Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
caprifig
U
درخت انجیر وحشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fig tree
U
درخت انجیر
fig leaf
U
برگ درخت انجیر
fig leaves
U
برگ درخت انجیر
botree
U
درخت انجیر هندی
gooseberry bush
U
درخت انگور وحشی
brutify
U
وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl
U
مرغان وحشی پرندگان وحشی
figs
U
انجیر
fig
U
انجیر
watershed
U
انجیر
watersheds
U
انجیر
ferae naturae
U
وحشی ذاتا وحشی
sycamore
U
انجیر مصری
manchineel
U
انجیر زهری
opuntia
U
انجیر هندی
sycamores
U
انجیر مصری
oilnut
U
بید انجیر
loriot
U
مرغ انجیر خوار
banyan
U
انجیر هندی انجیرمعابد
firebird
U
مرغ انجیر خوار
banyans
U
انجیر هندی انجیرمعابد
rootery
U
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
troupial
U
مرغ انجیر خوار امریکایی
prickly pears
U
یکجور انجیر هندی خاردار
dried fig
U
انجیر خشک
[غذا و آشپزخانه]
prickly pear
U
یکجور انجیر هندی خاردار
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
oriole
U
پری شاهرخ طلایی مرغ انجیر خوار
underbrush
U
درخت کوچک روینده درزیر درخت
myrica
U
درخت شیشعان درخت موم
gambier
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
savages
U
وحشی
wild
U
وحشی
unshapen
U
وحشی
unshaped
U
وحشی
wildest
U
وحشی
barbarous
U
وحشی
wilds
U
وحشی
unmannerly
U
وحشی
ruttish
U
وحشی
undaunted
U
وحشی
barbaric
U
وحشی
ungovernable
U
وحشی
rambunctious
U
وحشی
feral
U
وحشی
ruffian
U
وحشی
sylvatic
U
وحشی
savage
U
وحشی
savaged
U
وحشی
truculent
U
وحشی
ferocious
U
وحشی
ruffians
U
وحشی
savaging
U
وحشی
ferine
U
وحشی
gris
U
وحشی
hare brained
U
وحشی
boarish
U
وحشی
anthropophagus
U
وحشی
uncivilized
U
وحشی
Gothic
U
وحشی
barbarize
U
وحشی کردن
tiger cat
U
گربه وحشی
gothicism
U
وحشی گری
bullock
U
گوساله وحشی
bullocks
U
گوساله وحشی
feral child
U
کودک وحشی
wildfowl
U
اردک وحشی
wildcats
U
گربه وحشی
horsemint
U
نعناع وحشی
imbrute
U
وحشی شدن
saracen
U
کافر وحشی
wildling
U
حیوان وحشی
wildcat
U
گربه وحشی
Wild West
U
غرب وحشی
bestiality
U
وحشی گری
brutalises
U
وحشی شدن
wild rice
U
برنج وحشی
uncivilly
U
وحشی بی ادب
uncivil
U
وحشی بی ادب
brutalised
U
وحشی شدن
semi barbarian
U
نیم وحشی
fellness
U
وحشی گری
brutalising
U
وحشی شدن
wildness
U
وحشی گری
brutalize
U
وحشی شدن
toadflax
U
کتان وحشی
buffaloes
U
گاو وحشی
charlock
U
خردل وحشی
buffalo
U
گاو وحشی
brutalizing
U
وحشی شدن
brutalizes
U
وحشی شدن
brutalized
U
وحشی شدن
farouche
U
وحشی صفت
savaging
U
وحشی کردن
headaches
U
خشخاش وحشی
savaged
U
وحشی کردن
onion grass
U
یکجور جو وحشی
savaged
U
وحشی شدن
mustang
U
اسب وحشی
savage
U
وحشی کردن
grosser
U
وحشی توده
savage
U
وحشی شدن
headache
U
خشخاش وحشی
onion couch
U
یکجور جو وحشی
savages
U
وحشی شدن
savaging
U
وحشی شدن
gross
U
وحشی توده
grossed
U
وحشی توده
grosses
U
وحشی توده
grossest
U
وحشی توده
grossing
U
وحشی توده
wildlife
U
حیوانات وحشی
savages
U
وحشی کردن
manlike
U
جنس نر وحشی
parsnip
U
هویج وحشی
parsnip
U
زردک وحشی
parsnips
U
هویج وحشی
parsnips
U
زردک وحشی
cheetah
U
یوزپلنگ وحشی
barbarise
U
وحشی کردن
cheetahs
U
یوزپلنگ وحشی
mallard
U
اردک وحشی
on the same p as the savages
U
درترازو وحشی ها
mallards
U
اردک وحشی
barbarize
U
بیگانه یا وحشی شدن
wild parsley
U
انواع هویج وحشی
mallards
U
نوعی مرغابی وحشی
greylag
U
غاز وحشی اروپایی
perfection of savagery
U
کمال وحشی گری
brutal
U
حیوان صفت وحشی
perfection of savagery
U
نهایت وحشی گری
barbarise
U
وحشی گری کردن
sheldrake
U
اردک وحشی دریایی
ruffianly
U
گردن کلفت وحشی
the african savages
وحشی های آفریقا
leopard
U
پلنگ گربه وحشی
troglodyte
U
انسانهای غارنشین وحشی
mallard
U
نوعی مرغابی وحشی
madcap
U
ادم بی پروا و وحشی
barbarian
U
ادم وحشی یابربری
barbarians
U
ادم وحشی یابربری
ferocity
U
وحشی گری سبعیت
leopards
U
پلنگ گربه وحشی
feral
U
حیوان شکاری وحشی
brent
U
یکجورغاز وحشی کوچک
styrax
U
بوته وحشی جاوی
buffs
U
گاو وحشی زردنخودی
marijuana
U
تنباکوی وحشی بیابانی
marihuana
U
تنباکوی وحشی بیابانی
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
buff
U
گاو وحشی زردنخودی
wildfowler
U
شکارچی غاز وحشی
masterwort
U
سنبل ختایی جاوه وحشی
warrens
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
passenger pigeon
U
کبوتر وحشی امریکای شمالی
polecats
U
موش خرمای وحشی اروپایی
polecat
U
موش خرمای وحشی اروپایی
warren
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
reclaim animal
U
حیوانات وحشی تربیت شده
catamountain
U
ادم پس کوهی و وحشی صفت
brutalizing
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
charreada
U
سواری مکزیکی اسب وحشی
brutalize
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
catamount
U
ادم پس کوهی و وحشی صفت
wilding
U
گیاه یا میوه خودرو وحشی
wild eyed
U
دارای چشمان وحشی وخیره
brutalising
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalises
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalised
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
cougars
U
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
cougar
U
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
zootechnics
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
to have the wild stag's foot
<idiom>
U
در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
diana
U
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
zootechny
U
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
roughrider
U
سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
kheda
U
کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
passanger
U
شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
agriology
U
مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
razorback
U
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
bareback riding
U
سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
spooned
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pandours or doors
U
امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
spoon
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons
U
طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
fetish
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
desert
U
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
butted
U
ته درخت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com