Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
resplendence
U
درخشندگی جلوه
resplendency
U
درخشندگی جلوه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flower design
U
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
effulgence
U
درخشندگی
fulgour
U
درخشندگی
lustre
U
درخشندگی
luminosity factor
U
درخشندگی
luster
U
درخشندگی
radiancy
U
درخشندگی
refulgence
U
درخشندگی
luminance
U
درخشندگی
sheen
U
درخشندگی
fulgor
U
درخشندگی
radiance
U
درخشندگی
brightness
U
درخشندگی
coruscation
U
درخشندگی
brilliancy
U
درخشندگی
fulgency
U
درخشندگی
brilliance
U
درخشندگی
luminosity
U
درخشندگی
shines
U
درخشندگی
shine
U
درخشندگی
glim
U
درخشندگی
splendor
U
درخشندگی
effulge
U
درخشندگی
brightness adaptation
U
انطباق با درخشندگی
luminosity factor
U
ضریب درخشندگی
glitter
U
درخشندگی درخشش
lustreer
U
درخشندگی صیقل
glittered
U
درخشندگی درخشش
apparent luminosity
U
درخشندگی فاهری
glitters
U
درخشندگی درخشش
glared
U
درخشندگی زیاد
absolute luminosity
U
درخشندگی مطلق
glares
U
درخشندگی زیاد
irradiancy
U
درخشندگی تابش
glare
U
درخشندگی زیاد
chatoyancy
U
درخشندگی متغیر
brightness contrast
U
تقابل درخشندگی
bril
U
واحد درخشندگی
irradiance
U
درخشندگی تابش
chatoyance
U
درخشندگی متغیر
luminouity
U
فرو زندگی درخشندگی
brilliancy prize
U
جایزه درخشندگی شطرنج
blazes
U
درخشندگی جار زدن
blazed
U
درخشندگی جار زدن
blaze
U
درخشندگی جار زدن
orienting
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orient
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orients
U
کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
manifestation
U
جلوه
flourish
U
جلوه
manifestations
U
جلوه
smartest
U
جلوه گر
smarting
U
جلوه گر
smarts
U
جلوه گر
smarted
U
جلوه گر
smart
U
جلوه گر
flaunted
U
جلوه
lustrous
U
پر جلوه
showy
U
پر جلوه
flaunting
U
جلوه
flaunt
U
جلوه
seeming
U
جلوه
flaunts
U
جلوه
smarter
U
جلوه گر
showed
U
جلوه
flourishes
U
جلوه
sights
U
جلوه
sight
U
جلوه
glitzier
U
پر جلوه
glitziest
U
پر جلوه
glitzy
U
پر جلوه
gorgeous
U
با جلوه
showings
U
جلوه
showing
U
جلوه
resplendent
U
پر جلوه
show
U
جلوه
shows
U
جلوه
gaily
U
پر جلوه
expression
U
جلوه
expressions
U
جلوه
flourished
U
جلوه
bravery
U
جلوه
meretriciousness
U
جلوه
glitz
U
هر چیز پر جلوه
self display
U
جلوه گری
emblazonry
U
جلوه دادن
luster
U
جلوه درخشش
emotional expression
U
جلوه هیجانی
set off
U
جلوه دادن
coloraturas
U
زیر و بم و جلوه
to put forward
U
جلوه دادن
to set off
U
جلوه دادن
to show up
U
جلوه گر شدن
flashily
U
جلوه کنان
exhibitive
U
جلوه دهنده
coloratura
U
زیر و بم و جلوه
display
U
جلوه نمایاندن
displaying
U
جلوه نمایاندن
displays
U
جلوه نمایاندن
lustre
U
جلوه درخشش
highlighting
U
جلوه دادن
displayed
U
جلوه نمایاندن
pomposity
U
جلوه وشکوه
panache
U
خودنمایی جلوه
show-off
U
جلوه دادن
show-offs
U
جلوه دادن
withers
U
جلوه گاه
show off
U
جلوه دادن
gloss
U
جلوه فاهر
worsen
U
بدتر جلوه دادن
willful misrepresentation
U
عمدا" بد جلوه دادن
parading
U
نمایش با شکوه جلوه
parades
U
نمایش با شکوه جلوه
worsening
U
بدتر جلوه دادن
worsens
U
بدتر جلوه دادن
worsened
U
بدتر جلوه دادن
paraded
U
نمایش با شکوه جلوه
parade
U
نمایش با شکوه جلوه
make over
<idiom>
U
بی تفاوت جلوه دادن
give oneself away
<idiom>
U
گناهکار جلوه دادن
talk through one's hat
<idiom>
U
بزرگ جلوه دادن
flashes
U
بروز ناگهانی جلوه
flashed
U
بروز ناگهانی جلوه
flash
U
بروز ناگهانی جلوه
loom
U
جلوه گری ازدور
dwarf
U
کوتاه جلوه دادن
dwarfed
U
کوتاه جلوه دادن
blazon
U
جلوه دادن منتشرکردن
gaudiness
U
خودنمائی جلوه فروشی
dwarfing
U
کوتاه جلوه دادن
lustre
U
درخشیدن جلوه داشتن
image enhancement
U
جلوه دادن تصویر
luster
U
درخشیدن جلوه داشتن
looms
U
جلوه گری ازدور
cut a figure
U
خود را جلوه دادن
looming
U
جلوه گری ازدور
dwarfs
U
کوتاه جلوه دادن
loomed
U
جلوه گری ازدور
display highlighting
U
جلوه دادن تصویر
legitimizing
U
منطقی و معقول جلوه دادن
finicking
U
جلوه فروش مشکل پسند
legitimises
U
منطقی و معقول جلوه دادن
blazonry
U
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
legitimizes
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimized
U
منطقی و معقول جلوه دادن
looming
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
legitimised
U
منطقی و معقول جلوه دادن
loom
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
loomed
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
legitimising
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization
U
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize
U
منطقی و معقول جلوه دادن
looms
U
بزرگ جلوه کردن رفعت
gloss over
<idiom>
U
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
antique wash
U
دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
lanolin
U
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
playback rate scale factor
U
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
Floret
[rosette]
U
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
hair
U
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
Ertman gul
U
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
gold lace
[braids]
U
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
spherization
U
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
Dudley carpet
U
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dragon sumak
U
طرح سومک اژدهایی
[این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
garden design
U
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
lamp
قندیل
[این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
Lenkoran medallion
U
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
kepse motife
U
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
synthetic dyes
U
رنگینه های شیمیایی
[این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Miri design
U
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Mejidian style
U
طرح مجید
[این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
hands of Fatima
U
طرح دستان فاطمه
[نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
warp patterning
U
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
scale
U
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
landscape carpet
U
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
post knotting
U
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com