench division
U
دادگاه ملکه
queenvictoria
U
ملکه ویکتوریا
reginal
U
در خور ملکه
queens
U
ملکه شدن
empresses
U
ملکه امپراتریس
queen
U
ملکه شدن
monarchs
U
ملکه شهریار
ladies-in-waiting
U
ندیمه ملکه
lady-in-waiting
U
ندیمه ملکه
empress
U
ملکه امپراتریس
lady in waiting
U
ندیمه ملکه
her majesty
U
در گفتگوی ملکه
monarch
U
ملکه شهریار
dido
U
ملکه افسانهای کارتاژ
styled queen
U
ملقب یا موسوم به ملکه
ladies-in-waiting
U
مستخدمه مخصوص ملکه
regina
U
ملکه سلطنت کننده
lady in waiting
U
مستخدمه مخصوص ملکه
tzarina
U
ملکه روسیه تزاری
to queen it
U
ملکه وار رفتارکردن
lady-in-waiting
U
مستخدمه مخصوص ملکه
Elizabethan
U
مربوط به بدوره ملکه الیزابت
queen can do no wrong
U
ملکه نمیتواند خطا کند
Victoriana
U
وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
congruous
U
درخور درست تلافی کننده یاجفت شونده
the rose of tehran
U
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
Victorian
U
مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
Elizabethan architecture
U
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
infanta
U
دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
queen's bounty
U
دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
infante
U
جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
queen of
U
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
victorianism
U
سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
order of council
U
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong
U
بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
Aesthetic Movement
U
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
sacerdotal
U
وابسته به کشیشان درخور کشیشان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com