English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in range with U درخط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
linear target U هدفهای درخط
draw up <idiom> U دست بردن درخط
less than release unit U یکان درخط ترابری
laterad U واقع درخط افقی
lateral U واقع درخط افقی
awaiting aircraft availability U زمان انتظار درخط تعمیر
rectilinear U سیر کننده درخط مستقیم
have dibs on <idiom> U درخط استفاده از چیزی بودن
copiers U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
copier U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
course line shot U تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com