English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wifely U درخور زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
meets U تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
meet U تصادم کردن با دشمن درخور بودن درخور
idoneous U درخور
eligible U درخور
apt U درخور
by fits and starts U درخور
apposite U درخور
deserved U درخور
congurous U درخور
likly U درخور
felicitous U درخور
meets U درخور
meet U درخور
proportionate U درخور
assorted U درخور
queenly U درخور ملکه
pasturable U درخور چرا
thievish U درخور دزدان
monkish U درخور رهبان
befitted U درخور بودن
marriageable U درخور عروسی
befitting U درخور شایسته
appropriating U درخور مناسب
appropriates U درخور مناسب
appropriate U درخور مناسب
appropriated U درخور مناسب
befit U درخور بودن
stagy U درخور نمایشگاه
becoming U شایسته درخور
fit U درخور مناسب
e. to the occasion U درخور موقع
befits U درخور بودن
opportune U درخور مناسب
fittest U درخور مناسب
fits U درخور مناسب
gradients U درخور راه رفتن
gradatory U درخور راه دفتن
gradient U درخور راه رفتن
little U درخور بچگی پست
measuring U درخور اندازه گیری
congruous U درخور درست تلافی کننده یاجفت شونده
womankind U زنان
applaudingly U کف زنان
womenfolk U زنان
feminine U زنان
fair sex U زنان
womanish U مربوط به زن یا زنان
menses U قاعدگی زنان
feminity U طبقه زنان
gaspingly U نفس زنان
pantingly U نفس زنان
mutch U زنان وکودکان
greensickness U کم خونی زنان
gyringly U چرخ زنان
catamenia U قاعدگی زنان
demimonde U زنان هرزه
gynocracy U حکومت زنان
boastingly U لاف زنان
uneven parallel bars U پارالل زنان
asymetrical bars U پارالل زنان
gynecology U پزشکی زنان
hirsutism U نابجارویی مو در زنان
gynecocracy U حکومت زنان
gynaecocracy U حکومت زنان
evadingly U طفره زنان
flutteringly U پروبال زنان
beauty U زنان زیبا
women's dres U جامه زنان
plumes U پر کلاه زنان تل
beauties U زنان زیبا
plume U پر کلاه زنان تل
feminicide U قتل زنان
women's army corps U ارتش زنان
womankind U گروه زنان
boxers U مشت زنان
womanly U در خور زنان
womenfolk U جماعت زنان
periods U قاعده زنان
reelingly U چرخ زنان
period U قاعده زنان
the female sex U زنان ودختران
petticoats rule U تسلط زنان
vauntingly U لاف زنان
when will women have the vote? U زنان کی حق رای
menstruation U قاعدگی در زنان
phlegmasia alba dolens U ورم سفیدران زنان
premenstrual U قبل از قاعدگی زنان
women's army corps U قسمت زنان ارتش
women labor force U نیروی کار زنان
music stool U کرسی پیانو زنان
ladykiller U مرد محبوب زنان
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
ladykillers U مرد محبوب زنان
to catch napping U چرت زنان گرفتن
lothario U گمراه کننده زنان
fluor U قاعدگی زنان سیال
menstruation U قاعدگی زنان طمث
catamenia U عادت ماهیانه زنان
feminists U طرفدار حقوق زنان
feminist U طرفدار حقوق زنان
chlorosis U سبزرنگی زنان کم خون
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
demimonde U جهان زنان هرجایی
feminism U برابری طلبی زنان
heat U تحریک جنسی زنان
female participation rate U نرخ مشارکت زنان
heats U تحریک جنسی زنان
sapphism U همجنس خواهی زنان
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
suffragettes U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragette U زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoats U لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoat U لباسی که زنان درخانه می پوشند
a comparison of men's salaries with those of women U مقایسه حقوق مردان با زنان
diva U سردسته زنان خواننده اپرا
leucorrhoea U سوزنک مزمن غیرمسری زنان
evadingly U گریز زنان بابهانه یاحیله
gynaecophysiology U علم ووفایف جهازتناسلی زنان
whites U سوزنک مزمن غیر مسری زنان
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
women students U زنان دانش اموز محصلین اناث
height of the volleyball net U 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
abbess U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
greensick U مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
gallant U متعارف وخوش زبان درپیش زنان
abbesses U رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
chatelaine U زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
modiste U کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
hairdo U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hysteria U غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
hairdos U ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
accoucheur U پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
phlegmasia dolens U ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
sanitary napkin U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
ladies' men U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins U دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man U مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
triathlon U مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
bluestockings U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
purdah U برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestocking U منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
sacerdotal U وابسته به کشیشان درخور کشیشان
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ducking stool U کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
sari U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
saris U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
saree U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons U دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
esturm U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shot U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
estrogen U هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
western round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
fita round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
warlock U جادوگر مرد که فرمانده زنان جادوگر است
binder U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
binders U اهرم جعبه ماکو الیاف پشم که بهم پیوسته ونخ پشم را تشکیل میدهد شکم بند زنان
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness. U نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
national round U مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
breathless U نفس نفس زنان
gulpingly U نفس نفس زنان
breathlessness U نفس نفس زنان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com